کرونای تدریس مجازی
همدان (پانا) - به بهانه شرایط روز شیوع بیماری کرونا و مشکلات بوجود آمده در امر آموزش، صاحب نظران تعلیم تربیت تحقیقات گسترده ای را در کشور آغاز کرده اند که یاداشت حاضر، گزارشی تحلیلی - توصیفی و مصاحبه با تعداد زیادی از مدرسین و والدین و عوامل آموزشی در این خصوص است که توسط مهتاب حصیری، روان شناس و مشاور رفتاری- تحصیلی آموزش و پرورش استان همدان تهیه شده است. امید است با استفاده از این تجربیات کیفیت آموزش در نظام تعلیم و تربیت افزایش یابد.
از آغاز تعطیلی مدارس و دانشگاهها برای کمک به حذف این بیماری، دغدغۀ تدوین و اجرای برنامه های تحصیلی برای تداوم آموزش ها در منزل و در شرایط قرنطینۀ خانگی به بزرگترین چالش نظام های آموزشی یعنی هم آموزش و پرورش و هم آموزش عالی تبدیل شده است.
این چالش و دغدغه نه تنها در کشور ما بلکه برای همه و کشورهای جهان مطرح بوده است، به گونه ای که نهادها و سازمانه ای بین المللی نظیر سازمان یونیسف و بهداشت جهانی هم به تکاپو برای تدوین برنامه درسی و دستورالعمل ها و راهنماهای آموزشی و تربیتی برای این شرایط وادار شده ا ند.
یکی از برنامه های بسیار مهم و جدی که از سمت آموزش و پرورش و همچنین آموزش عالی مطرح و انجام شد، بحث آموزش الکترونیک یا همان آموزش از طریق فضای مجازی است.
شاخصهای آموزش آنلاین
سازمان همکاریهای اقتصادی OECD* ، شاخصهای آموزش دیجیتال در کشورهای مختلف را ارزیابی کرده است. این شاخصها عبارتند از:
دسترسی به پلتفرم مناسب برای آموزش آنلاین، دسترسی دانش آموزان به مکانی آرام برای یادگیری در خانه، دسترسی به یک دستگاه کامپیوتر برای انجام تکالیف مدرسه، دسترسی دانش آموزان به اینترنت مناسب، توانمندی فنی و حرفهای معلمان در ارائه آموزشها به کمک وسایل دیجیتال، فراهم بودن زمان کافی برای معلمان، فراهم کردن طرح درس آنلاین، دسترسی معلم به منابع حرفهای برای آموختن کار با ابزارهای دیجیتال و...
آزمون PISA**، سه مورد از این مولفهها را در نظر گرفته و بر اساس آن، کشورها را ارزیابی میکند. دسترسی دانش آموزان به کامپیوتر و اینترنت، آمادگی نرم افزاری و سخت افزاری مدارس و توانمندی معلمان در آموزشهای از راه دور.
در زمینه دسترسی دانش آموزان به کامپیوتر در خانه، ۹۰ تا ۱۰۰ درصد دانش آموزان کشورهای توسعه یافته به کامپیوتر دسترسی دارند. این رقم در کشورهای منطقه مانند قزاقستان، عربستان و قطر ۷۰ درصد است و در برزیل و ترکیه نزدیک به ۶۰ درصد است؛ و در ایران هم میزان دسترسی دانشآموزان به ابزارهای الکترونیک بین ۶۰ تا ۷۰ درصد تخمین زده شده است. تقریبا ۱۰۰ درصد دانش آموزان در کشورهای توسعه یافته و بین ۸۰ تا ۹۰ درصد کشورهایی مثل لبنان و ترکیه، دانش آموزان به اینترنت دسترسی دارند؛ و همچنین بر اساس این گزارش تقریباً ۹۰ درصد دانش آموزان ایرانی، به اینترنت دسترسی دارند.
دومین مولفهای که در آزمون پیزا مورد ارزیابی قرار گرفته است دسترسی مدارس به پلتفرم مناسب برای آموزش از راه دور است که آمادگیهای سخت افزاری و نرم افزاری را شامل میشود. دسترسی به پلتفرم آموزش آنلاین در گزارش سازمان همکاریهای اقتصادی به معنای دارا بودن نرم افزار آموزش آنلاین نیست؛ بلکه یعنی مجموعهای از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری که در مدرسه فراهم شده است.
در کشورهایی مثل سنگاپور، دانمارک، فنلاند، چین، آمریکا و... ۷۰ درصد از مدارس به پلتفرم مناسب برای آموزش دیجیتال دسترسی داشتند. این کشورها در مقایسه با سایر کشورهای جهان بیشترین آمادگی را در این زمینه داشتهاند. در کشورهایی مثل ترکیه، فرانسه و ژاپن، تنها ۳۰ تا ۴۰ درصد از مدارس به پلتفرم آموزش آنلاین دسترسی داشتهاند و در کشورهای کمتر توسعه یافته مثل پرو، این رقم به ۱۰ تا ۲۰ درصد میرسد.
در آزمون پیزا، بر اساس نظر سنجی انجام گرفته از دانش آموزان درباره رضایت شان از شیوه تدریس و توانمندی معلمان در آموزشهای از راه دور، میزان توانمندی معلمان در کشورهای مختلف ارزیابی شده است. این ارزیابی نشان میدهد در بسیاری از کشورها، توانمندی معلمان به حد مطلوب نرسیده است. در کشورهایی همچون آلمان، فرانسه، ژاپن وایتالیا و حتی کشورهایی که صد درصد دانشآموزان آنها به کامپیوتر و اینترنت دسترسی دارند، کمتر از ۵۰ درصد از معلمان در زمینه آموزش مجازی توانمند بوده اند؛ و در کشورهای در حال توسعه نیز، تنها ۳۰ درصد از معلمان توانایی ورود به آموزش مجازی را دارند. در ایران نیز آمادگی معلمان برای آموزش برخط، همچون سایر کشورهای در حال توسعه بین ۳۰ تا ۴۰ درصد برآورد شده است. در این میان معدود کشورهایی هم وجود دارند که هم در زمینه آمادگی سیستم آموزشی و هم دسترسی دانش آموزان به اینترنت و ابزار لازم شرایط خوبی دارند. دولت های کوچک اروپایی، کشورهای پیشرفته شرق آسیا، کشورهای منطقه اسکاندیناوی و کشورهای نفت خیز عربی، از کشورهایی هستند که آمادگی بیشتری نسبت به سایر کشورها در زمینه آموزش آنلاین داشته اند.
چالش های آموزش مجازی
چالش خانواده ها:
تعطیلی مدارس منجر به انتقال نقش معلم به والدین شد و آموزش مهارتها تا حدودی تغییر کرد. از والدین خواسته شد تا یادگیری کودکان را در خانه تسهیل کنند و بسیاری از والدین برای انجام این کار با مشکل روبرو شدند. همکاری نکردن فرزندان در امور درسی، جدی نگرفتن فضای آموزش از راه دور، دسترسی نداشتن بعضی از خانواده ها به امکانات سمعی و بصری هوشمند، پایین بودن سواد رسانه ای و نداشتن مهارت لازم بسیاری از خانواده ها برای آموزش فرزندان خود در خانه و ناتوانی خانواده ها درهمراهی فرزندان شان برای انجام تکالیف درسی (به علت کم سوادی، آگاه نبودن از شیوه های آموزش یا مشغله های دیگر) ایجاد فشارهای عصبی و تنش های روانی در خانواده ها، توجه نکردن به روحیه لطیف بچه ها، ناممکن شدن کنترل زمان استفاده از گوشی همراه و بی معنی شدن نظارت والدین به نوع استفاده از گوشی، خَلط تشخیص فعالیت درسی و وبگردی برای والدین،
چالش معلمان
رفتار آموزشی عادلانه سخت و شاید غیرممکن بود، تدریس خطابه ای خسته کننده، دخالت نابجا و بیش از حد خانواده ها در کلاس داری و آموزش، از بین رفتن کاریزمای معلم، جبر استفاده از ابزار هوشمند شخصی، در دسترس نبودن دروس آنلاین، سرعت پایین اینترنت، امان از سامانه شاد، ۲۴ ساعته شدن آموزش ، موبوفوبیای ناخواسته، حریم خصوصی معلم جولانگاه دانش آموز و والدین شد، نداشتن تسلط و آگاهی و مهارت لازم برای تدریس مجازی، استهلاک گوشی و لپ تاپ شخصی، تحمیل دوباره و چندباره کاری ، رسانه ای و دستمایه طنز شدن اشتباهات معلم، حکومت نظامی در مأمن امن خانه در ساعت های تدریس، دیده نشدن رنج و تلاش و عدم تکریم شأن معلم، شروع زودهنگام سال تحصیلی و تحمیل ۱۵ روز کاری رایگان، اجبار به حضور در آموزشگاه در ابتدای سال تحصیلی، شناخت تفاوت های فردی دانش آموزان ممکن نبود، سلیقه ای عمل کردن مدیران مدارس، تشخیص دروغ و راست گفته های دانش آموز ممکن نبود، گرمی بازار پاسخ های کپی شده، برچیده شدن بازار فعالیت مشارکتی دانش آموزان، افت انگیزه تحصیلی، جدی نگرفتن آمورش توسط والدین و بچه ها، استرس و افسردگی ناشی از سختی کار، رنج مشاهده اعلامیه مرگ همکاری یا دانش آموزی و با والدی، دریافت پاسخ های کم عمق و سطحی که نشان از کم اثرشدن آموزش بود.
چالش دانش آموزان
نبود ارتباط چهره به چهره بین معلم و دانش آموز و ناشناس ماندن هر ذو گروه برای یکدیگر، پیام های غیرکلامی مخابره نمی شود. تنها ۳۵ درصد از معنی در یک وضعیت خاص با کلام به دیگری منتقل می شود و ۶۵ درصد باقی مانده آن در زمره غیر کلامی است. مهمترین کارکرد مدرسه که ارتباط با همسالان، افزایش ظرفیتهای اجتماعی و تقویت مهارتهای جمعی است از بین رفت، نبود ارتباط عاطفی بین معلم و دانش آموزان، حفظ تمرکز بر موضوع درسی مشکل است، کاهش یادگیری، ضایعه گسسته شدن ارتباط همالان، اضطراب و نگرانی خاطر و بلاتکلیف ناشی از تغییر سیاستگذاری های آموزشی و نامعلوم بودن سرانجام تحصیلی، رسانه ای و دستمایه طنز شدن اشتباهات دانش آموزان، ارایه درس و تمرین در خارج از ساعت آموزشی و گاه روزهای تعطیل از سوی معلم، بی تحرکی، افسردگی ناشی از خانه نشینی و سختی تحصیل، آسیب بدنی و ایجاد مشکلات ساختار قامتی بر اثر استفاده طولانی مدت از موبایل برای معلمان و دانش آموزان، دیده نشدن و بی معنی شدن ابراز وجود، اجرای عدالت آموزشی میسر نمی شود وگاهی خشک و تر با هم می سوخت.
تشخیص دروغ از راست ممکن نیست(گوشی هایی که هوشمندانه لحظات پایانی کلاس و یا حتی امتحان شروع بکار می کردند یا درست دقیقه نود از تعمیرگاه می آمدند، اینترنت نفتی، در جاده بودن و اینترنت نداشتن، اتمام اینترنت و خرید آن در گلدن تایم پایان کلاس، پیدا شدن سرو کله دانش آموزان غایب با نواختن سوت پایان، واژه ملموس هنگ،)، ناشاد شدن مان با سامانه شاد، دانش آموزان حاضر در رختخواب، بی انگیزه شدن در درس و تحصیل، تغییر مقطع و تفاوت حال و هوای آموزش و محیط آموزشی بی مفهوم است، شبانه روزی شدن ساعت آموزش، مرگ پرسشگری دانش آموزان، آموزش یک سویه و خطابه ای، مدرسه برای عده ای از دانش آموزان تنها جایی بود که ساعاتی از رنج های خانه و اهل خانه دور می شدند، تشکیل گروه های غیر اخلاقی توسط دانش آموزان، جذب دانش آموزان در گروه های نامناسب فضای مجازی، تشخیص و تمایز فعالیت درسی و وبگردی برای والدین سخت شد، حمایت نابجا و توجیه بی مورد والدین از خطا و تنبلی دانش آموز، مقومت یا احساسی برخورد کردن برخی از والدین در برابر معلم، آشنا نبودن برخی از معلمان با ابزار و شیوه آموزش مجازی، کاهش مسؤلیت پذیری برخی از دانش آموزان و شانه خالی کردن از زیر بار انجلم تکالیف درسی، یکی از رسالت های آموزش و پروش مسولیت پدیر کردن نسل نو است.
افسوس که افت تعهد و مسؤلیت پذیری دانش آموزان را در آموزش مجازی دیدیم و لمس کردیم، سرگردانی و حیرانی ساعت بیولوژیک دانش آموزان و تغیر ساعت درسی که نتیجه اش برگزاری کلاس در رختخواب بود!، کلاس های مجازی و آزمون های حضوری، میسر نبودن مشاوره حضوری و دردهای ناگفته و زخم های مرهم نشده سختی درس را زیادتر کرد، حرمان دانش آموزان نابینا و و ناشنوا و معلول و با آموزش مجازی دو چندان شد، تنش های خانوادگی و متارکه والدین گاه باعث وقفه تحصیلی شد زیرا درس خواندن نیاز به آرامش دارد، از بین رفتن رسمیت کلاس و درس، تدریس مجازی محتوایی که برای آموزش حضوری تدوین شده بود یکی از بزرگترین مشکلات در سیستم آموزشی مجازی اصرار بر اجرا و پیاده سازی قالبهای آموزشی حضوری در فرآیند آموزش مجازی بود یعنی کم و کیف محتوا و ارزشیابیو حتی سرفصلها با کمی تعدیل طبق همان روش حضوری پیاده میشد که با محدودیت های آموزش فضای مجازی همخوانی ندارد، عدم امکان انجام کارهای مشارکتی در کلاسها زیرا با وضعیت تفاوت دانش آموزان به لحاظ توان تعاملی و دسترسی به امکانات ارتباطی و اینترنت در نقاط مختلف دانش آموزان به یک اندازه امکان مشارکت ندارند و برای جبران این نقیصه معلم برای رعایت عدالت مجبور میشود بخش زیادی از کلاس را به شیوه سنتی اداره کند که به این ترتیب کلاس خسته کننده و غیرکارا میشود و در واقع برنامه زمانبندی شده اگر چه نتایج خود را دارد اما به دلیل محدودیتهای فراوان گاهی معلم را مجبور می کند بخاطر وظیفه ای که دارد در کلاس حاضر شود ولی کارایی آن چنانی ندارد، گاهی دانش آموزان امکان استفاده از محتواهای تولید شده معلمان را یا سرعت پایین اینترنت ندارند و به خیلی از محتواهای ارسال شده صوتی و تصویری دسترسی نداشتند، نقش والدین و به ویژه مادران در آموزش مجازی پر رنگ شد و استرسها و عدم تسلط اغلب مادران سبب شد صدمه های جدی به اصل رابطه والد-فرزند وارد شود، تفاوت توانایی مالی و سواد خانوادهها در مددرسانی در امر آموزش فرزندان، بی تحرکی ناشی از ساعت ها آنلاین بودن، دانش آموزانی که حضور می زدندو می رفتند، اختلال در نظم کلاس توسط دانش آموزانی که برای اولین بار صاحب گوشی هوشمند می شدند، سیم کارت های امانی که نام چند دانش آموز روی آن نوشته شده بود، دانش آموزانی که بدلیل تعهد پایین یا نداشتن سواد لازم والدین رسیدگی درس و تحصیل خواهر و برادرهای کوچکتر را به دوش می کشیدند، دیده نشدن تفاوت های فردی، وظهور گروه های تقلب در فضای مجازی با یک جستجوی ساده کانال ها و سایت ها و گروه ها و آگهی هایی را مشاهده می کنید با عناوین تقلب یار، تقلب، ...!
بعضی رایگان اند و برخی پولی. قیمتهای درج شده در این آگهیها هم متفاوت است. بیشتر آگهیدهندهها اینگونه بیان کردهاند که قیمت توافقی است اما تعدادی هم قیمت را مشخص کردهاند. مثلا برای تسط بر درس "محاسبات عددی" دانشگاهی رشته کامپیوتر مبلغ ۷۰ هزار تومان معین شده و آگهی دهنده دیگری برای درس "الکترونیک آنالوگ" مبلغ ۱۵۰ هزار تومان در نظر گرفته است.
برخی هم مبالغ پایینتری را برای پاسخ به سوالاتشان در نظر دارند. مثلا برای درس "اندیشه اسلامی ۲" مبلغ۴۰ هزار تومان و برای سه عدد تمرین "کنترل صنعتی" ۱۵ هزار تومان ناقابل! در نطر گرفته شده است(به نقل از ایسنا). در یکی از این گروههای تلگرامی، این آگهی به نقل از دانشجویی ثبت شده بود:" یک نفر مسلط به درس اندیشه ۲ نیاز دارم. " این دانشجو در ادامه درخواست خود علاوه بر اعلام روز و ساعتی که در آن به کمک فرد دیگری نیاز دارد، ذکر کرده که کتاب یا جزوه ندارد و هزینه تماماً بعد از تایید نمره پرداخت میشود . انفکاک تدریس مجازی از دنیای امروز امکان ناپذیر است. تدریس آنلاین سودمند خواهد بود اگر زیرساخت های لازم را دارا باشد. غافل گیری آموزشی با پاندمی کرونا مؤید این مطلب بود که آموزش الکترونیک امری مغفول است.
Organisation for Economic Co-operation and Development*
برنامه بینالمللی ارزیابی دانشآموزان، یک آزمون جهانی است که برای ارزیابی موفقیت تحصیلی دانشآموزان ۱۵ ساله در سراسر جهان اجرا میشود. در کشورهایی که برای اجرای این برنامه ثبت نام کردهاند، چند مدرسه به طور تصادفی انتخاب میشوند و کلیه دانشآموزان ۱۵ ساله در آن مدارس، در یک آزمون بینالمللی شرکت میکنند. نتایج این آزمون، میزان موفقیت تحصیلی دانشآموزان را در علوم و ریاضی و سایر شاخصها در مقایسه با سایر کشورهای جهان و میانگین جهانی، نشان میدهد. برنامه بینالمللی ارزیابی دانش آموزان، امروزه یکی از شناخته شدهترین و معتبرترین آزمونهای سنجش دانش و مهارتهای دانشآموزان است که هر سه سال یک بار اجرا میشود. این آزمون نه تنها مهارت و دانش را در زمینه علوم و ریاضی میسنجد بلکه مهمتر از آن به قابلیتهایی نظیر تفکر انتقادی و روشهای حل مسئله نیز میپردازد. دانشآموزان در این آزمون، با سوالات ساده و تکراری نظیر امتحانات کلاسی رو به رو نیستند بلکه سوالات بر اساس شرایط و موقعیتهای واقعی طراحی شدهاند که دانش و مهارت دانشآموزان را در برخورد با موقعیتهای حقیقی در جهان بیرون میسنجند دانشآموزان باید قادر باشند اندوختههای خود از کلاسهای درس را به حل مسائل در جهان واقعی پیوند زنند و موقعیتها و چالشهای مطرح شده در سوالات را با کمک مهارتهای ریاضی، علوم و زبان حل کنند.
Programme for International Student Assessment**
ارسال دیدگاه