قتل، آدمربایی و پاره کردن لالهگوش دختران خردسال در پرونده زن گوشواره دزد
پنجههای خونآلود «سلطان»
تهران (پانا) - پرونده زن مطلقه معروف به «سلطان» که تاکنون به 12 فقره کودک ربایی در شهرهای مختلف کشور، سرقت طلاهای دختران خردسال و قتل اعتراف کرده است در حالی روی میز قضات شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قرار گرفت که بررسیهای بیشتر با صدور دستورات ویژه قضایی برای کشف جرایم احتمالی دیگر او همچنان ادامه دارد.
بهگزارش خراسان، ماجرای کودکرباییها و گوشواره دزدیهای خونآلود در مشهد و شهرهای مختلف دیگر خراسان رضوی در سال ۹۶، زمانی ترسناکتر شد و رنگ جنایی بهخود گرفت که جسد دختر بچهای درون سرویس بهداشتی منزل پدر بزرگش واقع در شهرستان فریمان در حالی پیدا شد که النگوهای طلای این دختر کوچک به سرقت رفته بود.
ماجرای این جنایت هولناک عصر سوم شهریور سال ۹۶ از آنجا آغاز شد که «فاطمه- ح» از منزل خودشان بیرون رفت. مادر کودک تصور میکرد که او به منزل پدربزرگ یا عمویش رفته است که در مجاورت آنها سکونت داشتند اما وقتی دختر بچه شب هنگام به منزل بازنگشت، دلشوره عجیبی وجود مادرش را فرا گرفت و خانواده فاطمه به جستوجوی او پرداختند. آنها به منزل بستگانشان رفتند ولی بازهم اثری از دختر کوچک نبود تا این که حدود ساعت ۲۰ پیکر بیجان او را درون سرویس بهداشتی منزل پدربزرگش یافتند، آنها هراسان و وحشتزده دخترک را به بیمارستان حضرت زهرا (س) رساندند ولی او علایم حیاتی نداشت و ساعتی قبل جان خود را از دست داده بود! گزارش خراسان حاکی است، بدینترتیب ماجرای مرگ مشکوک دختر خردسال به نیروهای انتظامی اعلام شد و تحقیقات درباره چگونگی مرگ این کودک با دستورات ویژه قضایی ادامه یافت.
بررسیهای مقدماتی و معاینات پزشکی نشان میداد که دختربچه مذکور بهدلیل انسداد راه تنفسی در حالی خفه شده است که آثار کبودی در چهرهاش نمایان بود. همچنین ادامه تحقیقات از به سرقت رفتن النگوهای طلای کودک حکایت داشت بنابراین فرضیه قتل با انگیزه سرقت طلا قوت گرفت و یکی از بستگان مقتول نیز به ظن جنایت بازداشت شد اما دو روز بعد ماموران انتظامی تربتجام زن مطلقهای معروف به «سلطان» را به اتهام سرقت طلای کودکان خرد سال دستگیر کردند. بررسیها بیانگر آن بود که زن ۳۶ ساله تبعه خارجی است و خود را با اسامی مختلف مانند رحیمه و نجیبه معرفی میکند! این زن از دوازدهم مرداد سال ۹۶ زمانی تحتتعقیب پلیس تربتجام قرار گرفته بود که دختر خردسالی به نام کوثر و پسرخالهاش پس از خروج از منزل گم شده بودند!
تحقیقات کارآگاهان نشان میداد که زنی کوتاه قامت با کفشهای پاشنه بلند، در حال حرف زدن با کودکان بوده و سپس آنها را به مکان نامعلومی برده است! چندین ساعت بعد فردی از شهرستان باخرز با پدر کوثر تماس گرفت و گفت: دختر و پسری خردسال را به خانهاش آورده است که کنار خیابانی در باخرز سرگردان رها شده بودند!
پدر دختر با خوشحالی وصف ناشدنی بههمراه ماموران به باخرز رفت و آنها را تحویل گرفت. دو کودک به ماموران گفتند، زمانیکه از خانه بیرون آمدیم زنی با کفشهای پاشنه بلند نزد ما آمد و گفت: مرا مادرتان فرستاده تا بههمراه شما نان و گوشت برای منزلتان بخرم! و سپس در حالیکه با تلفن همراهش صحبت میکرد ما را سوار خودرو کرد و به اینجا (باخرز) آورد سپس کوثر را به سرویس بهداشتی یک درمانگاه برد و النگوهایش را از دستش بیرون کشید. او سپس ما را به یک طلافروشی برد و قصد داشت النگوها را بفروشد که صاحب طلافروشی آنها را نخرید! وقتی از مغازه بیرون آمدیم، آن زن گفت: شما همینجا بمانید تا من برای بازگشت به خانه خودرویسواری کرایه کنم! ولی او ما را رها کرد و دیگر سراغمان نیامد! تا اینکه ما گریه کردیم و چند خانم وقتی فهمیدند که گم شدهایم ما را به منزل بردند و ...!
بهدنبال لو رفتن ماجرای طلادزدی از کودکان، این پرونده با گزارش بازپرس پرونده قتل فاطمه در فریمان به دادسرای تربتجام وارد مرحله جدیدی شد و اینگونه بازجوییهای تخصصی از زن معروف به «سلطان» در حالی ادامه یافت که بررسی پروندههای گوشواره دزدی از کودکان نشان میداد که برخی از طعمههای این زن مورد ضرب و جرح قرار گرفتهاند و هنگام کشیدن گوشوارهها، لالهگوش یکی از آنان نیز پاره شده است. بنابراین با هماهنگیهای قضایی، متهم خطرناک این پرونده به فریمان منتقل شد و مورد بازجوییهای دقیقتر قرار گرفت. در ادامه تحقیقات ماجرای سرقتهای به عنف گوشواره و کودکربایی یکی پس از دیگری لو رفت و مشخص شد که این زن تبعه افغانستان با فریب دختران خردسال آنها را سوار بر اتوبوس، تاکسی و مترو به منطقهای از شهر یا حتی به یک شهر دیگر میبرد و پس از سرقت طلاها، آنان را حیران و سرگردان در کوچه و خیابانهای ناآشنا رها میکرد.
تحقیقات پلیسی با دستورات قضایی، در حالی به شهرهای مختلف کشور کشیده شد که ادامه بررسیها نشان داد: «فاطمه» دختر خردسال فریمانی نیز به دست سلطان به قتل رسیده است چرا که در برابر پنجههای خونآلود او مقاومت کرده بود! بههمین دلیل این پرونده جنایی اهمیت ویژهای یافت و دامنه تحقیقات به مشهد رسید. او به کودکربایی و سرقت طلاهای او در شهرک شهید رجایی مشهد (قلعه ساختمان)، ربودن دو خواهر از شهرک گلشهر و انتقال آنها به میدان بسیج و همچنین سرقت و کودکربایی در سرویس بهداشتی یکی از اماکن متبرکه، اعتراف کرد و در ادامه مشخص شد که پنجههای خونآلود «سلطان» گوشوارههای تعداد زیادی از دختران را در شهرهای تایباد، خواف، تربتجام، تربت حیدریه، باخرز، فریمان، مشهد و شاندیز از گوشهای آنان بیرون کشیده و سپس کودکان معصوم را در مناطق دیگر رها کرده است.
با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، این پرونده برای ادامه رسیدگی به شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و زیرنظر قاضی اسماعیل شاکر (رئیس شعبه سوم دادگاه کیفری یک) مورد رسیدگی ویژه قرار گرفت. اوراق این پرونده خاص زمانی زیر ذرهبین قضات باتجربه دادگاه کیفری رفت که برخی نواقص موجود در تکمیل تحقیقات بهچشم میخورد بههمین دلیل رئیس دادگاه دستور بررسیهای تکمیلی و دقیق را صادر کرد و این پرونده جنایی در حالی مورد کنکاشهای ویژه قضایی قرار گرفت که احتمال میرود این متهم خطرناک جرایم دیگری را نیز در شهرهای کشور مرتکب شده باشد در عینحال تاکنون اتهام ۱۲ فقره آدمربایی و سرقتهای طلا همراه با ترس و اضطراب روحی و روانی طعمهها و همچنین ایراد ضرب و جرح عمدی و قتل به او تفهیم شده است!
ارسال دیدگاه