طلاق عاطفی در زوجین و راهکار غلبه بر آن

زمانی که از طلاق صحبت می کنیم یعنی از جدایی صحبت می کنیم. وقتی زن و مردی با هم ازدواج می کنند و تشکیل خانواده می دهند در واقع یکسری وظایف نسبت به یکدیگر دارند که بایستی آنها را خوب و با توجه به امکانات موجود انجام دهند تا همواره مورد رضایت طرف مقابل قرار بگیرند. بیشترین آمار طلاق بین زنان ۲۱ سال تا ۳۰ سال ۴۰ درصد و مردان ۳۰ تا ۴۰ ساله ۳۹ درصد است. آمار روز افزون طلاق در ایران تا آنجا پیش رفته است که ایران را به یکی از پیشروان سرعت افزایش طلاق در منطقه تبدیل کرده است.

به باور برخی کارشناسان مسائل خانواده، نخستین عاملی که در طلاق عاطفی مطرح می شود از بین رفتن عواطف و احساسات است که زمینه ساز برخی از آسیب های اجتماعی است و بدون شک برای برون رفت از این بحران باید پای کار آمد و تمهیداتی برای پیوند خانواده ها اندیشیده شود. در بررسی طلاق از جمله طلاق های عاطفی، عوامل اجتماعی و فرهنگی زیادی را می توان مشاهده کرد که در بروز چنین معضلی تاثیرگذار است که می توان هریک از این عوامل را جداگانه مورد بررسی قرار داد.

وقتی یک زوج همدیگر را برای زندگی مشترک انتخاب می‌کنند این نشان می‌دهد که گزینه‌هایی مشترکی بین زن و مرد وجود دارد که سبب جذب طرفین شده است و همچنین این انتخاب نشان می‌دهد که طرفین یک سری ویژگی‌های همدیگر را می‌پسندند که از این فاکتورها می‌توان به منظور رهابخشی زوجین از طلاق عاطفی استفاده کرد.

طلاق عاطفی زمانی شکل می‌گیرد که زوجین نتوانند بین خود زبان مشترک برای برقراری ارتباط، نوع نگاه مشترک نسبت به دنیا و نوع زندگی، ایجاد ارتباط مشترک و احساس همدلی برقرار کنند و همچنین این مشکل زمانی رخ خواهد داد که همسران، نسبت به عواطف و احساسات یکدیگر بی‌تفاوت باشند.

آسیب های ناشی از طلاق عاطفی

وقتی در یک خانواده طلاق عاطفی صورت می گیرد محیط خانواده به یک فضای بسیار سرد و غیر قابل تحمل تبدیل می شود و زن وشوهری که برای هم غیر قابل تحمل هستند در ساعاتی که زیر یک سقف زندگی می کنند در واقع بدترین ساعات زندگی شان را می گذرانند. از اینجا به بعد هم احتمال بروز مشکل دیگری بیسیار زیاد است و آن هم بحث پیمان‌شکنی است.

در چنین فضایی که میان زن و شوهرطلاق عاطفی صورت گرفته و روابط میان اعضا سرد و غیر قابل تحمل و گاهی همراه با توهین و خشونت است، فرزندان هم شاهد این اختلافات هستند و نه تنها فضای خانه برایشان غیر قابل تحمل می شود بلکه حتی به انجام کارهای پرخاشگرانه و حتی فرار از خانه می پردازند. نکته دیگر اینکه فرزندان این افراد نیز در زندگی آینده خود دچار مشکل می شوند و حتی از بدبین ترین افراد نسبت به زنان و یا همسران خود می شوند.

راهکار

زنان و مردان باید بتوانند در تمام زندگیشان این سلیقه های مشترک را اولا حفظ کنند و دوما درباره یکسری عناصر و عوامل فرهنگی دیگر که با آن مواجه می شوند به توافق برسند. اختلاف زناشویی ناشی از اختلافات فکری است. هر چه میان زنان و مردان اختلافات فکری کمتر باشد و توافقات بیشتری با یکدیگر داشته باشند، از کشمکش های زناشویی آنها کاسته می شود و خود به خود طلاق عاطفی و به دنبالش طلاق رسمی هم پیش نمی آید.

* هدیه محمد حسینی/ دانشجوی روزنامه‌نگاری