جانبازی که همچنان فعال است
تهران (پانا) - در سن پانزده سالگی از اعضای فعال بسیج سپاه ورامین بود و به عنوان عضو گروه تفحص، می خواست حضور در عملیات را تجربه کند اما هیچ وقت موفق به این کار نشد. زیرا رسیدن به درجه جانبازی، بسیار زودتر و غیرمنتظره تر از آنچه فکرش را می کرد، برایش اتفاق افتاد و پیام میرزایی را به جانبازی ۳۵ درصد تبدیل کرد.
میرزایی می گوید: فکر می کردم که شاید در عملیات تفحص مجروح شوم، لذا برای این شرایط آماده بودم اما در هر حال، این اتفاق در جایی دیگر افتاد و مجروحیت مانع از این شد که بتوانم در عملیات تفحص شرکت کنم.
او ادامه می دهد: سال ۱۳۷۲، پانزده ساله بودم که در میدان تیر قدس پیشوا و در رزمایش سپاه پاسداران از ناحیه کتف مجروح شدم. شریان دستم بسته شده بود و پیوند شریان برایم زدند که ۲سال هم، دستم فلج بود. بعد از آن اتفاق، ۴ بار عصب دستم را عمل کردم و هنوز هم نیاز به عمل دارم، اما با تمام این شرایط، افتخار می کنم که جانباز شده ام و معتقدم که سعادتی نصیبم شده است زیرا جانبازی به معنای اهدای عضو در راه دین و اسلام است.
میرزایی در ادامه می گوید: نباید فراموش کرد که نهال جمهوری اسلامی با خون شهدا کاشته شده و دفاع مقدس نیز یادآوری بر این است. در حقیقت اگر امروز می توانیم در کشوری اسلامی و ایمن زندگی کنیم این شرایط را مدیون خون شهدا هستیم و به خاطر دلاور مردی های این شهدا باید همواره احترامی خاص برای خود آنها و حتی خانواده های شهدا و ایثار گران که عزیزان خود را در این راه فدا کرده اند، قائل باشیم.
پیام میرزایی که مسئول امور ایثار گران سامانه ۲ اتوبوسرانی است، از وجود ۴۵ جانباز، ۵ایثارگر و ۵ خانواده شهید در منطقه ۱۳ خبر داده و می گوید: تمام تلاش خود را به کار گرفته ایم تا تمامی امور مربوط به این افراد را به بهترین نحو ممکن انجام دهیم. از کارهای مربوط به مرکز گرفته تا توزیع هدایا، انعکاس مشکلات و تقاضای وام برای رفع مشکل این افراد، از جمله کارهایی هستند که در این دفتر انجام می گیرد. برای روز جانباز هم، همواره برنامه ای در نظر می گیریم و از افرادی که تحت پوشش امور ایثار گران هستند، تقدیر به عمل می آوریم تا دین خود را به این عزیزان ادا کرده باشیم.
میرزایی در ادامه ضمن اعلام رضایت از فعالیت در شرکت واحد، از نحوه ورودش به اتوبوسرانی می گوید: قبلا کارمند کانون فرهنگی و پرورش فکری کودکان بودم و مدتی هم به عنوان بازاریاب کار کرده ام اما از زمانی که توسط یکی از دوستانم با شرکت واحد آشنا شدم، یعنی از سال ۱۳۸۴ تا به امروز، همیشه از کارم راضی بوده ام. با ورود به شرکت واحد به عنوان راننده کارم را شروع کردم اما پس از چندین تغیر سمت، سر انجام در سمت فعلی مشغول شدم و معتقدم که با توجه به بحث امانتداری در این سمت، کار حساس و مهمی پیش رو دارم. الان هم دانشجوی رشته حسابداری هستم و قصد دارم با ادامه تحصیل، هر چه بهتر در خدمت شرکت واحد باشم.
او در پایان با تقدیر از زحمات پدر و مادر و همسرش، می گوید: پدر و مادرم در تمامی دوران به خصوص در ۱۰ سال گذشته و در دورانی که دچار مشکل شده بودم، برایم چه از نظر مالی چه از نظر روانی، سنگ تمام گذاشتند و اصلی ترین حامی من بودند. به واقع تمام کارهای مربوط به بیماری ام بر عهده آنها بود که جا دارد از مادر وپدرم که خودش جانباز شیمیایی است تقدیر کنم و بگویم که زحمات آنها را هیچگاه از یاد نخواهم برد. همچنین ازهمسرم که با شرایط من کنار آمده اند، تشکر می کنم و امیدوارم که بتوانم زحمات همه این عزیزان را جبران کنم.
ستایش میرزایی، خبرنگار دانشآموز منطقه۱۳*
ارسال دیدگاه