معلم هستم و از بچگی موتور را دوست داشتم
با موتور به چهار کشور خارجی سفر کردهام
تهران (پانا) - عکسهایش را در صفحه اجتماعیاش دیده بودم، آن چیزی که بیش از همه چیز نظرم را برای گفت و گو با او جلب کرد سفرهایی بود که با موتور به کشورهای خارجی داشت، اینکه چطور یک زن با یک موتور دل به دریا میزند و رویای خود را محقق میکند، رویایی که میگوید از بچگی با آن همراه بوده و با حمایتهای بیدریغ پدرش به واقعیت بدل شده است و تا حالا توانسته با موتور به چهار کشور خارجی سفر کند.
بهگزارش ایسنا، البته شروع این راه برایش به این سادگیها هم نبوده است، در سالهای ۸۰ تا ۸۲ موتور سواری را بهعنوان رشته حرفهای انتخاب کرد، زمانیکه عملاً چیزی به نام پیست موتور سواری برای بانوان وجود نداشت.
رشتهای را انتخاب کرد که تاحدودی خط قرمز بود، اما دست از تلاش برنداشته و سرانجام در سال۱۳۹۴ همایشی برای بانوان علاقهمند به موتور سواری برگزار کرد و چند سال بعد یعنی ۱۳۹۶ موتور سواری در پیست برای بانوان آزاد شد.
او تاکنون به کشورهای آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و ترکیه سفر کرده و سفیر صلح در آن کشورها بوده است، حتی تصمیم دارد سفر نامهای از تجربیات خود به چاپ برساند.
البته این تنها فعالیت او نیست، ندا جعفرپور بانوی موتورسواری که با او گفت و گو کردهایم در کنار موتور سواری و سفر با آن، دبیر آموزش و پرورش هم هست.
با موتور به مدرسه میروم
جعفرپور از واکنشهای مردم درخصوص موتور سواری در ایران، میگوید: واکنش و برخورد مردم در ایران اکثراً مثبت است و نگاه حمایتگرایانهای به موتورسواری بانوان دارند و همیشه از صحبت درباره آن به وجد آمده و هیجانزده میشوند و برایم آرزوی موفقیت میکنند.
او میافزاید: البته نگاه آموزش پرورش هم به فعالیتهای من مثبت است تا حدی که مدرسهای که در آن فعالیت دارم پیشنهاد ورود با موتور به مدرسه را به من داد.
جعفرپور ادامه میدهد: با وجود این نگاه برخی مسئولین به این ورزش برای بانوان محدود کننده است، بهعنوان مثال در استان البرز فقط در پیستی که تملک آن برای ورزش و جوانان استان است خانمها اجازه موتور سواری دارند البته پیست حصارک هم برای یک همایش از قبل برای حضور بانوان موتور سوار هماهنگ شده بود اما روز موعد متولی این پیست اجازه نداد هیچ خانمی سوار موتور شود.
او میگوید: این نگاه محدودیتزا باعث شده بانوان فقط در مناسبتهای انگشت شمار و با مجوز خاص اجازه حضور در خیابان را داشته باشند.
جعفرپور بخشی از این نگاههای محدودیتزا را ناشی از اطلاعات غلط علمی برخی مسئولین میداند و عنوان میکند: این بسیار ناراحتکننده است که برخی بدون داشتن اطلاعات علمی میگویند دوچرخه سواری و موتور سواری برای زنان مضر است و باعث نازایی میشود، در هیچ منبع علمی ثابت نشده است که موتور سواری باعث نازایی زنان میشود.
حتی مردم کشورهای همسایه هم درک درستی از ایران ندارند
جعفرپور در ادامه به تجربه سفرهای خارجی و واکنش در این کشورها به یک زن موتورسوار ایرانی هم میگوید: برخورد در کشورهای خارجی که به آنها سفر کردهام بسیار متفاوت است، در هر نقطهای وقتی متوجه جنسیت من شدهاند اولویت را به من دادهاند و یا ایستهای بازرسی که در مرزهای ورودی قرار دارد، بدون چک و یا اسکن موتور اجازه عبور به من دادهاند.
او با اشاره به اطلاعات نادرستی که درباره ایران حتی در کشورهای همسایه وجود دارد، میگوید: مردم کشورهایی که تاکنون به آنها سفر کردهام نظر مثبتی به من داشتهاند، اما برخی از آنها تصوراتی بعضاً تعجببرانگیز درباره ایران دارند، مثلاً پیش میآید که در اولین برخورد با تعجب از من میپرسند چرا چادر ندارم و من باید برایشان توضیح بدهم که حجاب در ایران یکی از قوانین است اما نوع حجاب و چادر اجباری نیست.
پلیسهای خارجی همیشه پشتیبانم بودهاند
جعفرپور در ادامه میافزاید: یکی از نکات جالب توجه و دلگرمکننده در سفر به کشورهای خارجی، حراست و پشتیبانی پلیس آن کشور از من بهعنوان یک خانم موتورسوار است، هزینه اسکان در هتل و اقامت در آن به نسبت بالاست و من مجبور به اتراق در چادر مسافرتی هستم و پلیسهای تمامی کشورها در تمام طول مدت اتراق و اسکانم در نزدیکی چادر من از من محافظت میکردند.
جعفرپور در پاسخ به اینکه سفرهایش چقدر برایش هزینه دارد هم میگوید: به شخصه با چندین و چند شرکت موتورسازی و شرکتهای بینالمللی برای تامین هزینههای سفرم، جلسات رو در رویی داشتهام اما متاسفانه هیچکس حاضر به حمایت از من نشده است، این برایم بسیار ناراحت کننده بود و من مجبور به دریافت وام از بانک برای تامین هزینههایم شدم به همین دلیل سعی میکنم هزینههایم را تا حد ممکن کاهش دهم.
او درخصوص هزینه بنزین در کشورهای خارجی هم خاطرنشان میکند: ارزانترین بنزینی که من در کشورهای خارجی مصرف کردهام لیتری هفت هزار تومان بوده البته در بعضی مناطق تا حدود ۱۷ هزار تومان هم برای یک لیتر بنزین پرداخت کردهام.
هزینههای موتورسواری چند برابر شده است
جعفرپور درخصوص هزینههای ورزش موتورسواری عنوان میکند: از گذشتهها میگفتند موتور سواری ورزش پولدارهاست، در واقع قیمت و هزینه همه چیز افزایش یافته است و موتور از این قافیه مستثنی نیست طوریکه در حالحاضر پایینترین قیمت برای یک کلاه، پنج میلیون تومان است، البته ممکن است کلاه یک میلیون و ۲۰۰ هزارتومانی پیدا کنید اما هیچ امنیتی ندارد و در واقع هیچ فلزی در آن به کار نرفته است که از سر شما محافظت کند. هزینه یک دست لباس قبل از افزایش قیمت حدود دو تا سه میلیون بود اما در حال حاضر فقط یک شلوار حدود ۱۲ میلیون تومان قیمت دارد.
او ادامه میدهد: باید به این هزینهها، هزینه کلاسهای آموزشی را هم اضافه کرد، ولی من در کرج فرصتی را بهوجود آوردهام تا تمامی علاقهمندان بتوانند این کار را تجربه کنند و تخفیفات مختلفی مانند تخفیف دانشجویی، کارمندی و تخفیفاتی از این نوع در نظر گرفتهایم طوری که مثلاً اگر در پیست آزادی هزینه یک ساعت موتور سواری ۲۰۰ هزار تومان است این هزینه در باشگاه انقلاب کرج ۵۰ هزار تومان در میآید.
موتور سواری وسیله جلب توجه نیست
جعفرپور درخصوص پوشش بانوان در موتورسواری میگوید: لباسهای موتور سواری بهگونهای است که تا وقتی کلاه از سر برنداریم هیچکس متوجه جنسیت ما نمیشود، من تمام تلاشم را میکنم که نه خودم و نه سایر خانمها موتور سواری را وسیله جلب توجه نکنیم بلکه فقط از خود موتور سواری لذت ببریم.
او میافزاید: برای مثال لباس رسمی و عرفی دوچرخه سواری برای بانوان در همه جای دنیا از دامن بر روی شلوار است اما متاسفانه فقط در ایران است که برخی شلوار آن را به تنهایی میپوشند.
جعفرپور ادامه میدهد: در موتور سواری و همایشهایی که برگزار میشود من همیشه چند مقنعه خریداری میکنم و به خانمهای موتورسوار میدهم تا از نظر حجاب مشکلی نداشته باشند.
تعدادی از دانشآموزانم قهرمان کشور شدهاند
او درخصوص تجربه شیرین از موتورسواری در کنار آموزگاری میگوید: ورزشی که دنبال کردهام باعث شده بتوانم تأثیر زیادی بر دانشآموزانم بگذارم و این بزرگترین لذت من است، دانشآموزان دختر پس از دیدن من انگیزه زیادی میگیرند و همیشه به من میگویند که با دیدن شما اعتماد به نفس ما بیشتر میشود و به خود باوری میرسیم، همیشه سعی دارم تا آنها را متوجه این نکته کنم که میتوانند خود را ثابت کنند و به هرچیزی که میخواهند برسند و به اصطلاح جوانان امروزی دنبال خیابانگردی نباشند بلکه هدفی تعیین کنند و دنبال آن بروند. تعداد زیادی از دانشآموزان تحتتاثیر صحبتهای من قرار گرفتند و در حالحاضر قهرمان کشوری هستند.
او درباره تجربههای تلخی که تاکنون داشته هم میگوید: زمین خوردنها و تصادف کردن، بدترین تاثیر را بر من داشتند، تاکنون تصادفاتی داشتهام که باعث شکسته شدن دنده، دست و دندانهایم شده اما هیچ کدام من را ناامید نکرد و به راهم ادامه دادم.
جعفرپور در پایان خاطرنشان میکند: به تمامزنان ایرانی میگویم شما بسیار قویتر از آن هستید که تصور میکنید و میتوانید به هر چیز که تصور میکنید برسید؛ اعتماد به نفس داشته باشید و از سختیها نترسید و نا امید نشوید برای تک تک دختران این سرزمین آرزوی موفقیت و رسیدن به آرزوهایشان را دارم.
ارسال دیدگاه