سوژههای داغ اقتصادی در توئیتر
تهران (پانا) - بورس، دلار و مذاکره یکطرف شبکه اجتماعی توییتر هستند و از قضا بازار تقریبا کسادی هم در توییتر دارند، اما سوژه داغ جمعه اهالی توییتر و اینستاگرام که همه طیفها را پوشش داد، چلوکباب و نان و پنیر و انگور و البته سفر شمال بود.
به گزارش دنیایاقتصاد، ماجرا از صحبتهای امام جمعه مشهد شروع شد. او با نگاهی به گذشتههای دور، بیان کرده بود که آن روز که دلار هفت تومان بود، یک کارگر با یکسوم مزد روزانه خود، برای ناهار چیزی بیشتر از نان، پنیر و انگور نمیتوانست بخورد؛ درحالیکه امروز یک کارگر با یکسوم مزد روزانه خود برای ناهار حداقل یک چلوکباب میتواند بخورد.
این صحبتها باعث شد که کاربران توییتر فارسی با هر گرایشی نسبت به این موضوع واکنش نشان بدهند و از آن سوژههای طنز و انتقادی بسازند. در این میان برخی از کاربران هم به صحبتهای سالهای پیش او درباره خوردن اشکنه اشاره میکردند که گفته بود «اگر مرغ در دسترس نیست آن را با یک ماده پروتئینی دیگر جایگزین کنید. مشهدیها مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کردهاید؛ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلا بوده است.» و در ادامه این بحثها در اینستاگرام و توییتر خیلی از کاربران صحبتهای گذشته او را لیست کرده بودند و در صفحههای خود بازنشر میکردند، اما زیر ذرهبین رفتن این اظهارنظرها در جمع بورسیها و اقتصادیها به همین جاها ختم نشد. آنها به صحبتهای هفتههای پیش یکی از مسوولان که بیان کرده بود «وضعیت مردم در مقایسه با ابتدای انقلاب بهتر است و سطح رفاه مردم بالاتر از آن دوران است، اکنون میبینیم با پیشآمدن هر تعطیلی، مردم برای عزیمت به گردشگاهها در شمال کشور صف میکشند که اینها نشان از سطح رفاه در کشور است» اشاره میکردند. نگاه انتقادی در رابطه با این سوژه این بود که خیلی از کاربران حتی جوانها و نوجوانهای فعال در توییتر به این مساله میپرداختند که برخی از مسوولان گویا در جریان نیستند که هر فرد تلفنهمراه هوشمند و اینترنت در دسترس دارد و با یک جستوجوی ساده میتواند متوجه بهبود یا عدمبهبود شرایط حالا نسبت به گذشته بشود، بلکه فکر میکنند همچنان در دوران بدون اینترنت و تلفنهمراه بهسر میبریم و هرچه که از تریبونها مطرح میشود، قابلباور است. این بحثها در کنار وجود سم و فلزات سنگین در برخی از محصولات کشاورزی و برگشتخوردن آنها از کشورهایی که این محصولات به آنها صادر شده بوده است، دست بهدست هم داده بود که مقایسهای هم در این حوزه شکل بگیرد.
نوشته پدرام سلطانی، فعال اقتصادی در توییتر خود و در این رابطه مبنیبر اینکه «وزارت جهادکشاورزی بالابودن سموم و فلزات سنگین را در برخی محصولات کشاورزی پذیرفته و تکلیف کرده که برای صادرات باید «گواهی سلامت» دریافت شود، اما برای فروش در بازار داخلی گواهی سلامت صادر نمیشود، هیچ سازوکاری هم درنظر گرفته نشده است.» او در ادامه توییت خود نوشت که «گویا همان «گواهی فوت» کفایت میکند.» و باعث شد که کاربران به این موضوع حساس شوند و این پرسش را در ادامه روز از مسوولان کشور و ائمه جمعه بپرسند که چرا در چنین مواردی قبل و بعد از آن را مقایسه نمیکنند که چرا واکنشی نسبت بهوجود مواد شیمیایی در محصولاتی که مردم ایران استفاده میکنند، نشان نمیدهند و از کنار آن ساده عبور میکنند و به جایش به فکر چلوکباب و سفر شمال و از این دست موضوعاتی هستند که دغدغه امروز مردم نیست.
ارسال دیدگاه