لوریس چکناواریان از نخستین کتاب خود رونمایی کرد

محمود دولت آبادی: لوریس را عمیقا دوست دارم بدون آنکه دلیلش را بدانم

روز گذشته ۲۱ اسفندماه در شهر کتاب مرکزی مراسم معرفی کتاب «خرستان» نوشته لوریس چکنواریان با حضور این هنرمند و محمود دولت آبادی، یارتا یاران و جمعی از چهره‌های ادبی و فرهنگی کشور واهالی رسانه برگزار شد.

کد مطلب: ۶۰۶۵۱۲
لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا، مراسم معرفی کتاب «خرستان» نوشته لوریس چکنواریان شنبه، ۲۱ اسفندماه با حضور محمود دولت آبادی، یارتا یاران طراح‌ داخل کتاب(خرستان)، اکبر عالمی منتقد سینما و با حضور جمعی از چهره‌های ادبی و فرهنگی کشور در شهرکتاب مرکزی برگزار شد. این مراسم با استقبال خیلی خوب از سوی دوستداران این دو هنرمند مواجه شد. در ابتدای اسن مراسم اکبر عالمی منتقد سینما اظهار کرد: محمود دولت‌آبادی و لوریس چکنواریان برای سرزمین ایران، گوهر هستند، امروز یاد بیژن مفید را نیز گرامی می‌دارم. زمانی که من دانشجو بودم، تئاتر شهرقصه را اجرا کرد و خودش نقش خر را داشت. در یک صحنه وارد شد و گفت: من خرم، خیلی خرم. من این نمایش را در هر ۹۰ شبی که اجرا شد، نگاه کردم.

وی بخشی از کتاب «خرستان» را برای حضار خواند، گفت: قطعه‌ای که می‌خوانم، به خوبی نشان می‌دهد که چرا لوریس چکنواریان ریشه در این خاک دارد، عاشق این سرزمین است و در ایران مانده است.

در ادامه محمود دولت‌آبادی، درباره چکنواریان گفت: متاسفانه من یک آدم تک بعدی هستم و نمی توانم درباره هنر او صحبت کنم. بنابراین به من اجازه بدهید که درباره لوریس فقط این را بگویم که او را عمیقا دوست دارم، بدون آنکه دلیل آن را بدانم. حسی که بیان کردم، یک حس انسانی است که هیچ روان‌شناسی از آن سر در نمی‌آورد.

وی افزود: چکنواریان، اثری را به طنز نوشته که دانشجویان ادبیات این سبک را گروتسک می‌نامند. گروتسک، اثر هجو، طنز و حتی اغراق‌آمیزی است که گاهی هم شدید می‌شود و معمولا نوعی واکنش است به جایی که فرد در آن زندگی می‌کند. کار آقای چکنواریان هم در طبقه گروتسک قرار می‌گیرد.

لوریس چکنواریان، نیز درباره این اثر بیان کرد: اگر آدمیزاد در روز چند بار خریت نکند، آدم نمی‌شود! به علاوه، خرها هر روز که ما را می‌بینند، می‌گویند اینها دیگر چه کسانی هستند که روی دو پا راه می‌روند! خلاصه اینکه آنها هم ما را به چشم دیگری می‌بینند. آدم هیچ‌وقت نباید خودش را جدی بگیرد بلکه باید کارمان را جدی بگیریم.

وی گفت: شب بسیار خوبی است، به خصوص که هنرمندان و نویسندگان، در اتاق‌شان زندانی هستند و با کسی در ارتباط نیستند. ما دلخوشی زیادی نداریم، یکی از بزرگ‌ترین دلخوشی‌های ما این است که با مردم در تماس باشیم و ببینیم که آنها کتاب می‌خوانند و آن را دوست دارند.

این رهبر ارکستر تصریح کرد: شاهنامه خوب است اما مردمان ما باعث شدند که شاهنامه خوب بماند، بنابراین من برای این نسل نمی‌نویسم، برای نسل آینده می‌نویسم تا آنها کتابم را ارزیابی و اگر خوب بود، آن را به نسل بعدی منتقل کنند.

یارتا یاران که طراحی کتاب «خرستان» را عهده دار بوده است، بیان کرد: نوشتن، بی‌گناه‌ترین و معصومانه‌ترین حرفه دنیاست، هنرمندان حرفه‌های دیگر زود به شهرت و محبوبیت می‌رسند. یک فیلمساز، نقاش یا بازیگر در۲۰ یا ۲۵ سالگی می‌تواند جوایز جشنواره‌های زیادی را از آن خود کند اما نوشتن، تنها هنری است که به صرف نبوغ، نمی‌توان در آن به موفقیت رسید چون زبان، رویدادی است که به زمان نیاز دارد.

وی ادامه داد: من زمانی متوجه این معصومیت نوشتن شدم که طی سال‌های متمادی عکاسی در نمایشگاه‌های کتاب را انجام دادم و مردمی را دیدم که غرق مطالعه بودند. کسانی که غرق مطالعه می‌شوند، صورت معصومی دارند و برخلاف نظریه غالبی که می‌گوید «مردم در زمان خواب، معصوم هستند» معتقدم مردم در حال کتاب خواندن، صورت معصومی دارند و این معصومیت را از نویسنده آن می‌گیرند. نوشتن، چکنوارایان را از بدترین و سخت‌ترین روزها نجات داده است. او اهل شوخی و طنز است و طنز هم تجلی معرفت نبوغ آسای وجود یک انسان است.

وی پایان فصل دوم کتاب «خرستان» را با عنوان «چهار خر» برای حضار خواند. خسرو سینایی، کارگردان سینما نیز در این مراسم حضور داشت و درباره شوخ طبعی چکنواریان سخن گفت.

خسرو سینایی اظهار کرد: بسیار اتفاق افتاده است که در یک میهمانی همراه با لوریس بوده‌ام ، اما لوریس ناگهان گفته است که کلید خانه را جا گذاشته‌ام و باید برگردم اما من می‌دانسته‌ام که یک ایده جدید به ذهنش خطور کرده و می‌خواهد به سرعت به جای ساکتی برسد و آن را یادداشت کند تا از یادش نرود. حتی زمان‌هایی که با لوریس در فرودگاه بوده‌ایم، یادداشت هایش را پهن می‌کرد و مشغول کار می‌شد. یا پیش آمده که سوار ماشین من بوده و اگر موسیقی پخش کرده‌ام، به من گفته است که موسیقی را خاموش کنم چون حواسش پرت می‌شود. در این زمان‌ها من می‌دانم که موسیقی‌ای در ذهنش در جریان است که با موسیقی داخل خودرو هماهنگ نیست.

این مراسم گرم و صمیمی با امضا کردن کتاب ها توسط لوریس چکنواریان و محمود دولت‌آبادی و یارتا یاران و گپ و گفت با حاضران و علاقمندان این هنرمندان به پایان رسید.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار