سیدحمید حسینی: دلواپسان نمیدانند برخی مشتریان نفتی به آمریکا اطلاعات میفروشند
چرا زنگنه نفت را به هر کسی نمیدهد که بفروشد؟
تهران (پانا) - نتیجه تحریم های نفتی خود را نشان داده است، تجربهای بدیع که به هیچ روی قابل قیاس با دور قبل نیست. این ها بخشی از سخنان سیدحمید حسینی ، فعال اقتصادی در حوزه صادرات فراوردههای نفتی ایران است. او از موقعیت ویژه امروز گفت و از شرایطی که پیشتر تجربه نشده است.
به گزارش خبرآنلاین، سید حمید حسینی در پاسخ به این سئوال که آیا پشتپرده حملات اخیر به وزیر نفت، گروهی مافیایی مترصد دریافت فرصتویژه است، گفت: من نمیخواهم دوستان را متهم به سودجویی و منفعتطلبی کنم اما در چنین شرایطی احتمال چنین اتفاقی بسیار بالاست.
او اضافه کرد: فکر میکنم عدهای ناآگاهانه بهدلیل عدمطمینان به زنگنه تصور دارند وضعیت فعلی ناشی از عملکرد نامناسب مدیران فعلی است در حالیکه فضا به هم ریخته است.
او با تاکید بر اینکه اقدامات مهمی در وزارت نفت برای روانسازی صادرات صورت گرفته است، گفت: با وجود حضور مدیران پا به سن گذاشته و با تجربه، در شرکت حوزه بینالملل میبینیم که مدیرانی جوانتر مشغول فعالیت هستند.ادامه گفتگو با حمید حسنی را ملاحظه میکنید.
پیشتر مقامات وزارت نفت درباره ایجاد مسیر خاکستری در فروش نفت سخن گفتند، گویا به نتیجهای نرسیده و برخی وزارت نفت را حالا مانع صادرات نفت میدانند. نظر شما چیست؟
بخش نفت، بخشی نیست که در دوره تحریم بتوانیم تغییر خاصی در آن بدهیم. داستان پیچیده است. باید این افراد پاسخ بدهند ترامپ صادرات نفت ایران را تحریم کرده یا زنگنه؟ واقعا سئوال مهمی است. وزارت نفت برای غلبه بر شرایط تحریمی بهدنبال یافتن راهکار است، تمام تلاش خود را برای عرضه نفت در بورس انرژی بهکار گرفته و اتفاقا فردی که پایگاهش، متعلق به جناح محافظهکار است، بهعنوان نماینده وزارت نفت در بورس انرژی منصوب شده اما مشکل حل نشده است. یکی از این مشکلات وجود مشتریان غیرواقعی است.
بالاخره خیلیها در قامت مشتری وارد میدان میشوند و میخواهند بفهمند حسابهای بانکی ما کجاست و از چه طریقی میتوانیم نفت را منتقل کنیم از این رو تشخیص مشتری واقعی از مشتری غیرواقعی خود کار بسیار پیچیدهای است. در حقیقت این افراد که برخی با توصیه و سفارش میآیند میخواهند بهجای خرید نفت از ما اطلاعات ما را به امریکا بفروشند، طبیعی است حساسیت در این دوره بالا باشد و نتوان به هر کسی اطمینان کرد.حالا برخی دلواپسان به این موضوع توجه ندارند.
این دومینباری است که در دهه فعلی ایران با تحریم روبرو شده است.
صبر کنید میخواهید بگویید که ما در این حوزه تجربه داریم.
نظر شما غیر از این است؟
بله. ما تجربه تحریم را داریم اما تجربه ترامپ را نداریم. شخصیت ترامپ با شخصیت اوباما متفاوت بود. قبلا اوباما از روسای جمهور کشورها میخواست با ایران همکاری نکنند اما ترامپ امروز به یک توصیه و سفارش بسنده نمیکند. واقعیت این است که ترامپ شخصا پیگیر ماجراست و بسیاری از روسای کشورها تاکید دارند که از سوی او تحت فشار قرار دارند. در کنار دولت آمریکا، FBI و CIA و حتی ارتش آمریکا وارد عمل شدهاند تا مانع از فعالیت اقتصادی ما در جهان شوند. البته بالاخره ما راهی را پیدا میکنیم اما باید واقعیت را در نظر بگیریم.
در این مسیر رفتار مشتریان با دوره قبل تغییر کرده است؟
تغییری کاملا جدی. این بار کاهش صادرات نفت ایران بهدلیل شکل بازار جهانی نفت است. ردگیری نفت ایران کار چندان دشواری نیست، بهعبارت دیگر بین ۳۰ تا ۴۰ پالایشگاه در جهان هستند که نفت ایران را مصرف میکنند و با توجه به تهدیدهای امریکا کمتر پالایشگاهی حاضر است ریسک کند تا نفت ما را بخرد چرا که امریکاییها حتی مدیران پالایشگاهها را هم تحریم می کنند. در ضمن فشار بیمهای و بانکی نیز بسیار بالاست، بیمهها با ما همکاری نمیکنند و فشار نظام بانکی به بالاترین حد ممکن در این سالها رسیده است. با این وضعیت نمیتوان از کمکاریها گفت بلکه باید بپذیریم که اوضاع در کشور استثنائی است. تحریم برای هیچ کجا آبادانی و توسعه بههمراه نداشته است بلکه سبب شده مشکلات فراوانی متوجه این کشورها شود.
شما از تجربه دوره قبل حرف میزنید بگذارید من هم بگویم. ما در دوره قبلی صد میلیون بشکه میعانات روی دریا ذخیره کرده بودیم، وضعیت پیچیده بود، در شش ماه اول تحریمها هیچ حرکتی نتوانستیم انجام دهیم اما کم کم راهمان را باز کردیم تا از طرقی غیرقابل پیشبینی نفت را عرضه کنیم اما طبیعتا تجربه انها نیز این بار بیشتر از قبل شده و موانع بیشتری را مقابلمان علم کردهاند.
یافتن راهکار چقدر به موضوع بابک زنجانی و ... بر میگردد؟
اتفاقا بابک رنجانی بازارهای ما را بههم ریخت و اگر ایشان نبود وضعیت درستتر پیش میرفت.
شما کسی هستید که بابک زنجانی قبل از جنجالی شدن پروندهاش از شما شکایت کرد، داستان چه بود؟
من او را از نزدیک ندیدم. البته ایشان از من شکایتی کرده بود چون طبق اسنادی که من داشتم برایم مسجل شده وبد که ماجرای ایشان ماجرایی فسادزاست و این موضوع را مطرح کردم که البته سبب شد او شکایتی علیه من به دادگاه انقلاب ارائه دهد. من در آن دادگاه حضور یافتم و از خودم دفاع کردم اما باز هم در آن جلسه بابک زنجانی نیامد. بالاخره دادگاه بر پایه اسناد رای به تبرئه من داد اما میدانستم داستان ایشان جایی گره میخورد.
چطور متوجه حضور او شدید؟ از فعالیت شخصی به این نام چگونه خبر شدید؟
من میدانم بر اساس روابطی که داشت، یک میلیون و چهارصد هزار تن مازوت گرفته بود تا بفروشد. خوب ایشان هیچ تجربهای در بازار نداشت، یادم هست خودم محموله فراورده نفتی داشتم در بندرعباس، با هر کدام از مشتریان تماس گرفتم، گفتند که با تخفیف ۲۰ تا ۵۰ دلاری می خرند، تعجب کردم و پرسیدم چه اتفاقی رخ داده، گفتند شرکت فالک در امارات با قیمتهای بسیار خوبی در حال فروش محموله است، اتفاقا من به شرکت "فال" زنگ زدم و از انها پرسیدم محموله را از کجا اوردید، گفتند از ایران. پیگیریهای من رسید به شرکت نفت و آقایی جوان بهنام بابک زنجانی؛ همانجا اعلام کردم که این شرکت قصد پرداخت پول ندارد، این شرکتی ورشکسته است که میخواهد خود را نجات بدهد پس پولی پرداخت نمیکند و منابع ما را حراج کرده است.
خلاصه اینکه آنجا بود که اسم بابک زنجانی به گوشم خورد.
ماجرای فروش نفتخام چطور مطرح شد؟
ببینید فروش نفتخام در بازار جهانی به این سادگی نیست، او چند محموله نفتخام را گرفته بود اما فقط توانست یک محموله را بفروشد و بقیه محمولهها را بازپس داد و رقم آن از بدهیهایش کم شد. حالا برخی ادعای فروش نفت دارند، طبیعی است در این موقعیت حساس وزیر نفت و مجموعه همکارانش ابا دارند که نفت را بههر کسی بدهند و بههر پیشنهادی اعتماد کنند. در این بازار باید خیلی محتاط بود.
این تنها برخورد شما با پدیدهای به نام بابک زنجانی بود؟
نه. یکبار هم در کیش، نمایشگاهی برگزار شده بود، من با دوستی در حال بازدید از نمایشگاه بودم که دیدم یک غرفه خیلی شیک و بزرگ آنجا هست، دوست من گفت این غرفه متعلق به بابک زنجانی است، گفتم از کجا او را میشناسی؟ گفت اتفاقا ایشان مشتاق دیدن تو هستند چون در بازار نفت تجربه دارد یو او هم میخواهد وارد این بازار شود، البته هیچگاه اسباب دیدار ما جور نشد، بعد هم که اسمش بالا گرفت و گفتند در نقل و انتقال پول همکاری میکند و خیلی وضعیت خوبی دارد.
یک بانک در مالزی زده بود و یک بانک در تاجیکستان اما نکته مهم این بود که کارهای مالیاش هم فیک بود. سوییفت تقلبی صادر میکرد، مثلا شرکت نفت به او پول داده بود حوالهای برای کسی صادر کند، سوییفت تقلبی صادر کرده بود تا نشان دهد پول را پرداخت کرده است. من معتقدم زنجانی آدم چندان پیچیدهای نبود، پرونده اش هم کاملا روشن است، بلوف زیاد میزد. از هر دری وارد شد اما در نهایت بازار ما را خراب کرد و نگذاشت ما روند طبیعی را داشته باشیم. یعنی دوره تحریم خودش به عاملی برای بههم ریختن بازار ما تبدیل شد. حالا در این شرایط است که باید بگوییم مراقب بههم ریختن دوباره بازار باید بود.
به این ترتیب بهنظر میرسد هنوز راهی برای صادرات نفت پیدا نشده است، آیا برخی ایدههایی در این زمینه دارند که با مخالفت زنگنه روبروست؟
بالاخره در شرایی نظیر شرایط کنونی دائم روزنههایی پیدا میشود. باید دید استفاده از کدام به ثواب نزدیکتر است. در این فضا باید کمی صبر کرد. بودن یا نبودن زنگنه مشکل صادرات نفت ما نیست. مشکل ما جای دیگری است، آن وقتی اینجا با هم میجنگیم و فشار میآوریم.
حداقل در فضای فعلی هر مدیری بیش از ۱۰ درصد نمیتواند بر روند فعالیتها تاثیر بگذارد. بیمه، کشتیرانی، بانکها و پالایشگاهها ترسیدهاند و عقب رفتهاند. همانطور که گفتم دائم با مشتریان صوری روبرو هستید که یم خواهند از کارتان سر در بیاورند و بهجای خرید نفت، اطلاعات ما را به آمریکا بفروشند، آنوقت خط فشار علیه وزارت نفت تدارک دیده شده است. کمی تعجب برانگیز است.
در شرایط کنونی صادرات فرآوردههای نفتی جریان دارد؟ با توجه به مشکلات بانکی که گفتید، پول حاصل از صادرات چطور دریافت میشود؟
بله. الان در ایران تاجرانی که قدرت نقل و انتقال پول ندارند، از گردونه خارج شدهاند. بانکها همکاری نمیکنند، در نتیجه عمده نقل و انتقال پول افتاده دست صرافیها. الان بهترین موقعیت برای فعالیت آدمهایی است که میتوانند پول جابجا کنند. البته این کار فسادزا هم هست. همین حالا ۴ صراف در زندان هستند. البته اینها بهواسطه فعالیت صرافی زندان نیفتادهاند، برخی از آنها شرکت صوری درست کرده و ارز نیاوردند، اسناد سازی کرده و وارد کار صادرات فرآوردههای نفتی شدهاند و فرآورده را در دوبی بهقیمت بازار آزاد فروختند.حوالههای بانکی ایران در بانکهای خاص خارج از کشور هم ۳ تا ۵ درصد زیر قیمت خرید و فروش میشود و اتفاقا سود بالایی در این کار هست. طرف حواله را میگیرد و بهواسطه تواناییاش به پول تبدیل میکند و سود بالایی میبرد. حالا باید توجه کنیم که اگر نتوانیم راه درست را پیدا کنیم اول خود شرکت نفت که ۱۴.۵ درصد از درآمدش را از محل صادرات نفت تامین میکند، دچار مشکل میشود و بعد پروژهها بیپول میماند و پرداخت حقوق کارمندان دشوار میشود و در نهایت هم اقتصاد آسیب میبیند. در این فضا بهجای پرداختن به اصل ماجرا، به وزارت
نفت و شخص وزیر حمله میکنند، نتیجه این رفتار کاملا روشن است. اتفاق خوبی رخ نخواهد داد.
ارسال دیدگاه