پژوهشگر و دبیر ادبیات اداره آموزش و پرورش فیروزکوه، به مناسبت روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت استاد شهریار:

شهریار آفریننده مضامین نواندیشی با تلفیق شعر سنتی بود

فیروزکوه (پانا) - شاعر، نویسنده، پژوهشگر و دبیر ادبیات اداره آموزش و پرورش شهرستان فیروزکوه، به مناسبت روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت استاد شهریار، این شاعر شهیر را آفریننده‌ مضامین نواندیشی و نوگویی با تلفیق شعر سنتی دانست و گفت در اشعار شهریار، احساس موج می‌زند.

کد مطلب: ۱۴۰۴۴۶۵
لینک کوتاه کپی شد
شهریار آفریننده مضامین نواندیشی با تلفیق شعر سنتی بود

منیرالسادات حسینی، شاعر، نویسنده، پژوهشگر و مدرس ادبیات اداره آموزش و پرورش شهرستان فیروزکوه به مناسبت روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت استاد شهریار همزمان با ۲۷ شهریورماه در گفت‌وگو با پانا گفت: «شهریار، آفریننده مضامین نواندیشی و نوگویی با تلفیق شعر سنتی در واژه‌های کهن است، شهریارِ شعر و ادب ایران، محمدحسین‌بهجت تبریزی متخلص به شهریار در ۱۱ دی ۱۲۸۵ شمسی به دنیا آمد. شهریار فرزند حاج میرآقا خشکنابی از مجتهدان زمان بود، دوران کودکی‌اش در روستای شنگول‌آباد و خشکناب با تحصیلات مقدماتیِ گلستان و نصاب‌الصبیان در مکتب‌خانه روستا در مکتب پدرش که طلبه‌ نورانی و نجف رفته‌ بود؛ سپری شد.»

وی ضمن اشاره به زندگینامه شهریار در ادامه اظهار کرد: «ادامه‌ تحصیلات وی در مدرسه‌ دارالفنون سال ۱۳۰۳ و بعد از آن پنج سال در رشته‌ طب گذشت؛ شهریار پس از هر عمل جراحی دچار ضعف و دل‌به‌هم‌خوردگی می‌شد و در همین حال عاشق دختری به نام ثریا فرزند عبدالله امیرطهماسبی می‌شود که پس از چندسال نامزدی پدرِ دختر او را با وجود میل باطنی دخترش به ازدواج پسری به نام چراغعلی سالارحشمت معروف به امیراکرم که پسرعموی رضا‌شاه بود در می‌آورد و به دلیل شکست عشقی دانشکده را رها می‌کند و در اداره ثبت تهران و سپس اداره کشاورزی تبریز مشغول به کار می‌شود.»

حسینی اضافه کرد: «در سال ۱۳۳۲ با نوه‌ عموی خود عزیزه‌خانم عبدالخالقی ازدواج می‌کند و ثمره‌ این ازدواج سه فرزند به نام‌های شهرزاد متولد ۱۳۳۳، مریم متولد ۱۳۳۶، و هادی متولد ۱۳۳۸ می‌شود، شهریار ابتدا بهجت تخلص می‌کرد و سپس تصمیم گرفت تخلص شعری جدیدی را انتخاب‌کند. به واسطه‌ ارادت به حضرت حافظ با اهدای فاتحه به روان او به دیوانش تفال می‌زند و این مصرع جلوی چشمش نمایان می‌شود که: چرخ سکه‌ دولت به نام شهریاران زد، شهریار خطاب به حافظ می‌فرماید: اگر نمی‌شناختمت می‌پنداشتم مسخره‌ام می‌کنی، اما این کلاه برای سر ما گشاد است؛ دوباره تفال می‌زند و این مصراع جلوی چشمش جلوه‌گری می‌کند: روم به شهر خودُم شهریار خود باشم...لبخندی می‌زند و می‌فرماید: لطف آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی. همچنین شهریار اولین شعرش را در ۱۴ سالگی آن‌هم بعد از یک دعوای کودکانه با مادرش سرود: من گنه‌کار شدم وای به من، مردم‌آزار شدم وای به من.»

این دبیر ادبیات در ادامه بیان کرد: «روزی شهریار با دوستانش زیر درختی مشغول بازی‌کردن بودند که ناگاه شروع به شعر خواندن می‌کند، پدر که احوال او را مشاهده می‌کرد، پرسید این اشعار را از کجا یاد گرفته‌ای؟ گفت خودم. پدر متعجب شد و اندیشید که این فرزند شور شعر‌ و شاعری در سر دارد و این مژده را به مادر او داد. ملک‌الشعرای بهار می‌فرماید: در سن ۲۳ سالگی هر بار تصمیم گرفتم شعر بگویم چند غزل از شهریار را خواندم تا طبعم را تشحیذ کنم.»

حسینی تصریح کرد:«در اشعار شهریار، احساس موج می‌زند و در اشعارش نیز تجددگرایی محسوس است؛ اشعار شهریار بالغ بر۱۵ هزاربیت و در سه مجلد به چاپ رسیده و خودش عنوان کرده اشعار خوب و بد نیز دارم که محتاج به رسیدگی و مرور است.»

این دبیر ادبیات در پایان صحبت‌هایش این‌چنین بیان کرد: «سرانجام افتخار‌آفرین و بزرگ‌مرد شعر و ادب ایران و مشرق‌زمین در ۲۰ آذر سال ۱۳۶۶ در بیمارستان بستری و در ۲۷ شهریور سال ۱۳۶۷ به ابدیت پیوست و به واسطه‌ ارادتی که شهریار بزرگ به مولای‌متقیان داشت؛ شعر بسیار زیبای همای‌رحمت را سرود که بسیار مورد توجه‌ شیعیان عالم است. گویا به واسطه‌ همین ارادت در لحظه‌های واپسین عمر خود این شعر را از جلوه و جلال و جمال خدا علی یا مظهرالعجائب و یا مرتضی‌علی را زمزمه می‌کرد و دار فانی را وداع گفت و در وصیت خود عنوان کرده او را در مقبرة‌الشعرای تبریز به دیار ابدیت رهسپار کنند.»

دانش‌‌آموز خبرنگار: فاطیما ایلکا

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار