افسانه‌ هایی که رنگ حقیقت گرفت

تهران (پانا) - در یک روز به‌یادماندنی، گروه مسئله‌محور «ایران جان» بازدیدی از برج میلاد داشت آنها با قدم‌هایی استوار به دنیایی گام نهادند که افسانه‌ها در آن، به زندگی واقعی پیوند خورده بودند. از روایت‌های کهن ایرانی تا شاهکارهای مدرن مهندسی، این سفر به ترکیبی بی‌نظیر از تاریخ، هنر و مسئولیت‌پذیری اجتماعی تبدیل شد.

کد مطلب: ۱۵۶۲۷۸۲
لینک کوتاه کپی شد
افسانه‌ هایی که رنگ حقیقت گرفت

ماجراجویی از اردوگاه شهید باهنر تهران آغاز شد؛ جایی که روحیهٔ پرنشاط و گفتگوهای جمعی دانش‌آموزان، نوید آغاز سفری مملو از یادگیری و تعاملات ارزشمند را می‌داد. این محل نه‌تنها مکانی برای تجمع، بلکه بستری بود برای شکل‌گیری ارتباطات مؤثر و آماده‌سازی ذهن‌ها برای ماجراجویی‌های پیشِ‌رو.

ورود به دنیای افسانه‌ها: قصه‌هایی که زندگی کردند

مجموعهٔ «سرزمین افسانه‌ها» درهای خود را به روی داستان‌هایی گشود که هزاران سال بخشی از میراث فرهنگی ایران بوده‌اند. افسانه‌های هفت‌خان رستم، دیوها، لولوخورخوره، قصه‌های جادویی غول چراغ جادو و شهرزاد، در این مجموعه با طراحی هنرمندانه و مجسمه‌های متحرک به شکلی زنده جان گرفتند. هر گوشه از این مجموعه، پلی میان گذشته و حال بود؛ جایی که تعاملات الهام‌بخش میان اعضای گروه، عمق معنای فرهنگی این قصه‌ها را برای ما بیشتر آشکار کرد.

 

بر بلندای میلاد: شکوهی که افسانه‌ها را معنا می‌کند

برج میلاد، این شاهکار مدرن معماری ایران، مقصد بعدی ما بود. در این برج، داستان‌هایی از شکوه، فناوری و فرهنگ ایران روایت شد؛ هر بخش از این سازه، یادآور توانمندی‌های ایرانیان در طراحی، مهندسی و هنر بود. گروه تخصصی «ایران جان»، با نگاه مسئله‌محور خود، لایه‌های پنهان این نماد ملی را آشکار کردند و با تحلیل‌های خلاقانه، تجربهٔ ما را عمیق‌تر کردند.

 

داستان‌هایی از مشاهیر: افسانه‌هایی که همیشه جاودان خواهند ماند

موزه مشاهیر ایران، گنجینه‌ای از زندگی و دستاوردهای بزرگان این سرزمین بود؛ جایی که تاریخ با داستان‌های پرهیجان و تصاویر واقعی شخصیت‌های برجسته، پیوندی ناگسستنی با فرهنگ امروز برقرار کرد. همچنین موزهٔ تاریخی شهرداری تهران، پرده‌ای از گذشتهٔ فراموش‌نشدنی این شهر بزرگ را برای ما گشود و نشان داد چگونه تاریخ و میراث فرهنگی بر هویت امروزمان تأثیرگذار بوده‌اند.

 

پایان افسانه، آغاز حقیقت

در نهایت، طبقهٔ آسمان برج میلاد، جایی که افق گستردهٔ تهران در مقابل ما نمایان شد، لحظه‌ای بود که قصه‌ها به حقیقت پیوند خوردند. ایستادن بر بلندای این برج، احساسی از عظمت، غرور و مسئولیت اجتماعی در ما ایجاد کرد و ما را به فکر دربارهٔ نقشی که می‌توانیم در ساخت آینده داشته باشیم، واداشت.

 

این سفر، فراتر از یک گردش ساده بود؛ سفری به قلب افسانه‌ها که رنگ حقیقت گرفت، و مسیری برای یادگیری، تعامل و بازاندیشی دربارهٔ مسئولیت‌های اجتماعی و فرهنگی‌مان.

خبرنگار : متین مقصودی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار