معاون اجتماعی سازمان بهزیستی: کاهش ۹۰ درصدی خرید و فروش نوزاد در پاتوق معتادان
تهران (پانا) - خرید و فروش «نوزاد» حقیقتی تلخ است که هر از گاهی در گوشهای از شهر رخ میدهد. معاملهای که تا گذشتههای نهچندان دور بیشتر در پاتوق معتادان و افراد بیخانمان اتفاق میافتاد اما امروز در شکلهای دیگری رخ میدهد. ربودن نوزاد از بیمارستان آنهم در لباس پرستاری و فروش آن به خانوادهای متمول یکی از همین اشکال جدید معامله نوزاد است.
بهگزارش ایران، البته بسیاری از این خانوادهها مدعی هستند که تا قبل از دور زدن قانون و اقدام به خرید فرزند و وارث زندگیشان بسیاری از راهها از درمان گرفته تا عبور از پیچ و خمهای اداری و قرار گرفتن در لیست انتظار بهزیستی را امتحان کردهاند اما دست آخر به این نتیجه رسیدهاند که قانون را دور بزنند تا هنگام رسیدن به یک نوزاد مادربزرگ و پدربزرگ او نباشند. اما آیا واقعاً قوانین فرزندخواندگی در کشور ما آنقدر سختگیرانه است که زوجین بهجای سرپرستی کودکان در انتظار خانواده دار شدن تلاش میکنند نوزادی را از خانواده واقعی خود جدا کنند؟
حبیبالله مسعودیفرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در اینباره میگوید: شاید در گذشته و هنگام اجرای قانون مصوب سال۵۳ مشکلات و سختگیریهایی وجود داشت اما با تصویب قانون جدید فرزندخواندگی در سال ۹۲ و تصویب لوایح آن توسط هیأتدولت در اوایل سال ۹۴ میتوان گفت که قانونی که در حالحاضر برای واگذاری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست اجرا میشود بسیار جامعتر، مناسبتر و مترقیتر از قانون پیشین است و در بسیاری از موارد توانسته معضلاتی را که در مسیر واگذاری فرزند به خانوادهها وجود داشت رفع کند.
معاون اجتماعی سازمانبهزیستی در ادامه به تفاوتهای این دو قانون اشاره میکند و میافزاید: وجه تفاوت این دو قانون این است که در گذشته نمیتوانستیم کودکان بدسرپرست را به خانوادههای واجدشرایط واگذار کنیم، اما خوشبختانه در قانون جدید به این بحث توجه شده و کودکان بدسرپرست زیادی به خانوادههای واجد شرایط سپرده شدهاند. همچنین در قانون قبلی امکان فرزندخواندگی کودکان تا ۱۲ سالگی را داشتند اما در حالحاضر این سن به ۱۶ سال افزایش یافته است. همچنین سپردن دختربچه به خانمهای مجرد بالای ۳۰ سال از دیگر مزایای قانون جدید است. چراکه تاکنون حدود ۱۰۰ خانم مجرد توانستهاند ۱۰۰ دختر بچه را به فرزندخواندگی بپذیرند.
lسعودیفرید ادامه میدهد: البته دلایل مختلفی وجود دارد که باعث شده سپردن کودک به خانوادههای متقاضی، خیلی هم آسان نباشد. برای مثال، هماکنون ۱۰۲۰۰ کودک تحت حمایت بهزیستی هستند اما نمیتوان همه آنها را به خانوادهها واگذار کرد چرا که برخی از آنها بدسرپرستانی هستند که برای مدت محدودی به بهزیستی سپرده میشوند. از اینرو امکان سلب حضانت دائم و واگذاری این کودکان به خانوادههای دارای صلاحیت وجود ندارد. یکی دیگر از دلایلی که واگذاری کودک به خانوادهها را سخت کرده، این است که تعداد کودکان بیسرپرست و بدسرپرست کاهش یافته است. تعداد خانوادههای واجد صلاحیت فرزندخواندگی و متقاضی کودک بسیار بیشتر از کودکان است بهطوری که میتوان گفت برای هر کودک ۸ تا ۱۰ خانواده متقاضی وجود دارد. قاعدتاً در بین این افراد باید خانوادهای را انتخاب کنیم که صلاحیت بیشتری دارد.
بهگفته معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، طبق قانون مسئولیت واگذاری به بهزیستی سپرده شده است بههمین دلیل امکان هیچ برخورد سلیقهای وجود ندارد و باید اعطای حضانت به خانوادهها مطابق قانون انجام شود. او با تأکید بر اینکه سیاست بهزیستی گام برداشتن به سمت واگذاری بیشتر کودکان به خانوادههای دارای صلاحیت است، اظهار میکند: فرزندخواندگی در کشور ما افزایش یافته است بهطوری که آمارها نشان میدهد اوایل انقلاب از حدود ۳۵ میلیون جمعیت حدود ۱۲۰۰۰ کودک در مراکز نگهداری میشد اما امروز با جمعیت حدود ۸۰ میلیون نفر ۱۰۲۰۰ کودک در ۶۵۰ مرکز تحت سرپرستی بهزیستی حضور دارند. همچنین طبق آمار از اوایل سال ۹۴ به بعد یعنی از زمان اجرایی شدن آییننامههای مصوب هیأتدولت، هرساله با افزایش تعداد فرزندخواندگیها مواجه شدهایم بهطوری که میتوان گفت تعداد کودکانی که بهعنوان فرزندخوانده وارد خانوادهها شدهاند تا حدود ۱۵ درصد افزایش یافته است. بههمین دلیل نمیتوان گفت که سختگیرانه بودن قوانین است که باعث شده خانوادهها نسبت به خرید نوزاد یا کودک اقدام کنند.
او خاطرنشان میکند: در مطالعاتی که انجام شده در همه جای دنیا فرزند خواندگی موضوعی فوقالعاده مهم و حیاتی بهشمار میآید چرا که با روح و روان و آینده یک کودک ارتباط دارد و هرگونه آسیب ناشی از بیصلاحیت بودن والدین غیرقابل جبران خواهد بود. همین امر باعث شده خیلی از کشورها قوانینی بسیار جدی و سختگیرانهتر از ایران داشته باشند. برای مثال در این کشورها حتی به زمان پرداخت مالیات خانوادههای متقاضی فرزندخواندگی هم توجه میکنند تا مشخص شود آنها افرادی قانونمدار هستند یا خیر.
مسعودیفرید میگوید: عمده کسانیکه وارد بحث معامله و خرید و فروش نوزاد و کودک میشوند معمولاً خانوادههایی هستند که صلاحیت کافی برای نگهداری از کودکان را ندارند. از اینرو برای کاهش این معضل اقدامات متعددی در دستور کار بهزیستی قرار گرفت. یکی از این اقدامات ابلاغ بخشنامهای به تمامی واحدهای اورژانس اجتماعی بهزیستیهای شهرستانهای کشور است که براساس آن فرزندانی که از مادران معتاد بهدنیا میآیند تا زمانیکه با همکاری دانشگاه علومپزشکی صلاحیت خانواده برای نگهداری از نوزاد بررسی شود باید به اورژانس اجتماعی سپرده شوند. در همین راستا معاونت بهداشت و درمان وزارت بهداشت نیز بخشنامهای صادر کرد که به هیچ وجه بیمارستان نمیتواند نوزادی را که از مادر دارای اعتیاد بهدنیا آمده ترخیص کند، مگر اینکه در گام نخست بررسیهای مددکاری بیمارستان و سپس اقدامات لازم توسط بهزیستی و اورژانس اجتماعی صورت گرفته باشد.
او تأکید میکند: البته گاهی هم مطلع میشویم در برخی پاتوقها و مکانهایی که محل زندگی معتادان بیخانمان بهشمار میآید، احتمال خرید و فروش نوزاد یا کودک وجود دارد. در چنین مواردی اورژانس اجتماعی بسرعت اقدامات لازم را انجام میدهد. این تلاشها باعث شده خرید و فروش نوزاد تا ۹۰ درصد کاهش یابد. اما نگرانی ما از بروز جرم معامله نوزاد در این مکانها و برخی موارد نادر همچنان ادامه دارد.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در خاتمه اظهار میکند: بهطورکلی طبق قانون کشور، خرید و فروش نوزاد جرم محسوب میشود و مجازات دارد. حتی افرادی که نوزاد یا کودکی را پیدا میکنند طبق قانون باید در اسرعوقت موضوع را به نهادهای قضایی و انتظامی گزارش دهند. در غیر این صورت مرتکب جرم شدهاند. متأسفانه برخی از خانوادهها پس از پیدا کردن کودک، او را به نهادهای رسیدگیکننده تحویل نمیدهند. آنها به گمان اینکه چند سال نگهداری از کودک باعث میشود براحتی حضانتش را بگیرند این موضوع را تا زمانیکه به شناسنامه نیاز نداشته باشند مانند زمان ورود به مدرسه، کتمان میکنند. این در حالی است که آنها باید بدانند که نگهداری کودک پس از پیدا کردن عامل تأیید صلاحیت خانواده نیست و طبق قانون نهتنها مرتکب جرم کتمان پیدا کردن کودک شدهاند بلکه کودک از آنها گرفته میشود و به خانواده با صلاحیت دیگری سپرده میشود.
ارسال دیدگاه