پرفروش ترین کتاب های هفته به روایت نشر چشمه
خبرگزاری پانا ؛ «نشرچشمه» در هفتهی اخیر ، لیست پر فروش ترین کتابهای خود را ، بر مبنای سلیقه ی مخاطبان ،در زمینهی ادیبات داستانی و رمان معرفی کرد.ل
به گزارش سرویس فرهنگی پانا ؛لیست پرفروش رمان و ادبیات داستانی در حوزه ادبیات فارسی و ادبیات غرب ، بدین شرح است :
« نگهبان » :
پیمان اسماعیلی با دو مجموعه داستان موفق «جیبهای بارانیات را بگرد» و «برف و سمفونی ابری» برای خوانندهی ادبیاتداستانی امروز نامی شناخته شده است، مجموعه داستان «برف و سمفونی ابری» او سال ۱۳۸۷ برندهی جایزهی منتقدان و نویسندگان مطبوعات، جایزهی گلشیری، جایزهی ادبی مهرگان و جایزهی روزی روزگاری شد.
حالا او بعد از شش سال با اولین رمانش به ویترین کتابفروشیها بازمیگردد، سیامک شخصیت اصلی رمان «نگهبان» به دلایلی زندگی در تهران را رها میکند و برای کار به جنوب ایران میرود. جایی بین بیابان و گرما و خاکبادهایی که روی تن میوزد و پوست عرق کرده از گرما را گل میکند. در بیابان ولی اتفاقی میافتد که سیامک را فراری میدهد به مرزهای غربی ایران. به امید گریز به کوهستان قندیل میزند. میان برف و کوه و وهمی که در هوا و روی سنگهای یخ بسته هست.
پیمان اسماعیلی دربارهی قهرمان رمان «نگهبان» میگوید:« سیامک با همزیستی با طبیعت به موجود جدیدی تبدیل میشود. چیزی میان انسان، حیوان و طبیعت برف زده. رمان نگهبان داستان سفر سیامک است. داستانی درباره گناه و تلاش انسان برای پشت سر گذاشتن آن.»
« دوشنبه »
«دوشنبه» در واقع ادامهای است بر رمان «یکشنبه«ی این نویسنده. در رمان «دوشنبه» بیاینکه نامی از قهرمان «یکشنبه» به میان بیاید، روایت یک روز از زندگی پُر از بالاوپایین همان مرد را دوباره در یک پردهی طولانی میخوانیم. در یک دوشنبهی مردادماه، روزى گرم و طولانی، قهرمان داستان ساعت ۷ صبح از خانه بیرون میزند و تا ساعت ۱۲ شب او را دنبال میکنیم. مرد داستان همهی زندگیاش را روی دایره میریزد، از شغلی که انتخاب کرده تا همهی درگیرىهای عاطفی و خانوادگی که گرفتارش شده و تمام روز او را در خیابانهای تهران اینسو و آنسو میکشد.
« دوربرگردان » :
«دور برگردان» عنوان جدیدترین مجموعهداستان «کیانی» است که بهتازگی منتشر شده است، مجموعه داستانی در حالوهوای زندگی شهری امروز که خیلی وقتها مرز میان خیال و واقعیت را به هم میریزند، مجموعه داستانی با راویهای گوناگون که رویدادهای اجتماعی و دغدغههای امروزی دارند. از این نویسنده پیشتر مجموعهداستانی با عنوان «رگبار» منتشر شده بود که به لیست نهایى نامزدهای جایزهی مهرگان ادب هم راه یافت .
داستانهای «فال فسیل»، «خزیده تا آن گوشهی حال»، «بهمن برای مُرده»، «دیوارهای دوار»، «شبیخون»، «چاقوی دستهزنجان کوهن»، «خواب انار»، «نتهای خیس»، «سهم پاییز» و «چتر پایتخت» عنوان ده داستان مجموعهی «دوربرگردان» هستند.
« بلاخره یک روزی قشنگ حرف می زنم » :
کتاب حاضر مجموعهای از مقالهها و یادداشتهای طنز «دیوید سداریس» نویسندهی امریکایی است. پیمان خاکسار در مقدمهی این کتاب دربارهی رفتن سراغ نویسندههایی همچون سداریس و معرفی آنها به خوانندهی فارسیزبان مینویسد: «ممکن است با دیدن عناوین بعضی از کتابهایی که ترجمه کردهام با خودتان بگویید این نویسندهها دیگر کیستاند؟ شاید پیش خودتان فکر کنید که خاکسار دوست دارد نویسندههای بیاهمیت و ناشناخته را از تاریکترین کنجهای ادبیات جهان پیدا کند و آثارشان را ترجمه کند. اینطور نیست. این نویسندهها مهماند؛ شاید مهمتر و مشهورتر از کسانی که آثارشان در ایران ترجمه و خوانده میشود. در دورانی که فقط مخاطب ادبیات بودم و ترجمه نمیکردم همیشه برایم سؤال بود که چرا هیچ مترجمی سراغ این آثار نمیرود؟ شاید همین باعث شد که به ترجمه روی بیاورم و نویسندههایی را که دوست داشتم ولی آثارشان به فارسی ترجمه نشده بود به شما معرفی کنم تا در لذت خواندنشان باهم شریک شویم. دیوید سداریس هم از همین دسته نویسندگان است
« اندوه مونولیزا » :
«اندوه مونالیزا» عنوان تازهترین رمان «شاهرخ گیوا» است.
«شاهرخ گیوا» پیش از این رمان «مونالیزای منتشر» را روانهی بازار کرده بود و حالا با «اندوه مونالیزا» به نوعی مضمونی مشابه را در همان سیر تاریخی دنبال میکند، «گیوا» دربارهی رمان تازهاش میگوید: «این رمان به نوعی یک نقد سیاسی و اجتماعی است. در "اندوه مونالیزا" داستان در برههی زمانی مشخصی رخ میدهد، از ابتدای روزگار پهلوی تا اوایل دههی هفتاد سیر زندگی و سرنوشت یک خانوادهی ایرانی بررسی میشود.»
گیوا، اولین رمانش را با نام «مونالیزای منتشر» در سال ۱۳۸۷ راهی بازار كتاب كرد؛ او حالا دربارهی دومین رمانش «اندوه مونالیزا» میگوید: «داستان این كتاب دربارهی خانوادهای است كه در محلهای از تهران زندگی میكنند و هنگامی كه شهرداری میخواهد خانه را برای احداث پل خراب كند، شخصیت اصلی داستان از زاویهی نگاه اولشخص، روزگار ساخته شدن خانه را در ذهن مرور میكند. در واقع رویدادهای داستانی در رجوع به گذشتهی شخصیت اصلی داستان و خاطرات او شكل میگیرند. افزون بر این، شرح موقعیتهای داستانی در قسمتهایی، بر ماجرایی عاشقانه مبتنی است و از این طریق پیش میرود.»
« مادر بزرگت را از اینجا ببر » :
کتاب حاضر در میان آثار سداریس از فروش فوقالعادهای در امریکا برخوردار بوده و یکی از بهترین هدیههای کریسمس پیشنهادی روزنامهی «لسآنجلس تایمز» هم بوده است.
سداریس اکنون ساکن لندن است و میگوید: «زندگی در لندن هر روز من را شگفتزده میکند و من حالا دیگر حتا خودم هم نمیدانم چهقدر از این ماجراهایی که روایت میکنم، واقعی هستند و سر خودم آمدهاند و چهقدرشان خیالبافی من است.»
سداریس عمدهی شهرتش را مدیون داستانهای کوتاه از زندگی شخصی خودش است که ماهیتی فکاهی و طعنهآمیز دارند و نویسنده در آنها به تفسیر مسائل اجتماعی میپردازد. او در آثارش به مسائلی همچون زندگی خانوادگی، بزرگ شدن در خانوادهای از طبقهای متوسط در حومهى شهر رالی، پیشینه و فرهنگ یونانی، مشاغل مختلف، تحصیل، مصرف مواد مخدر و... میپردازد و از تجربهى زندگی در فرانسه و انگلستان مینویسد.
عنوان قصههای «مادربزرگت رو از اینجا ببر» به این ترتیب است: «طاعون تیک»، «گوشت کنسروی»، « مادربزرگت رو از اینجا ببر!»، «غول یکچشم»، «یک کارآگاه واقعی»، «دیکس هیل»، «حشرهی درام»، «دینا»، «سیارهی میمونها»، «چهارضلعی ناقص» و «شب مردگان زنده».
« سورشیانه » :
تازهترین مجموعه داستان «ناهید طباطبایی» شامل ۵ داستان بلند است، عنوان داستانهای «سورشبانه» عبارتاند از: «ایکیا»، «تار زن»، «تجریش ـ سربند»، «این شهریها...» و «مهمان». داستانهای مجموعهی «سورشبانه» نیز حالوهوایی شبیه به دیگر آثار نویسنده دارند، داستانهایی که در حالوهوای زندگی امروزی آدمهای شهری میگذرد و باز هم قهرمانهای زنِ داستانهای او سویهی پررنگتری از داستان را میسازند.«سور شبانه» پنجمین مجموعه داستان این نویسنده است.
« شانس » :
«شانس» با ترجمهی «علی مسعودینیا» شامل نوزده داستانکوتاه است، داستانهاییکه بیشترشان روایتی طنزگونه دارند.
«علی مسعودینیا» مترجم این مجموعهی سهجلدی میگوید: «مارک تواین در این داستانها بیش از هر چیز ، طبقات گوناگون اجتماعی و سیاسی آمریکا در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم را نشانه گرفته است.
او خود از این داستانها بهعنوان «داستان فکاهی آمریکایی» یاد کرده است، بیشتر این داستانها به شکل روزانه یا هفتگی در نشریات معتبر آمریکا چاپ میشدند.»
ارسال دیدگاه