مرور آثار ۶ محقق درباره حضرت زینب(س)
درخشش این «زن» در تاریخ از نگاه فریشلر آلمانی تا محققان سُنی
تهران (پانا) - تمام کسانی که خواستهاند به بررسی واقعه کربلا بپردازند، در رویارویی با شخصیت و جایگاه حضرت زینب (درود خدا بر او) با شگفتی روبرو شدهاند.
بهگزارش خبرآنلاین، این زن پیامآور در تاریخ جهان، از ابتدا و آغاز حرکت کاروان کربلا در گفتوگو با همسرش شرط ازدواجش را با امام حسین یاد آوری میکند تا اوج همه وقایع شگفتانگیز عاشورا و سپس آنجا که در مقابلش سر بریده برادر را میآورند از او می پرسند این مسیر را چگونه دیدی و او میگوید: جز زیبایی چیزی نمیبینم، نشان داده و میدهد که زینب، این زن تاریخساز، با شخصیتی متفاوت از همه زنان اطرافش، درخشیده است و درخشنده است.
اینجاست که از «کورت فریشلر» مسیحی آلمانی تا عایشه بنتالشاطی، مولف اهل تسنن مصری، وقتی به مطالعه او میپردازند، نمیتوانند نگویند این زن نمونه درخشندهای در تاریخ است. گزارش این تحلیلها از نگاه مولفان و محققان غیرشیعی یا غیرمسلمان درباره شخصیت حضرت زینب بسیار است. گزارش زیر مرور مختصری ست از گلچین آثاری به قلم برخی محققان مسیحی و اهل تسنن درباره شخصیت تاثیرگذار حضرت زینب(س):
از نگاه مولف مسیحی آلمانی
کورت فریشلرآلمانی که کتابی نسبتاً مفصل در ارتباط با امام حسین نوشته است رسالت حضرت زینب را بهخوبی بیان کرده است. او مینویسد: «بعد از آنکه تمام اسیران وارد مجلس عبیدالله بنزیاد شدند و نشستند، زینب دخت امام علی بنابیطالب و خواهر امام حسین وارد شد، علت تاخیر ورود زینب این بود که او مسئولیت اداره امور اسیران را داشت و قبل از اینکه وارد بر حاکم عراق شود دقت کرد که هیچیک از کودکان در خارج نمانند یا اینکه گم شوند و غذای کودکان را خود میداد و همواره در موقع غذا دادن شماره غذاها و شماره کودکان را تطبیق میکرد که مبادا طفلی بیغذا بماند و چون تقسیم کننده غذا بود بعضی از اوقات حتی یک لقمه برای او نمیماند و با گرسنگی بسر میبرد... عبیدالله بن زیاد گفت: خدا را شکر میکنم که نشان داد شما ناحق هستید... زینب گفت: خدا را شکر میکنم که ما را از هرگونه آلودگی مصون کرد و مردان ما در تمام عمر با امانت و تقوی و صداقت زندگی کردند... خداوند پاداش برادرم حسین را داد و او اینک در بهشت با جدش رسول خدا بسر میبرد. آنهایی که او را کشتند هم در این دنیا ملعون و سرافکنده میشوند و هم در آن دنیا»
کورت فریشلر بعد از آنکه به شجاعت حضرت زینب در مجلس یزید در شام اشاره میکند، خطبه تاریخی آن حضرت را ذکر کرده است. او مینویسد، «مضمون قسمت اصلی نطق زینب دختر علی که بدون وقفه و فیالبداهه ایراد شد از این قرار است» و سپس این خطبه مهم را آورده است. سپس مینویسد: «هنوز صحبت زینب تمام نشده بود و کسانیکه در مجلس یزید حضور داشتند بهدقت سخنان آن زن را میشنیدند و از شجاعت او حیرت میکردند تا آن روز کسی جرأت نکرده بود که آنطور صریح و بدونپرده ظلم و فسق و رشوهخواری دستگاه خلافت یزید بن معاویه را رودررو و با حضور شاهدان و مستمعان زیادی به او بگوید. حتی در دوره معاویه، پدر یزید با این که او نسبت به پسرش مردی معتدل و آرام بود کسی جرأت نکرد آنطور بیپرده و صریح صحبت کند» این نویسنده در پایان کتابش این سؤال را مطرح میکند که آیا نفرین زینب نسل اموی را از بین برد؟ و سپس در جواب این سؤال مینویسد: «... آنگاه بر اثر طول مدت خلافت بنی عباس، حتی نام امویان هم از بین رفت و تو گوئی نفرین زینب بنت علی آنها را به کلی نابود کرد. امروز در سراسر جهان اسلامی یک نفر وجود ندارد که بگوید او از نسل بنی امیه است»
از نگاه مورخ معروف اهل تسنن اهل موصل
ابن اثیر جزری، مورخ و محدث اهل تسنن اهل موصل در کتاب خود «الکامل» مینویسد: «زینب دختر علی بن ابیطالب، مادرش فاطمه دختر رسول خدا بود. او در زمان پیامبر خدا بهدنیا آمد و مقداری از زندگی آن حضرت را درک نمود.
زینب تنها خانم متفکر و دانشمندی بود که از قوت فکر بالایی برخوردار بود. پدرش او را به ازدواج عبدالله بنجعفر درآورد. خداوند به او فرزندانی عنایت کرد که نام آنان علی، عون اکبر، عباس، محمد و امکلثوم بوده است.
او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بنعلی بود. بعد از شهادتش بههمراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه خطبهای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتابهای تاریخی ذکر شده. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی او را میرساند.»
از نگاه بانوی مولف سُنی مصری
عایشه بنتالشاطی، محقق سنی مصری در کتاب قهرمان کربلا، ابعاد شگفتانگیزی از جایگاه تاریخی حضرت زینب را به تصویر قلم خود کشیده است. او مینویسد: «نام این زن، در تاریخ ما و تاریخ انسانیت، با مصیبتی قرین گردیده و آن مصیبت کربلاست...
بر دوش بانوی بانوان زینب، در این مصیبت جانگداز، وظیفهای بسیار بزرگ بوده، بلکه بعضی از آنها او را «بطله کربلا» نامیده؛ زیرا او نخستین بانویی بود که در آن وادی خطرناک نمایان شده و درخشیده است تا مجروحان را پرستاری کند و با محتضران همدردی نماید و برای قربانیان و شهیدانی که قطعهقطعه و پارهپاره در آن بیابان افتاده بودند و مرغان هوا و درندگان وحشی پیکرهاشان را میجویدند، بسوزد و اشک بریزد.
ولی عقیده من آن است که، زینب وظیفه بزرگ خود را پس از این مصیبت آغاز کرده است، زیرا او از طرفی باید زنان اسیر بنی هاشم که مردانشان را از دست دادهاند سرپرستی کند و از طرفی باید با جانبازی از جان جوانی بیمار (علی بنحسین زینالعابدین) دفاع کند، که اگر زینب نمیبود، کشته میشد و باکشته شدن او دودمان امام برچیده میگشت.
اضافه براین، وظیفهای بزرگتر بر دوش زینب بود؛ زینب وظیفه داشت نگذارد که این خون مقدسی که ریخته شد، به هدر رود. گمان ندارم مبالغه باشد، و یا زیادهروی کرده باشم، اگر بگویم، زینب کسی بود که پس از وقوع این کشتار، آنرا مصیبتی جاوید و فراموش نشدنی قرار داد.
زینب، پس از فاجعه کربلا زنده نماند، دردها و رنجهایی که کشیده بود، به اندازهای نبود که بتوان تحمل کرد و طاقت آورد. ولی در آن مدت کوتاهی که زندگی کرد، توانست در دلهای شیعیان، آتش خون و اندوهی را بیفروزد که تا امروز زبانه بکشد و خاموش نگردد و کسانی را که اهلبیت پیغمبر (ص) را تسلیم دشمنان کردند، به بدبختی و خواری و سوزش پشیمانی بیندازد.»
از نگاه مولف سُنی کتاب «زینب، دخترعلی»
علیاحمد شبلی، اهل تسنن و مولف کتاب «زینب، دختر علی» است. او در این کتاب نوشته است: «زینب دختر زهراء و امام علی (رضی الله عنهم) در خانه نبوت تولدی مبارک داشت و رشدی کریمانه و پاک که خداوند امور او را برعهده داشت.
جد بزرگش و پدر و مادرش به او توجه و عنایت داشتند تا اینکه زبان باز کرد و پدرش به تعلیم وتربیت و تهذیبش پرداخت. پس علم، حکمت، دین، فقه، ادب و روایت حدیث و اخبار را یاد داد و از روح و جان خودش شجاعت و پایداری و یقین محکم را به دخترش منتقل کرد پس عقل و فکری والا، رای و ایدهای دلسوزانه، قدرت، استوای و ایمان به او داد.
از نگاه مولف شافعی مذهب در رساله «زینبیه »
جلالالدین سیوطی، مولف شافعی مذهب در رساله «زینبیه » خود نوشته است: « زینب در زمان جدش رسول خدا پا به عرصه جهان گشود و در دامن او پرورش یافت. او هوشمندی توانا و دوراندیش و دارای قلبی پرقوت و پرصلابت بود». سپس میافزاید: «حسن بن علی هشت سال قبل از رحلت پیامبر خدا و حسین بن علی هفت سال قبل از آن و زینب کبری نیز پنج سال قبل از رحلت آن بزرگوار بهدنیا آمدهاند، پس زینب پنج سال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیت یافته است.
زینب، دختـر علـی بن ابـیطالـب، از جـملـه زنان بـا فضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حـسین بن علی در واقعه کربلا حضور داشت به امر یزید بن معاویه آن خانم را بههمراه دیگر اسراء به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبهای غراء خواند....»
از نگاه نویسنده مصری در مجله «الاسلام »
محمد غالب شافعی مصری که که از نویسندگان مقتدر مصری است در مجله «الاسلام » سال اول شماره ۲۷ علاقه و عشق خود را به حضرت زینب چنین مینگارد: «یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوی و آیینه سر تا پا نمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی بن ابی طالب میباشد که بهنحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. بهحدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنیهاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزگاری معروف بود.»
ارسال دیدگاه