برنامههای حاشیهزدایی در سبزوار چقدر موفق بوده است؟
رؤیایی بزرگ برای محلهای کوچک
تهران (پانا) - «خیابانها آسفالت نبود، این تیر برقها را میبینی؟ هیچکدام روشنایی نداشت، حتی یک ایستگاه اتوبوس هم نبود که مردم «عیدگاه» را به سبزوار برساند.» خانم بازقندی معتمد محله عیدگاه این جملات را تندتند و با هیجان میگوید. او از سه سالی میگوید که با ستاد بازآفرینی محلات سبزوار همکاری میکند و حسابی از پیشرفت کارها راضی است. از کلاسهای فنی، حرفهای و آموزشی که ستاد بازآفرینی در این محله حاشیهنشین برای زنان راهاندازی کرده میگوید و با افتخار از هفت مدرکی که خودش در این کلاسها گرفته حرف میزند.
به گزارش ایران، ستاد بازآفرینی محلات هدف سبزوار از سال ۹۴ فعالیتهای خود را بهصورت پایلوت در این شهر شروع کرده است؛ شهری که به دومین شهر صاحب حاشیهنشین در استان خراسان رضوی بعد از مشهد معروف است و حالا چشم امید ۷۰ هزار نفر از مردم در حاشیههایی که تا چند سال پیش فراموش شده بودند به خدمات این ستاد دوخته شده است.
از تعمیرگاه و صافکاری و مغازههای روغنی و خاک گرفته که دورتا دور عیدگاه را گرفته عبور میکنم و به محل میرسم. اگر بخواهم منصف باشم باید بگویم هنوز این محله تفاوت زیادی با محلات داخل شهر سبزوار دارد با خانههای لخت و عور آجری و جویهای پر از زباله و سطلهای آشغالی که یکوری افتادهاند و مردان زبالهگرد با لباسهای چرک و کیسههای بزرگ ضایعات که یکسره در رفت و آمد هستند.
اما ساکنان محل از روند تغییرات راضی به نظر میرسند. پسری جوان که تقریباً ۳۰ ساله است با کیسهای پر از چیپس و پفک و آبمیوه از سوپری بیرون میآید و میگوید: «اگر بخواهیم محل خودمان را با شهر سبزوار مقایسه کنیم واقعاً افسردگی میگیریم ولی در این چند سال اتفاقات خوبی افتاده. شما که تازه از راه رسیدهاید شاید به چشمتان نیاید ولی ما تا همین چند سال پیش آب آشامیدنی هم نداشتیم، یادم هست بچهام که تازه به دنیا آمده بود برای حمام بردنش مکافات داشتیم. خودمان هم مجبور بودیم ساعت ۲ شب یک دوش ساده بگیریم. هنوز هم راه زیادی مانده برای اینکه محل ما جای خوبی شود ولی همین که میبینیم کارها کمی جلو افتاده امیدوار میشویم.»
خانم بازقندی چادر سیاهش را سفت میکند و از در بزرگ آهنی خانه کوچکش بیرون میآید. آنقدر با انرژی است که اگر نمیدانستم داوطلبانه برای محله خودش کار میکند فکر میکردم لابد حقوق خوبی از ستاد میگیرد. او که از سال ۸۶ و بعد از ازدواج به خاطر ارزانی زمین در این اطراف به محله عیدگاه آمده ۳ سال است مشغول همکاری با ستاد است. با او به محل برگزاری کلاسها میروم تا از نزدیک در جریان کارهایی که برای زنان محله انجام گرفته قرار بگیرم.
در راه از خاکی بودن کوچهها تا همین چند سال پیش میگوید و از نبود روشنایی و ترسناک بودن کوچه پس کوچههای محل: «دو سال پیش جایی را اجاره کردند که در آن کلاسهای آموزشی و فرهنگی برگزار میشود. کلینیک مشاوره هم افتتاح شده که روزی به ۴ نفر مشاوره رایگان میدهیم.»
به در خانهای چند طبقه میرسیم که درست وسط محل است. روی در و دیوار پر از پوستر و فهرست برنامههای آموزشی است؛ از آموزش دوخت کیف چرم، نقاشی، خیاطی، خوشنویسی، گلسازی و کامپیوتر برای زنان گرفته تا برقکاری و کارهای فنی برای پسران. روز تعطیل است و آموزشگاه خالی: «خودم مشتری پروپاقرص این کلاسها هستم. خیاطی بلد بودم اما دوست داشتم پیشرفتهتر یاد بگیرم ولی تا قبل این کلاسها به خاطر دوری راه نمیتوانستم بروم سبزوار و آن همه کرایه بدهم اما اینجا با یک ثبتنام ساده برای ما کلاس پیشرفته گذاشتند و شرکت کردم.»
او که سه فرزند قد و نیم قد دارد از تجربه آشنایی خودش با این ستاد میگوید: «من قبل از ستاد به کلاسهای بسیج هم میرفتم. فکر کنم حول و حوش بهمن ۹۳ بود که به من گفتند ستاد بازآفرینی باز شده. آدرس و شماره دادند و بعد از عید گفتند هر مشکلی دارید بروید آنجا و عنوان کنید. اول ارگانهای دولتی مستقر شدند. آب و برق و شهرداری همه بودند. مهر دیدم همه رفتند و کلاسهای فنی و حرفهای جایشان را گرفت. من خودم رفتم گفتم که مشکلات عیدگاه جنوبی بیشتر از مشکلات شمالی است و کلاسها اینجا برگزار شود. دلیل اصلی همکاری من با ستاد این است که واقعاً دیدهام درحال کار هستند و به ما دروغ نگفتند و قول الکی ندادند.»
خانم بازقندی از پیگیریها برای برگزاری جلسات مشاوره میگوید و راهاندازی پارک هشت بهشت: «من گفتم پارک هشت بهشت دستشویی ندارد، وسایل ورزشی ندارد. تجهیزات و وسایل بازی خواستیم. گفتند پیادهرو را درست میکنند که همایش پیادهروی خانوادگی بگذاریم. آقای شهردار در عرض یک هفته تیغ انداخت روی خاکی و قرار است حالا آسفالت بشود. وقتی میبینم شهرداری همکاری میکند من هم انگیزه میگیرم تا از زندگی خودم بزنم.»
او دائم میگوید که در همه کارها همسرش هم که کارگر ساختمانی است همکاری میکند: «خودش میداند برای رضای خدا کار میکنم هیچ وقت حرفی نزده. من هم هیچ وقت درخواستی از کسی نداشتهام. همین که میبینم مشکلات خانوادهها حل میشود و مردم آدم را دعا میکنند برایم بس است. واقعیت این است از وقتی ستاد آمده همه کارها راحتتر شده.»
از کنار شرکت نفت سبزوار میگذریم و باز قندی در راه پارکهایی را نشان میدهد که به تازگی افتتاح شده در واقع سه پارک در خیابانهای باهنر ۴ ، ۵ و ۱۴. او با خنده تکرار میکند: «من خودم هم فکر نمیکردم این محله به این زودی آباد شود.» او از نبود امکانات اولیهای مثل عابر بانک و آتشنشانی و کلانتری میگوید و اینکه آتشنشانی و سوله ورزشی افتتاح شده و برای مجتمع بهزیستی و کلانتری هم اعتبار و زمین در نظر گرفته شده است. در پیاده راه کنار «کال» یا کانال قدم میزنیم و از او درباره کال عیدگاه را میپرسم. به ساختمانها اشاره میکند و میگوید: «ما وقتی بچه بودیم از این طرف به بعد زمینهای کشاورزی بود و مردم روز ۱۳ فروردین میآمدند اینجا و سیزده بدر میکردند. اینجا پر از زمینهای پنبه و جو بود و تا چشم کار میکرد سبز بود.» پس از توصیف او لک سیاه آتشی که روی دیوار خانه بالا رفته چشمم را پر میکند.
مهدی برزویی مسئول دبیرخانه ستاد بازآفرینی محلات هدف شهرستان سبزوار از ضرورت بازآفرینی محلات حاشیهنشین میگوید از اتفاقاتی مثل خشکسالی که طی ۳۰ سال مردم روستاهای اطراف را به شهر کشاند. بدون هیچ نظارت دقیق و ایجاد امکانات برای مردمی که حالا نامشان ساکنان محلات ناکارآمد است. عیدگاه، نیروگاه، صالح آباد، کلات سیفر، قلعه نو، قدس و گلستان نام برخی از این محلات است.
او با نام بردن از مشکلات عمده این محلات از نبود جاده آسفالت و روشنایی تا آسیبهایی مثل طلاق و اعتیاد در این بافتها میگوید: «فهرستی از مشکلات در قالب ۱۰۹ بسته تهیه کردیم و هرکدام را به هر نهاد و ارگان مربوطه محول کردیم، از طریق فرمانداری به نهادها ابلاغ و پیگیری کردیم تا مشکلات حل شود. سه سال است کار را شروع کردهایم و در انتهای سه سال تقریباً ۵۶ درصد توفیق اجرا داشتهایم و بعد از آن هم ۴۴ درصد کار داریم. حالا سه سال دیگر تعریف کردهایم از اول ۹۸ تا ۱۴۰۰.»
او یکی از مهمترین دستاوردهای ستاد را ایجاد تفکر توسعه در محلات میداند: «باور توسعه را در دستگاهها و مردم ایجاد کردیم. در واقع هر دو سر ماجرا فهمیدند که میشود با تعامل مشکلات را پشت سر گذاشت.» او از ایجاد سبدهای پیشنهادی به خانوادهها میگوید که در قالب آن هر خانواده میتواند بر اساس توانمندیای که آموزش دیده یا به آن مسلط است کسب و کاری خانگی را شروع کند و ستاد در شروع و ادامه کار به آنها کمک خواهد کرد.
مسئول دبیرخانه ستاد بازآفرینی سبزوار میگوید: «هنوز نواقص زیادی داریم اما نگران نیستیم چون به توان خودمان و شور و اشتیاق مردم ایمان داریم. قسمتی که اهمیت دارد توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی و نهادی است که در این زمینه حدود یک میلیارد هزینه کردهایم.» برزویی با افتخار از ۲۰۰ داوطلب محلی که کارها را به دست گرفتهاند میگوید مانند خانم بازقندی؛ زنی که حالا بخش عمدهای از زندگی خود را به هم محلیهایش اختصاص داده و فکرهای بزرگی برای محله کوچکش در سر دارد.
ارسال دیدگاه