غلامرضا ظریفیان*
کرونا و شکاف در فعالیتهای دانشجویی
جنبش دانشجویی یکی از دیرپاترین جنبـــــشهـــــــــای اجتماعی در ایران است که عمرش به ٨٠ سال میرسد، این در حالی است که در ۱۰۰سال اخیر ما شاهد تحولات بسیاری بودیم و جنبشهای مختلفی هم شکل گرفتند؛ از جنبش کارگری گرفته تا جنبشهای قومی و جنبشهای پارلمانی.
هر کدام از این جنبشها دوران کوتاهی فعالیت کردند، این جنبشها آمدند و تأثیرات محدودی گذاشتند و رفتند. در این میان تنها جنبشی که تقریباً از سال ١٣٢٠ بهطور جدی وارد عرصه شد و فعالیتش تا یک دهه اخیر هم بسیار تأثیرگذار بود جنبش دانشجویی است. در ارتباط با جنبش دانشجویی گفته میشود که این جنبش، یک جنبش آماتوری است که بازیگرانش در دورهای محدود وارد دانشگاه میشوند و بعد از خروج از دانشگاه در فعالیتهای مختلف دیگری قرار میگیرند. اما علیرغم آماتوری بودن بهدلیل ضعف نهادهای مدنی در ایران، احزاب و سندیکاها این جنبش یک نقش پیشتاز و تأثیرگذار در جریانهای سیاسی و اجتماعی کشور داشته است.
بنابراین میشود جنبش دانشجویی را از پایهایترین جنبشهای ایران بهشمار آورد. طبیعتاً در این سالها فعالیتهای دانشجویی، گفتمانهای مختلفی را تجربه کردند؛ گفتمان چپ، گفتمان ملی و گفتمان مذهبی و گفتمان مسلط بر جنبش دانشجویی که همان نگاه ضد امپریالیسم بود و در دورهای هم نگاه عدالت خواهی داشتند. اگر بخواهیم این جنبش را بعد از انقلاب واکاوی کنیم، باید بگویم که این جنبش در زمان انقلاب و جنگ با تمام نیروهایش وارد دفاع از کشور شد. در زمان سازندگی البته دولت سخت بهدنبال بازسازی و رونق اقتصادی بود. در این دوران دولت بهدنبال رونق اقتصادی بود و مسئولان در آن زمان به سراغ بخش خصوصی و کسانی میرفتند که سرمایه داشتند. در اینجاست که جنبش دانشجویی بشدت با دولت سازندگی مشکل پیدا کرد. در زمان اصلاحات جنبش دانشجویی به اوج رسید.
از ابتدای تشکیل دولت اصلاحات، دانشگاه در عرصه جدی فعالیتهای سیاسی، اجتماعی وارد شد. تشکلهای دانشجویی بیشتر شد و نشریات دانشجویی گسترش یافت. جنبشهای دانشجویی در آن زمان بیشتر روی مسأله آزادی فعالیت میکردند. در زمان دولت احمدینژاد اساساً با یک انسداد عظیم روبهرو شدیم و تشکلها اجازه فعالیت آنچنانی نداشتند. جنبش دانشجویی در دولت مهرورزی به حاشیه کشیده شد. اما دوره روحانی وضعیت تغییر کرد، جنبشهای دانشجویی این فرصت را پیدا کردند تا خودشان را بازسازی کنند و همین تشکّلها بودند که نقش مهمی در روی کار آمدن دولت تدبیر و امید داشتند. تشکلها در این دوره توقع داشتند که دوباره به رسمیت شناخته شوند و فعالیتهای آنها در رأس دانشگاه قرار گیرد. بخشی از این مطالبات در دانشگاه پاسخ داده شد و بخشی دیگر نه. با این حال در این دو دهه با گسترش دانشگاهها و رشد دانشجویان ما شاهد نوعی تغییر در فضای جنبش دانشجویی بودیم، دانشگاه نخبه محور تبدیل به دانشگاه توده محور شد ما با ٤ میلیون دانشجو روبهرو شدیم که جمعیت دانشگاه را شبیه به جامعه کردند. جنبش دانشجویی در این دوران در عرصه سیاسی ضعیف شد و به سمت مطالبات جامعه محور حرکت کرد.
ما در مجموعه دانشجویی با مجموعهای از شورای صنفی و کانونهای متعدد فرهنگی روبهرو شدیم و فصای جنبش دانشجویی به سمت جنبشهای اجتماعی حرکت کرد. در این راه هم هزینههای زیادی پرداخت کرد و همین هزینهها عامل جدی برای به حاشیه رفتن فعالیتهای سیاسی دانشجویی بود. حالا این پرسش مطرح است که اساساً ما پدیدهای بهنام جنبش دانشجویی داریم؟ یک عده بر این باورند که ما موضوعی بهنام جنبش دانشجویی دیگر نداریم و جنبش دانشجویی دیگر آن کارکردها و کنشهای سیاسی، اجتماعی خودش را انجام نمیدهد. برخیها هم میگویند نگاه دانشجو به عالم تغییر کرده است و بهخاطر همین نگاه مأموریت دانشجویان هم تغییر کرده و این جنبش خودش را با همین تغییرات منطبق کرده است. با این همه در این دوران بویژه با شیوع کرونا فضای جنبش دانشجویی تضعیف شد. ما از جنبش دانشجویی انتظار داشتیم که در فضای مجازی با قدرت بیشتری حضور داشته باشد که فعالیت خاصی در این مدت ندیدیم و حتی در این دوران با کاهش محسوس فعالیتهای دانشجویی روبهرو شدیم. متأسفانه کرونا یک شکاف عظیم در فعالیتهای دانشجویی بهوجود آورد.
*استاد دانشگاه
منبع: ایران
ارسال دیدگاه