محسن جهانشاهی*
گامهای کارآمد توسعه
همیشه سوالاتی ذهن متفکرین توسعه را به خود مشغول میکند، آیا کشور ایران به هدف خود یعنی توسعه در همه ابعاد بالاخص علمی و فناوری و نوآوری دست یافته است یا خیر؟ روند فعلی حرکت ایران در آینده چه سمت و سویی خواهد داشت؟
توسعه در ایران هم پیش از انقلاب و هم بعد از انقلاب مفهوم مظلومی بوده است پیش از انقلاب با برداشت مکانیکی از توسعه آن را به سطح رشد اقتصادی فرد کاسته بودند و بعد از انقلاب با نگاهی ایدئولوژیک به توسعه آن را به مفهومی غربی تا حدودی نامتناسب با فرهنگ اسلامی قلمداد کردند تا جایی که کوشیدند عنوان برنامه های توسعه را به برنامه های تعالی تغییر دهند ،اما توسعه توسعه است و باید قدر ببیند و برصدرنشیند، توسعه فرآیند شکل گیری ساختارهای نهادیست که منجر به ایجاد در رفاه پایدار و توزیع نسبتاً عادلانه آن در سطح جامعه با هدف توانمندسازی همه افراد جامعه میشود به طوری که هیچ محدودیت درونی نیاز اولیه رفع نشده یا هیچ محدودیتی بیرونی (آزادیهای سلب) شده افراد را از انتخاب آزادانه و مختار آنه فرصتهای خودشکوفایی محروم نکند.
البته توسعه ۱۳ شاخص جهانی دارد که در این مبحث شاخص جهانی نوآوری به طور کاملاً چکیده جهت نتیجه گیری و بیان توضیحات اصلی پرداختیم و نباید این نکته مهم مغفول گردد که تنها یک نگاه کلی نگر و سیستمی به توسعه میتواند واقعیت مسئله توسعه را در یابد و در فرایند توسعه همانطور که رشد اقتصادی مهم است کیفیت نهادها هم اهمیت دارندو ظرفیتهای نواوری قابل توجه بوده و نباید فراموش شود که توسعه نتیجه برنامهریزی و سیاستگذاری و یا تحول فرهنگی در بدنه جامعه تربیت و آموزش است.
شاخص جهانی نوآوری
شاخص جهانی نوآوری کشورها را بر اساس توانمندی آنها در نوآوری رتبه بندی می کنند ،این شاخص بر این باور است که نوآوری چنانچه با کیفیت همراه باشد منجر به رشد و توسعه اقتصادی کشورها میشود از این جهت لازم است سیاستگذاران به زیرساخت های لازم برای ایجاد انگیزه جهت نوآوری توجه کنند ،نه تنها اقتصادهای در حال ظهور که کشورهای توسعه یافته نیز ناگزیر از در نظر گرفتن اهمیت نوآوری به عنوان عامل رشد اقتصادی هستند .
نوآوری میتواند دربرگیرنده یک محصول جدید یا بهبود یافته (کالا یا خدمات )، یک فرایند جدید شیوه جدید ؛بازاریابی، یک شیوه سازمانی جدید ،کسب و کار سازمان محل کار یا روابط خارجی باشد .در جدیدترین گزارش شاخص شاخص نوآوری در سال ۲۰۲۰ ایران ۳۰.۹ را کسب کرده و رتبه ۶۷ را به خود اختصاص داده است رتبه برنامههای ایران در زمینه دانش و فناوری و پیشرفتگی کسب و کار بیشترین فاصله را با کشور اول دنیا دارد.سنجه های خلق اپلیکیشن موبایل ، سرمایهگذاری مشترک، کسب و کارهای استراتژیک شرکتی، پذیرش مالکیت فکری و صادرات کالاهای خلاق است و عملکرد ایران در شاخص نوآوری برابر با میانگین جهانی است و فاصله زیادی با عملکرد بهترین کشور را دارد. با توجه به اینکه ایران پتانسیل بسیار بالایی برای نوآوری دارد اصلاح جدی ساختار نهادی جهش نوآوری در ایران دور از انتظار نیست، ارتقای اجتماعی در جهت حمایت از حقوق برابری زنان و مردان در آموزش و فرصت های کسب و کار است .
در ایران یکی از راهکارهای رهایی از اقتصاد نفتی یا خامفروشی تمرکز بر اقتصاد دانش بنیان و دانش محور است ،مهمترین مسئله در این زمینه توجه به ویژه بر امرفناوری و نگاه فناورانه به توسعه اقتصادی است. امروز همه تقریبا همه نظریههای اقتصادی توسعه فناوری و نوآوری را به عنوان تنها مسیر پایدار و فراگیر برای ملتهای جویای توسعه تجویز میکنند، الگوها وروشهای کیفی ومتناسب کمک میکند تا علاوه بر تنظیم روابط بنگاه ها در حوزه اقتصادی موضوع فناوری و مدیریت آن و به تبع آن استفاده از ظرفیتهای فناوری های هم افزا در راستای رفع نیازهای جامعه توسعه اقتصادی و توسعه پلتفرم های فناورانه شکل گیرد .
نباید فراموش شود که بر اساس آمارهای سال ۲۰۱۶ چین۲ درصد ژاپن ۳.۳۹ آمریکا ۲.۷۷ درصد تولید ناخالص داخلی را به تحقیق و توسعه اقتصاد دادهاندو این سهم در ایران کمتر از نیم درصد است ودر این راستا تغییرات تکنولوژیک بدون تردید یکی از مهمترین جذابیت های تاریخ اقتصاد به جهان حداقل پس از رویداد انقلاب صنعتی در اواخر قرن هجدهم در انگلستان است پس از آن توسعه اقتصاد کشورها به وسیله این طرح تغییرات و از طریق وقوع متوالی فعالیت های اقتصادی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داد تغییرات تکنولوژیک دارای شاخص های متعددی است که بر پروسه و محصولات تولیدی اثر گذاشته و زمینه پیشرفت تکنولوژی را فراهم می نماید این تغییرات با تحول و روشهای تولید پیوند دارد در روش هایی که منبعث از نوآوری و
استفاده از روشهای نوین در طول دست و سبب افزایش بهره وری کار بازدهی سرمایه و عوامل تولید می شود. امروزه همه نظریه های اقتصادی، توسعه فناوری را به عنوان تنها مسیر توسعه پایدار و فراگیر می دانند. طراحی یک چارچوب مفهومی یکی از گام های اصلی طراحی و تدوین شاخص ها در فرآیند ارزیابی سیاست ها و برنامه ها است. داشتن چارچوب مفهومی برای یک ارزیابی یکپارچه، شفاف و دقیق ضروری است. چارچوب های مفهومی ابزار مناسبی برای سیاست گذاری های توسعه فناوری و افزایش قابلیت های فناوران می باشند. مهم ترین مسئله در این زمینه توجه ویژه به امر فناوری و نگاه فناورانه به توسعه اقتصادی است. امروزه تقریباً همه نظریه های اقتصادی، توسعه فناوری و نوآوری را به عنوان تنها مسیر توسعه پایدار و فراگیر برای ملت های جویای توسعه تجویز می کنند.. الگوی پیشنهادی ذیل بصورت خلاصه کمک می کند تا علاوه بر تنظیم روابط بین بنگاه ها در حوزه اقتصادی موضوع فناوری و مدیریت آن و به تبع آن استفاده از ظرفیت های فناوری های هم افزا در راستای رفع نیازهای جامعه، توسعه اقتصادی و توسعه پلتفرم های فناورانه شکل گیرد.
امروزه چارچوب های مفهومی برای اتخاد سیاست های درست از اهمیت بالایی برخوردار است. سیاست ها، ابراز و بیان وضعیت آینده سیستم های پویا هستند؛ بنابراین تنها زمانی می توان سیاست ها را به صورت معنادار و منطقی تدوین کرد که ساختارها و مرزهای چنین سیستم هایی به اندازه لازم روشن شده باشند. چارچوب های مفهومی راهی برای درک و بررسی این سیستم ها و سیاست گذاری صحیح تر هستند. طراحی و استفاده از یک چارچوب کلان به تعیین عناصر و متغیرهای مورد نیاز برای تحلیل سیاست و درک ارتباطات میان این عناصر کمک می کند. چارچوب ها، فضایی برای تحلیل و مقایسه میان نظریه های مختلف ایجاد می کنند و برای تشخیص و پیش بینی موضوعات سیاسی مفیدند. انتخاب یا طراحی یک چارچوب مفهومی یکی از گام های اصلی طراحی و تدوین شاخص ها در فرآیند ارزیابی سیاست ها و برنامه ها است. داشتن چارچوب مفهومی برای یک ارزیابی یکپارچه، شفاف و دقیق ضروری است و به عنوان راهنمای انتخاب هایی که در هر مرحله از ارزیابی باید انجام شود، عمل می کند. فایده و دستاورد یک چارچوب مفهومی برای ارزیابی سیاست ها و طراحی شاخص های ارزیابی عبارتند از:
• اطمینان از جامعیت و فراموش نشدن موضوعات مهم در ارزیابی
ماشینت رو با کمترین بازدید و تماس بفروش!(کاملا رایگان)
پیشنهاد امروز
• ارائه یک شیوه تفکر برای طراحی شاخص ها
• کمک به طراحی مجموعه منسجمی از شاخص ها
• کمک به درک روابط پیچیده میان شاخص ها
• کمک به انتخاب مجموعه ای متناسب و متوازن از شاخص ها
• سامان دهی شاخص ها و ارائه گزارش ارزیابی در یک قالب منظم و ساختارمند
طبقه بندی های آماری مرتبط با موضوعات فناورانه
چارچوب های مفهومی که خود را در قالب طبقه بندی های آماری در رویکرد سازمان های بین المللی برای مقایسه پذیری بین کشورها نشان می دهند، ابزار مناسبی برای سیاست گذاری های توسعه فناوری و افزایش قابلیت های فناوران می باشند. در این زمینه سازمان های بین المللی دسته بندی های مختلفی را طراحی و اجرا کرده اند که در ادامه تشریح شده است.
• طبقه بندی استاندارد بین المللی تمامی فعالیت های اقتصادی(ISIC)
• طبقه بندی نظام هماهنگ طبقه بندی و توصیف کالاها(HS)
• طبقه بندی حق ثبت اختراع
• طبقه بندی کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکت های دانش بنیان
انتخاب هر کدام از این دسته بندی ها زاویه ورود به سیاست گذاری فناوری را در سطح ملی یا بنگاه را تعیین می کند. به همین دلیل هر کدام از این دسته بندی ها را در جای صحیح خود باید استفاده کرد.
راهبردهای مدیریت فناوری
در ادامه راهبردهای مدیریت فناوری تشریح شده است.
• راهبرد توسعه فناوری های پلتفرمی و هم افزا: تسلط بر فناوری های عمومی که بخش زیادی از جامعه و اقتصاد را متأثر می کند مانند فناوری های اطلاعات و ارتباطات، نانوفناوری و هوش مصنوعی در آینده. در سطح بنگاه و صنعت توجه به فناوری های پلتفرمی و هم افزا اهمیت بالایی دارند.
• راهبرد تمرکز بر ابرچالش ها و مأموریت های ملی: اگر فناوری ها در راستای کمک به حل ابرچالش های ملی و بین المللی قابل استفاده نباشد، اهمیت ندارد؛ لذا در قالب یک چارچوب مفهومی سیاست فناوری مأموریت محور این موضوع تخصیص داده شده است.
• راهبرد تمرکز بر توانمندی های فناورانه فعال داخلی و توسعه آن: توجه به توانمندی های داخلی یا به صورت مشخص تر اطلس توانمندی شرکت های داخلی، فناوران، محققان و اندیشمندان داخلی و شبکه سازی بین آن ها ضروری است. اساساً توانمندی فناورانه بدون وجود دانش ضمنی داخلی و توسعه آن به وجود نخواهد آمد. بنگاه های بزرگ بدون در اختیار داشتن توانمندی بنگاه های کوچک و ارتباط آن ها برای حل نیازهای خود، امکان چابکی در فضای متحول فناوری را ندارند.
• راهبرد هوشمندی فناوری و رصد فناوری های نوظهور: در نهایت سازوکار هوشمندی و رصد فناوری برای شناخت، انتخاب و جذب توانمندی های بین المللی نیز لازم است؛ زیرا فضای متحول و متغیر فناوری اقتضا دارد که تحولات آن ها بررسی و در موقع مناسب به آن ها پاسخ داده شود.
اقدامات پیشنهادی برای توسعه پلتفرم های فناورانه و توسعه اقتصادی
در ادامه راهکارهایی به منظور توسعه پلتفرم های فناورانه و توسعه اقتصادی تشریح شده است.
• تأسیس واحد رصد و هوشمندی فناوری داخلی و بین المللی: برای اینکه نگاه توسعه فناوری درونزا با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری شکل بگیرد و رویکرد بنگاه های ستاد از خرید خارجی فناوری به همکاری شرکت های دانش بنیان داخلی و شرکت های بزرگ ستاد در تعامل با صاحبان فناوری، توسعه پیدا کند؛ باید ابتدا بانک های اطلاعتی لازم توسعه پیدا کرده و شرکت ها از توانمندی شرکت های داخلی، فناوران و دانشمندان اطلاعات کافی داشته باشند. در مرحله بعد ارتباط و تعامل بین آن ها نیازمند سازوکار کارگزاری است. برخی توانمندی ها نیازمند تحقیق و توسعه داخلی است که شرکت های بزرگ انگیزه و فرصت صبر کردن در این زمینه را ندارند؛ به همین دلیل در دنیا کارگزاران فناوری، ارتباطات را فراهم می کنند. در این زمینه باید نهادهای مرتبط ایجاد و سازوکار آئین نامه ای مربوطه برای تعامل بنگاه های ستاد با شرکت های دانش بنیان و فناوران تنظیم شود و به تصویب برسد.
• توسعه سازوکار انگیزشی هلدینگ های تخصصی برای توسعه درونزای فناوری: شاخص های کلیدی عملکرد در سطح بنگاهی و مدیریت بنگاهی برای جهت دهی رفتارها بسیار حائز اهمیت است. رویکرد اقتصادی بیشتر نگاه ها را کوتاه مدت می کند و باعث می شود تا مدیران انگیزه، صبر و ریسک توسعه درونزای فناوری را نپذیرند؛ به همین دلیل ضروری است تا شاخص هایی برای استفاده از کالاهای ساخت داخل تعریف و پروژه های درونزای فناوری با فناوران و محققان دیده شود. در این صورت برخی انگیزه ها برای تعامل با خارجی ها کاهش می یابد
• دانشگاه و تربیت نیروی انسانی متخصص
سرمایه انسانی از بنیادی ترین عوامل رشد و توسعه همه جانبه کشورها به شمار می رود. عدم کفایت عامل مذکور در کشورهای در حال توسعه قابل لمس تر بوده و در به تاخیر افتادن توسعه در این کشورها بسیار تاثیرگذار است. نیروی انسانی متخصص و پویا، مهمترین سرمایه برای حفظ و گسترش جریان توسعه بوده به طوری که امروزه سرمایه گذاری های فراوانی برای تربیت و ایجاد این منابع ارزشمند در کشورها به اجرا در می آید.
امروزه دانشگاه ها محور توسعه کشورها محسوب می شوند، زیرا که تربیت بخش قابل توجهی از سرمایه انسانی را بر عهده دارند. وظیفه اجتماعی کردن، هدایت جویندگان علم در عرصه شناختی و روانی تحت فرآیندهای تعریف شده، درک نیازها و منافع ذینفعان آموزش عالی و تمرکز بر آن، تأکید بر تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز جامعه، تربیت شهروندان فرهیخته و ... برخی از مهمترین کارکردهای این نهاد به شمار می رود.
بازتعریف نقش دانشگاه با توجه به انتظارات جامعه
با توجه به اهمیت نقش دانشگاه به عنوان یکی از نهادهای اصلی در جامعه امروز، کم توجهی به رسالت های آن، تبعات زیان باری را برای جامعه به همراه خواهد داشت. دانشگاه ها قادر به رفع و پیشگیری از بروز انواع چالش های پیچیده ای که جوامع کنونی جهان با آن روبرو می شوند، هستند.
در دهه های گذشته، عموماً دانشگاه ها مسئولیت آموزش را بر عهده داشتند، اما با رشد جوامع انسانی هر روزه نیازها و خواسته های بشری افزونتر و مطالبات متنوع تر شده است. این مطالبات و نیازها در ارتباط با دانشجویان پیچیده تر و حساس تر است، زیرا که افراد این قشر دارای جایگاه ویژه ای در سطح جامعه هستند. و دانشگاه نیز با توجه به انتظارات جامعه، نقش تازه ای را در مقابل خواسته های جدید در کنار رسالت پیشین خود که انتقال علم و دانش بوده، در نظر گرفته است.با توجه به انتظارات جامعه و بازتعریف نقش دانشگاه، اکنون هدف ایجاد شغل در آینده یکی از اصول اساسی کارکردهای دانشگاه ها به شمار می رود و ضرورت تعامل کارکرد دانشگاه و اقتصاد در زمینه های اجتماعی و فرهنگی پررنگ تر و قابل توجه تر شده است. در عصر حاضر، نقشی که برای سرمایه انسانی در اداره جوامع و تبدیل ثروت طبیعی به دارایی های واقعی تعریف می شود، دستخوش تغییرات پرشتاب شده است. امروزه، از دانشگاه انتظار می رود که در رفع و کاهش نیازها و خلاءهای فرهنگی و اجتماعی هم پای علم و دانش در سطح جامعه حضوری فعال داشته باشد؛ همچنین حتی ایفای نقش صرفاً آموزش و تربیت نیروی بازار کار و اقتصاد محور را می توان بر عهده مراکز صرفاً تخصصی و حتی دانشگاه فنی و حرفه ای نیز گذاشت، و تنها این دانشگاه ها هستند که مأموریت دارند انسان هایی فرهیخته با توانایی حل مشکلاتی همچون فقر، نابرابری، آلودگی های زیست محیطی، آسیب های اجتماعی، کیفیت زندگی، تعادل اقتصادی، توزیع ثروت براساس عدالت و... تربیت کنند.
لزوم حرکت به سوی دانشگاه های تحول آفرین
در دوره های مختلف براساس نیاز و شرایط جوامع، نقش آموزش عالی بارها تغییر یافته است. شرایط اقتضایی دانشگاه را به سمت وظایف حیاتی خود که همان ارتباط با محیط است، هدایت می کند. دانشگاه ها در روند حرکت خود از ابتدا تاکنون چهار نسل را پشت سر گذاشته اند. نسل اول (آموزش محور)، که هدف از آن آموزش و تربیت نیروی انسانی حرفه ای بود و توسط رئیس دانشگاه مدیریت می شد. نسل دوم (پژوهش محور)، که توسط دانشمندان نیمه وقت مدیریت می شد و علاوه بر آموزش به جنبه پژوهش نیز می پرداخت و خروجی آن شامل افراد حرفه ای و علمی بود. در نسل سوم (نوآور، فناور و کارآفرین)، هدف بر آموزش، تحقیق و استفاده از دانش قرار داشت و تحت مدیریتی حرفه ای به تربیت افراد متخصص، علمی و کارآفرین می پرداخت. در نسل چهارم، دانشگاه ها (تحول آفرین)، ارزش ها برمبنای مشارکت راهبردی، پرورش کارآفرین و میزان جذب سهم درآمد از منابع خارجی و هدایت و رهبری و همچنین میزان تأثیرگذاری بر سایر عوامل در جوامع تعریف می شوند. آموزش براساس نیاز جامعه و دانشجو انجام می شود و حل چالش های جامعه به عنوان اساس تحقیق در نظر گرفته می شود. اکثر دانشگاه های کنونی ایران در نسل دوم و برخی در نسل سوم قرار دارند.
جایگاه نخبگان در رشد علمی کشور
فضای حاکم بر دانشگاه ها نقشی اساسی در تعیین راهبردهای آنها دارد. بهره گیری موثر از نخبگان جامعه در فضاهای آموزشی، علمی و پژوهشی، شتاب لازم را برای حرکت جریان علمی به سوی توسعه همه جانبه کشور فراهم می سازد. وبا توجه به تحقیقات پیمایشی انجام شده در ارتباط با انگیزه اصلی مهاجرت نخبگان عوامل اقتصادی کاری ونه علل وعوامل علمی پژوهشی به عنوان انگیزه اصلی مهاجرت نخبگان اعلام کردهاند یعنی تعدادی از افرادی که به صورت تحصیلی مهاجرت می کند در درجه اول انگیزه اقتصادی وکاری دارد.بر اساس تعریف، نخبه فردی برجسته و کارآمد بوده که در ایجاد و توسعه علم، فناوری، هنر، ادب، فرهنگ و مدیریت کشور در چارچوب ارزش های اسلامی اثرگذاری بارز دارد. از طرفی فعالیت های یک فرد نخبه بر اساس هوش، خلاقیت، انگیزه و توانمندی های ذاتی و نیز خبرگی، تخصص و توانمندی های اکتسابی، موجب شتاب بخشی به پیشرفت و اعتلای کشور می شود. به عبارت دیگر، اثرگذاری وی در تولید علم، هنر و فناوری قابل لمس بوده و همچنین هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری او در راستای تولید دانش و نوآوری موجب شتاب بخشی به رشد و توسعه علمی متوازن می شود.
با توجه به این گفته ها، جامعه نخبگان به مثابه نیروی انسانی متخصص و متعهد مورد نیاز جامعه برای ایجاد تحول آفرینی در همه بخش های زیرساختی توسعه کشور هستند.هرچند در این سالها تعریف های خاص نخبگانی ارایه وتعریف شد وبراین اساس طیف وسیع ومهمی ازنخبگان اعم از نخبگان مهارتی واشتغالزا مغفول واقع شدند ، همانطور که ملاحظه می شود، در دانشگاه های نسل سوم و چهارم رقابت افزایش یافته و بهره برداری از دانش در کنار آموزش و تحقیق اهمیت ویژه ای پیدا می کند؛ در نتیجه ارتباط بین صنعت و دانشگاه و نیز تعامل با جامعه نیز افزایش می یابد. بنابراین فرصتی برای دانشگاه ایجاد شده است که در فرآیند رقابت قرار گیرد. محیط اقتصادی و اجتماعی دانشگاه و شرایطی که دانشگاه در آن قرار می گیرد، به نقش سرمایه انسانی و شرایط رقابت اقتصادی به میزان و کیفیت منابع انسانی موجود بستگی دارد. لذا عناصر کلیدی در آموزش و پرورش انسانی در دانشگاه ها نقش اساسی در رشد و توسعه اقتصاد ایفا می کند.علاوه بر لزوم آموزش و پرورش پژوهشگران نخبه کارآفرین در دانشگاه ها، جذب و بکارگیری آنان در مؤسسات آموزش عالی و نیز بسترسازی اقتصاد دانش بنیان از طریق فراهم آوردن خوداشتغالی نخبگان در پارک های علم و فناوری و مراکز رشد منجر به نقش آفرینی موثر آنان در شکوفایی اقتصادی کشور خواهد شد.
در پایان باید عمیقا یادمان باشد رهبرانقلاب بیانیه گام دوم انقلاب را با این مطلع آغاز میکنند که اینک در آغاز فصل جدید از زندگی جمهوری اسلامی مایلم با جوانان عزیزم نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند سخن بگویم با این مطلع آغاز و آنچه را بوده یک به یک بازگو میفرمایند تا این چهل سال را در چند فصل بر میشمارند.همچنین بحث علم و پژوهش را با تاکید بیان میکنند که مطالبه عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیریدوشاه بیت این بیانیه به نقش جوانان در تمدن سازی نوین اسلامی اشاره میکند؛ مقام معظم رهبری می فرماید: نسل جوان مومن، دانا و پرانگیزه باید محور پیشرفت جامعه اسلامی باشند؛بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نقشه راهی برای تحق آرمانها و تحقق اصول اسلامی است؛ به عبارتی تکمیل پروژه نظام سازی، دولت سازی، جامعه پردازی، بین المللی سازی و تمدن سازی اسلامی است؛ این نقشه راه به عنوان چراغی روشن و مسیری شفاف حرکت نسلهای آینده انقلاب را مشخص میکند.
مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب تاکید کردند که اصول انقلاب اسلامی و بازگشت به آرمان استکبار ستیزی، عدالت محوری، فساد ستیزی، مردم مداری و مردم داری، توجه به زاغه نشینان و گود نشینان که انقلاب اسلامی را به وجود آوردند و صاحبان حقیقی انقلاب هستند باید مورد توجه قرار گیرد؛ اما اینها چگونه ممکن است؟
مدیریت جهادی و اصل ما می توانیم در بیانیه گام دوم انقلاب بسیار مورد تاکید قرار دارد، انقلاب اسلامی مرهون اعتماد به نفس عمومی و جوانان بود، همین اعتماد به انقلاب اسلامی منجر شد که آرزوی شیعه پس از قرنها رنگ واقعی و جلوه حقیقی به خود بگیرد، الان هم این قطار انقلاب اسلامی به غیر از جهاد و همت پیش نخواهد رفت و این جاست که جوانان ،نخبگان را باید وارد این موضوع کرد.
عضو هیات علمی واستاد تمام پایه ۳۰ دانشگاه، از متخصصین برتر فناوری نانو در کشور
عضو ارشد بنیاد ملی نخبگان
ارسال دیدگاه