باقر امیری*
تضمین آینده با آموزش و پرورش
آموزش و پرورش شاهرگ حیاتی هر جامعه است که از طریق آن فرهنگ، ارزشها، اصول، آداب اجتماعی و... از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. راز پایداری هر ملت باید در آموزش و پرورش آن ملت جستجو شود.
آموزش و پرورش هر کشوری منبع اصلی توسعه، پیشرفت و سعادت مردم است و توجه به آن و در اولویت قرار دادنش باعث تضمین آینده کشور میشود.
اینکه آموزش و پرورش را پایه و اساس هر تحول و دگرگونی در جامعه میدانند به خاطر این است که تمام افراد جامعه به نوعی با آن در ارتباط و درگیر هستند؛ به یک معنا، آموزش و پرورش همه جامعه را درگیر خود کرده است.
راز پایداری هر ملت باید در آموزش و پرورش آن ملت جستجو شود. اگر در کشور ژاپن احترام به بزرگترها و رعایت نظافت و آداب اجتماعی حرف اول را می زند به خاطر نوع آموزشی است که دانشآموزان در مدرسه میبینند و یا اگر نظم و انضباط در کشوری مثل آلمان حرف اول را میزند به خاطر آموزشهایی است که دانش آموزان در مدرسه دریافت میکنند و هزاران نمونه از این دست وجود دارد. آموزش و پرورش میراثدار ارزشها، فرهنگ و آداب اجتماعی در هر جامعه است که با آموزش، آن را در دانش آموزان نهادینه میکند.
اهمیت و ارزش آموزش و پرورش
بیماری کرونا به خوبی نقش، جایگاه و کارکردهای آموزشی و تربیتی، آموزش و پرورش را عیان و ثابت کرد بدون آموزش و پرورش، کودکانمان برای برقراری ارتباط موثر بین همدیگر و سایر مردم جامعه دچار مشکل میشوند؛ کودک از طریق تعامل با افراد جامعه برای پذیرش نقش های اجتماعی آماده می شود.
کودک در جامعه با رفتارها، آداب و رسوم اجتماعی و... آشنا شده و آنها را برای خود الگو قرار میدهد که چگونه رفتاری مورد قبول و پذیرش افراد جامعه و حتی خانوادهاش است. اجتماعی شدن تنها راه پذیرش حس مسئولیت پذیری، همراهی و همکاری در جامعه است. هیچ فردی بدون ارتباط با همنوعان خود به رشد و تعالی نمیرسد چون راه رشد و پیشرفت افراد از جامعه میگذرد این نهاد با آموزش و نهادینهسازی الگوها و رفتارهای مطلوب اجتماعی افراد را برای حضور موثر و مفید در جامعه آماده میکند. چون آموزش منشاء اصلی تبلور و نهادینهسازی ارزشها و الگوهای اجتماعی است.
آموزش و پرورش، نردبان ترقی و ارتقای زندگی اجتماعی افراد جامعه است؛ هر پله ای را که فرد از این نردبان طی می کند به قلههای ترقی و پیشرفت نزدیک میشود. هنرِ آموزش، تربیت افرادی است که بتوانند در آینده مسئولیتهای مهمی را برعهده بگیرند. پایه اصلی عزت نفس و اعتماد به نفس در آموزش و پرورش شکل میگیرد که انسان را مصمم میکند چطور پلههای ترقی را طی کند.
ایجاد درک و فهم مشترک در جامعه
یکی از مهم ترین کارکردهای آموزش و پرورش ایجاد درک و فهم مشترک در افراد جامعه نسبت به همدیگر یا یک موضوع و یا ارزش اجتماعی است، آموزش افراد را برای ایجاد ارتباط و تعامل با همنوعان خود آماده و او را نسبت به سرنوشت دیگران حساس و کنجکاو میکند. درک و فهم مشترک در جامعه باعث شکل گیری یک نوع هویت ملی در افراد مختلف جامعه میشود که حاضرند برای حفظ آن همه هستی خود را نثار کنند. درک و فهم مشترک یکی از نکات مهم و موثر در روابط انسانی پایدار و منسجم است که باعث ایجاد انسجام اجتماعی در جامعه میشود.
آموزش و پرورش موتور محرکه تحولات و دگرگونی های اجتماعی است که ذهنیت افراد را برای همراهی و مشارکت در طرح و برنامه هایی که هدفشان پیشرفت و تعالی افراد جامعه است را تحت تاثیر قرار می دهد.
اینکه آموزش و پرورش باید به یک دغدغه ملی برای ملت، دولت و مجلس تبدیل شود به خاطر تاثیرگذاری و نقشی است که می تواند در آینده کشور ایفا کند. نوع آموزش و تربیت می تواند انسان های بی تفاوت نسبت به سرنوشت خود را به انسان های کنجکاو و خواهان توسعه و اجرای عدالت اجتماعی تبدیل کند.
قرآن کریم برای نشان دادن جایگاه فوق العاده" تعلیم و تربیت" جهان را به منزله دانشگاهی معرفی کرده که تمام مخلوقاتش برای علم هر چه بیشتر انسانها آفریده شدهاند و هدف از آن اندیشیدن در اسرار پدیدهها و آشنایی با علم و قدرت خدای یکتا است. هم هدف آفرینش جهان و هم هدف بعثت انبیاء الهی، پیشرفت علم و دانش بشر بوده است. در سوره نحل یک قاعده کلی بیان می کند و آن این است که " از آگاهان سئوال کنید اگر نمیدانید" زیرا علوم در حقیقت محصول تفکر و تجربه ای است که پیشینیان کسب کردهاند و برای آیندگان به یادگار گذاشته اند (سایت آیت الله مکارم شیرازی).
مشکلات قدیمی آموزش و پرورش
اگر کتاب گزارش مشاوران ماوراء بحار «طرح توسعه هفت ساله دولت ایران با تاکید بر بخش آموزش» را که در سال ۱۳۲۷ درباره آموزش و پرورش و مسائل و مشکلات آن تهیه شده است، مطالعه کرده باشید، متوجه میشوید مشکلات کنونی آموزش و پرورش همانهایی هستند که در گزارش سال ۱۳۲۷ هم مطرح شدهاند. بنابراین مشکلات آموزش و پرورش کار امروز و فردا نیست بلکه در طول سالیان متمادی بر هم تلمبار شدهاند و الان به کوهی بزرگ تبدیل شده است که حل کردن آنها نیاز به یک بسیج عمومی و ملی دارد.
تنها راه ریشهکنی معضلات و دردهای بزرگ تاریخی توجه ویژه دولت، ملت و مجلس به آن است. این سه رکن اساسی اگر در کنار همدیگر قرار گیرند و به کمک آموزش و پرورش بیایند تمامی مشکلات را حل خواهند کرد.
مدرسه؛ قلب تپنده نظام تعلیم و تربیت
مدرسه جایی است که تمامی طرح و برنامه های آموزش و پرورش در آن اجرا شده و شکل عنیت و واقعیت به خود می گیرند؛ غلو نیست اگر بگوییم مدرسه قلب تپنده نظام تعلیم و تربیت است، همه نیروی هایی که در حوزه ستادی هستند از شخص وزیر تا آن کارشناس و متصدی که در دورترین اداره آموزش و پرورش کشور نشسته است وجودشان به خاطر مدرسه، معلمان و دانش آموزانی است که در خط مقدم مبارزه با جهل و نادانی قرار دارند.
الان مدرسه پرچم دار تحول و دگرگونی در نظام تعلیم و تربیت جامعه است و هر اتفاقی که در مدرسه بیفتد آثار آن را بعدها در جامعه نمود پیدا میکند. مدرسه مانند کشتزاری است که در آن بذری کاشته میشود تا بعدا خانواده و جامعه از عواید آن بهرهمند شوند.
اینکه می گویند مدرسه کانون تربیتی محله است درست است اما به نظر نگارنده باید بگویند مدرسه کانون تحول و دگرگونی جامعه است که راه سعادت و کامیابی هر ملت از آن میگذرد؛ علت اصلی توجه دولت ها به آن به خاطر تربیت نیروی کار توانمند، کارآمد، اثربخش، تاثیرگذار برای راهبری و هدایت جامعه است.
برخی از مدارس در تاریخ این کشور نقش مهم و موثری ایفا کردهاند و سالهای متمادی است که جامعه از آثار آنها بهرهمند میشوند، مانند مدرسه ماندگار البرز و فارغالتحصیلان آن، مدرسه ماندگار دارافنون و فارغالتحصیلان آن و.... بنابراین توجه به مدرسه و نیروهایی که در آن کار می کنند باید در اولویت کاری مجلس و دولت قرار گیرد.
یکی از موضوعات مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که باید از دخالت های بیجا و بیمورد افراد مختلف در کار مدیران مدارس جلوگیری کنند. سند تحول بنیادین می گوید مدرسه کانون تربیتی محله است و همه باید خود را در برابر آن مسئول بدانند چون مدرسه محل تربیت فرزندان و مسئولان آینده این کشور است و از این مدارس است که اینده هر کشوری شکل می گیرد. بنابراین نباید هر کسی به خود اجازه بدهد در کار مدرسه دخالت کند و آئین نامه اجرایی مدرسه، منشور مدیریت مدرسه است و این آیین نامه مجوز لازم را برای اجرای طرح ها و برنامه ها را توسط مدیر در مدرسه را داده است.
نیازهای امروز آموزش و پرورش و نقش جامعه در تحقق آنها
مهم ترین نیاز امروز آموزش و پرورش ما توجه ویژه ملت، مجلس و دولت به آن است. مجلس با تصویب طرح ها و برنامه های آموزشی و پرورشی متناسب با نیازها، شرایط و موقعیت آموزش و پرورش و دولت با پیش بینی بودجه مناسب، تجهیزات، امکانات و زیرساخت های لازم و ملت هم با مشارکت، همکاری و همراهی در طرح و برنامه های آموزش و پرورش؛ می تواند در اعتلا و پیشبرد اهداف آن نقش آفرینی کند.
یکی دیگر از نیازهای امروز آموزش و پرورش نیروی انسانی ماهر و متخصص در امر تعلیم و تربیت است؛ یعنی نیرویی که علم و دانش معلمی را هم به صورت تئوری و هم به صورت عملی کسب کرده باشد و توانایی اداره کلاس و انتقال مفاهیم را به دانش آموزان داشته باشد. بنابراین تهیه و تصویب قانون ویژه جذب، استخدام و نگهداشت نیروی انسانی در آموزش و پرورش، می تواند کمک شایانی به رشد و شکوفایی آن بکند.
از دیگر نیازهای آموزش و پرورش پیش بینی و اختصاص بودجه مناسب و لازم برای اجرای طرح و برنامههای آن است، الان بیش از ۱۰ سال است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش منتظر اختصاص بودجه مناسب برای اجرا است؛ نبود بودجه مناسب بزرگترین ضربه را به این سند زده است. بودجه ویژه اجرای سند تحول بنیادین میتواند این سند مهم و اساسی را در فاز اجرای کامل قرار دهد.
واگذاری و تفویض اختیار به مدیران مدارس تا بتوانند بر اساس دیدگاه و شناختی که از مدرسه دارند برنامهریزی و اجرا کنند. این طور نباشد مدیر مدرسه برای عوض کردن دکوراسیون یک کلاس از اداره اجازه بگیرد، مدیر باید این اختیار را داشته باشد که بتواند در مدرسهای که مدیریت میکند طرحها و برنامههای خلاقانه خود را اجرا کند.
معیشت و رفاه معلمان مهم ترین موضوعی است که باید به صورت جدی و ویژه به آن پرداخته شود چون اگر فکر و ذکر یک معلم در هر نقطه از جهان، تهیه مسکن، اجاره و کرایه خانه، تامین ضروریات خانواده، بیماری، بیپولی و... باشدنمی توان از او انتظار داشت دانشآموز مطابق با معیارها و تراز جامعه تربیت کند چون فکر و ذهنش درگیر مسائل و مشکلات دیگر است. یکی از مهم ترین احتیاجات معلمان آرامش روحی و روانی است تا بتواند با خیالی آسوده بر سر کلاس درس دانشآموزان حاضر شود.
کارکردهای آموزش و پرورش درجامعه
۱- آموزش در ایجاد یک جامعه مدرن و توسعه یافته نقش مهم و موثری دارد. آموزش منبع اصلی تعالی و ارتقای زندگی اجتماعی است که انسان بدون آن برای رسیدن به اهدافش دچار رنج و زحمت فراوانی خواهد شد. درهای جدیدی را به روی انسان باز میکند که تا قبل از آن بسته بودهاند و موتور محرک جامعه است که به وسیله آن به حرکت و تلاش برای پیشرفت و رسیدن به افق های روشن وا میدارد.
۲- آموزش مانند نگهبانی است که راههای ناهموار را هموار کرده و انسانهای بیتفاوت را نسبت به سرنوشت خود، حساس کرده و به سوی مقصد اصلی راهنمایی میکند و شاید بتوان گفت نقش آموزش مانند نورافکنی است که نقاط تاریک و نادیدنی را برای انسان نمایان میسازد و چشم و هوش او را به روی واقعیات زندگی باز میکند.
۳- آموزش برای ایجاد ثبات ژئوپلیتیکی (تأثیر عوامل جغرافیایی بر رفتار سیاستمداران) جامعه مورد نیاز است. چون آموزش باعث می شود که خطوط و مرزبندی های اجتماعی به وضوح برای همه روشن شود و همگان از حق و حقوق اجتماعی خود آگاه شده و مطابق آن عمل کنند. علم و دانش انسان جز از طریق آگاهی از حق و حقوق خود قابل توسعه و ارتقا نیست. به عبارت دیگر، ثبات ژئوپلیتیکی یکی از قدرتمندترین تأثیرات آموزش بر جامعه است و از این طریق آرامش و ثبات را به جامعه هدیه میکند تا مردم در کنار همدیگر زندگی آرام و ایمنی داشته باشند.
۴- آموزش باعث توسعه و رونق اقتصادی در بازارهای داخلی و جهانی میشود. یکی از مهمترین تأثیراتی که آموزش برجامعه میگذارد این است که به افرادی که در یک جامعه زندگی میکنند مهارتهای لازم برای رقابت در بازارهای داخلی و جهانی و مهارتهای لازم برای تولید کالاها و تکنولوژی و فناوریهای نوین رابه افراد جامعه میدهد. سقراط در این باره میگوید: «دانش را بر ثروت ترجیح دهید، زیرا یکی گذرا و دیگری دائمی است».
۵- آموزش به مردم دانش و قدرت تشخیص لازم را برای انتخاب رهبران توانا، توانمند و تاثیرگذار میدهد. آموزش وپرورش به افراد جامعه این توانایی را میدهد که چگونه یک فرد توانمند و کارآمد را برای اداره کشور انتخاب کند.
آموزش به ترویج مدارا و بردباری و کاهش درگیری ها بین افراد جامعه کمک میکند. بالاترین نتیجه آموزش و دانایی تواضع و بردباری است. آموزش حس زندگی مسالمت آمیز در کنار همدیگر را در افراد جامعه بیدار میکند و به او میگوید برای رسیدن به اهداف خود چطور باید اعتماد و توجه دیگران را به خود جلب کند.
۶- آموزش و پرورش این قدرت را دارد که به جوامع و به طور کلی جهان کمک کند تا به سمت بهتر شدن تغییر کنند. به گفته نلسون ماندلا: «آموزش قویترین سلاحی است که میتوانید برای تغییر جهان از آن استفاده کنید». مالکوم ایکس میگوید: "آموزش و پرورش پاسپورت آینده است، زیرا فردا متعلق به کسانی است که امروز برای آن آماده میشوند." آموزش ابزار قدرتمندی است که میتوان از آن برای تبدیل جهان به مکانی بهتر برای زندگی استفاده کرد.
۷- آموزش مانند آینهای است که اشتباهات گذشتگان را برای آیندگان عیان میکند که از آنها درس بگیرند و به اعضای یک جامعه امکان میدهد از اشتباهات گذشته درس بگیرند و از وقوع اشتباهات مشابه در آینده جلوگیری کنند.
۸- آموزش اولین قدمی است که افراد را برای چگونگی استفاده از امکانات و وسایل جامعه آماده میسازد و حقوق آنها را در مورد نحوه استفاده از آنها را مشخص و معین میکند. در حقیقت آموزش مانند یک راهنما عمل میکند که برای رسیدن افراد به اهداف خود چگونه از موقعیتها و شرایط موجود در جامعه استفاده کنند.
۹- آموزش باعث کاهش خشونت و جرم و جنایت درجامعه میشود. آموزش گذشته از انتقال دانش و مهارت، میتواند تاثیرات شگرفی بر رفتار و اجتماعی کردن افراد و سازگاری با اخلاق اجتماعی از طریق انتقال ارزشها، هنجارها و نگرشهای اجتماعی مطلوب و مناسب داشته باشد و عدم آموزش مناسب و سطح پایین سواد، از عوامل خطرآفرین در فعالیتهای مجرمانه و رفتار خشونتآمیز در جامعه هستند.
۱۰- آموزش باعث ایجاد امید به آینده میشود. امیدوار ساختن مردم به اینکه بتوانند وضعیت خود را در زندگی بهبود بخشند، یکی از تأثیرات مهم آموزش در جامعه است. آموزش درهای جدید به روی انسان باز میکند که پیش از آن به خاطر جهل و نادانی از آنها بیخبر بوده است؛ آموزش این قدرت را دارد که انسان را از یک جهان ساکن و ایستا به یک جهان پویا و متحرک منتقل کرده است تا برای رسیدن به اهداف خود تلاش و کوشش کند.
انسجام اجتماعی و ایجاد وحدت در جامعه، حق دانستن، حق آموزش و پرورش برابر، حق بهداشت و درمان، حق بیمه و... اینها همه از دستاوردهای آموزش و پرورش است که انسان به خاطر دانش و آگاهی به وجود آنها پی برده و برای به دست آوردن آنها سعی و تلاش میکند.
علت اجرایی نشدن سند تحول بنیادین
سند تحول بنیادین یکی از افتخارات شورای عالی آموزش و پرورش است که آن را به کمک صاحب نظران و کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت تهیه و تدوین کرده است. این سند ارزشمند برای اجرا نیازمند بودجه مستقل از بودجه آموزش و پرورش است چون به گفته کارشناسان و برخی از وزیران آموزش و پرورش، بخش اعظم بودجه این دستگاه صرف حقوق و مزایای کارکنان آن می شود و آیا با چند درصد می توان نظام تعلیم و تربیت را متحول کرد؟ مطمئناً خیر. قطعاً برای ایجاد تحول در آموزش و پرورش و اجرای کامل سند تحول بنیادین، نیازمند یک ردیف بودجه مشخص و معین است تا بتوان این سند ارزشمند را اجرا کرد و گرنه انتظار اجرای آن کار بیهودهای است.
مورد دیگری که باید به آن توجه جدی شود، همراهی و همکاری تمام ارکان آموزش و پرورش برای اجرای این سند است و در این میان نقش معلمان و مدیران مدارس به عنوان محوری ترین عناصر برای اجرای سند تحول بنیادین، ضروری و انکار ناپذیر است؛ چون هر طرح و برنامهای که آموزش و پرورش به دنبال اجرای آن است باید توسط معلم در مدرسه اجرا شود.
آموزش و پرورش مهم ترین و ارزشمندترین کار و خدمت هر دولتی است که می خواهد سطح دانش و آگاهی ملت را نسبت به مسائل و رویدادهای پیرامونی خود افزایش داده و آنها را نسبت به سرنوشت خود حساس کند. بنابراین همه افراد جامعه باید اطمینان حاصل کنند که آموزش به طور برابر و مساوی در دسترس است. یک سیستم آموزشی مناسب میتواند تضمین کند که مردم در هر کشور چه فقیر و چه غنی به طور برابر به آموزش و پرورش یکسان دسترسی دارند.
یک نکته مهم اینکه آموزش و پرورش فرزندان یک ملت هیچگاه تعطیل بردار نیست و نباید هرگز دستمایه بازی ها و رفتارهای سیاسی قرار گیرد، سالمترین، معتمدترین، داناترین و مسئولیتپذیرترین افراد باید سکان آموزش و پرورش هر کشور را به دست بگیرند، یعنی افرادی که خود را در مقابل خدای متعال و خلق او مسئول و پاسخگو دانسته و بداند؛ این امر مسئولیتی خطیر و پرزحمت است که نتیجهاش جز خشنودی خدا و رستگاری جامعه چیز دیگری نیست چون همه ما در مقابل آموزش و پرورش فرزندان این مرز و بوم مسئولیم و باید در مقابل خدای یکتا پاسخگو باشیم.
* کارشناس آموزش و پرورش
ارسال دیدگاه