بیت الله ستاریان*
مزایای اجرای مالیات بر عایدی مسکن
چند وقتی است که موضوع اجرای مالیات بر عایدی مسکن در مجلس مطرح شده است. در این زمینه باید گفت لازمه هر فعالیت اقتصادی در جهان پرداخت مالیات است. حال، خرید و فروش هر کالایی که سود بیشتری داشته باشد، طبیعتا مبلغ مالیات بیشتری برای آن باید در نظر گرفته شود. با این حال به نظر میرسد در کشور ما ماجرا به گونه دیگری رقم خورده است. بهویژه در سرمایهگذاریهای غیرمولد این امر بیشتر به چشم میخورد.
به عنوان مثال شخصی که در بازار پول، ارز، سکه و طلا سرمایهگذاری کند، بدون پرداخت هیچگونه مالیات سود خود را دریافت میکند. بازار مسکن هم شرایط چندان متفاوتی نسبت به این بازارها ندارد. به همین دلیل است که امروزه کمتر کسی حاضر میشود سرمایه و نقدینگی خود را به سمت بازارهای مولد هدایت کند. با اینکه بازار مسکن هم به عنوان بازاری مولد شناخته میشود، اما اکنون تولیدی صورت نمیگیرد و این دلالان و واسطهگران هستند که به خرید و فروش واحدهای موجود میپردازند. به همین دلال تا رونقی در بازارهای موازی به وجود میآید، سرمایهها از این بخش فرار میکنند و به سمت بازارهای ارز و سکه میروند.
در ماههای قبل نیز شاهد این اتفاق بودیم. چنانکه با بالارفتن قیمت سکه و ارز حتی تعدادی خانههای خود را به فروش رساندند تا در این بازارها سرمایهگذاری کنند. بنابراین مشکل اول بخش مسکن کمبود تولید است. مالیاتی هم که افراد میپردازند مالیات نقل و انتقال دارایی است. تا زمانی که مالیات بر عایدی خرید و فروش اعمال نشود، انتظار میرود که به مسکن به عنوان کالای سرمایهای نگاه شود. کالاهای سرمایهای نیز جذابترین بخش برای سودجویان و سفتهبازان هستند. به همین دلیل عدهای معیشت خود را از طریق معامله واحدهای مسکونی میگذرانند و حتی یکشبه ثروتمند میشوند. با این حال زمانی اجرای مالیات بر عایدی مسکن را میتوان مثبت ارزیابی کرد که به عاملی برای گرانی مسکن تبدیل نشود.
امروزه متاسفانه هر اتفاقی که رخ میدهد از آن به عنوان دستاویز و بهانهای برای افزایش قیمت استفاده میکنند. دلیل این موضوع هم باز به کمبود تولید بازمیگردد. اگر تولید سالانه به اندازه نیاز و تقاضای جامعه اتفاق بیفتد، دیگر با هر تکانهای سفتهبازان حق افزایش قیمت را پیدا نمیکنند. گاهی به نظر میرسد سیاستگذاران قصد دارند طرف تقاضا را مدیریت کنند. اما مگر میتوان جلو رشد جمعیت، مهاجرت و ازدواج را گرفت؟
همچنین گزاره دیگری که برخی دولتمردان و مجلسنشینان مدام از آن سخن میگویند، این است که امروز عرضه و تقاضای مسکن به یک اندازه هستند که این گزاره کاملا اشتباه است. امروزه هر چه تقاضا به سمت بالا حرکت میکند، عرضه در حال پسرفت است. حتی کسانی هم که در این مدت ساخت مسکن را کلنگ زدهاند، به دلیل افزایش ناگهانی مصالح و مواد اولیه ساخت ساختمان آن را نیمهکاره رها کردهاند، زیرا برآورد آنها از هزینههای خود با مبلغی که اکنون باید بپردازند، برابری نمیکند. در نتیجه بهتر است قانونگذاران و تصمیمگیران اقتصاد مسکن ابتدا فکری به حال تولید بکنند و سپس طرحهایی نظیر مالیات بر عایدی سرمایه را به اجرا بگذارند.
منبع: آرمان
* اقتصاددان و تحلیلگر اقتصاد مسکن
ارسال دیدگاه