معلم منتخب چاراویماق: شاکله شخصیت معلمی خود را بر مبنای دوستی و محبت پایهگذاری کردم
تبریز ( پانا ) - معلم نمونه استانی از منطقه چاراویماق استان آذربایجان شرقی داشتن خاطرات خوب از معلمان دوران تحصیلش را انگیزه بسیار فوقالعادهای برای یادگیری فنون معلمی، شیوه کلاسداری و نحوه برقراری ارتباط مطلوب با دانشآموزان میداند.
«معلمی به خاطر معلمان خوبم»، این جملهای است که بارها توسط عمران علیزاده در گفت و گو با ما تکرار میشود. او که متولد سال ۵۵ است و دارای ۲ فرزند است، میگوید: داشتن خاطرات خوب از معلمان عزیزم در دوران تحصیل، خصوصاً سه ساله راهنمایی انگیزه بسیار فوقالعادهای بود تا من شغل معلمی را برای آینده خود انتخاب کنم.
وی که روابط صمیمانهای با دانش آموزان برقرار میکند به معلمِ محبت و دوستی معروف است و همین شیوه و سبک برخورد با دانشآموزان باعث شده این نوع برخورد کم کم به زندگی شخصیاش نیز تسری یابد.
او بعد از دوری چندساله از دیار مادری خود، به خاطر علاقهمندی تدریس در زادگاهش به چاراویماق بازگشته و در حال فعالیت است. انتخاب علیزاده بهعنوان معلم نمونه استانی بهانهای شد برای گفت و گوی بیشتر با این معلم مهربان که در ادامه میخوانیم.
لطفا خودتان رو معرفی کنید.
عمران علیزاده متولد ۱۳۵۵، متاهل و دارای ۲ فرزند هستم و تحصیلات خود تا مقطع کارشناسی ارشد رشتهی علوم سیاسی ادامه دادهام.
مختصری به تاریخچه کاری خود اشاره کنید.
در سال ۷۴ وارد تربیت معلم علامه امینی تبریز شده و از سال ۷۶ تدریس را در مدارس چاراویماق شروع کردم. علاوه بر تدریس، ۳ سال کارشناس سنجش و ارزشیابی تحصیلی اداره و نزدیک به ۸ سال نیز در پست مدیر مدرسه انجام وظیفه کرده ام.
به عنوان فردی که در حرفه خود موفق هستید از علاقه خود به معلمی و عناوینی که در این دوران کسب کردهاید بفرمایید.
علاقه به معلمی از دوران راهنمایی و دبیرستان بخاطر داشتن معلمهای بسیارخوبی که خدا توفیق حضور در کلاسشان را نصیبم فرمود، در وجودم بود بنابراین در انتخاب رشته کنکور، معلمی اصلی ترین اولولیتم قرار گرفت و خوشبختانه توانستم در رشته دینی و عربی مرکز تربیت معلم علامه امینی شهر تبریز پذیرفته شوم و در طول خدمت خود یکبار بعنوان معلم نمونه و یکبار نیز بعنوان مدیر نمونه شهرستانی انتخاب شده ام.
بهترین و تلخ ترین خاطره دوران تدریس خود را بفرمایید .
از دوران خدمت معلمی خاطرات تلخ و شیرین بیشماری دارم که مطالب بالا را به عینی در آنها تجربه کرده ام خاطراتی که زندگانی ام را شکل داده است، خاطراتی که گنجینه گران بهایی اهست که سرمایه ۲۳ سال تلاش یک معلم می باشد، خاطراتی که چه تلخ و شیرین همه دلچسب و برای من ماندگار است.
تلخترین خاطرهام مربوط به فوت یکی از دانشآموزانم بر اثر یک تصادف رانندگی میشود و آن داغ بزرگی بر قلب من بود، حضور در مراسم تشیع و تدفین آن عزیز و دیدن صحنههای شیون پدر، مادر و بستگانش تلخترین صحنهای است که در آلبوم خاطرات ۲۳ ساله من نقش بسته است. ولی خوشبختانه خاطرات شیرین بسیار زیادی نیز در این آلبوم وجود دارد. هر روز که یکی از دانشآموزانم را که به جایگاهی رسیدهاند، میبینم، خاطرهای شیرین در ذهنم ثبت میشود؛ دانش آموزانی که اکنون دو سه نفر از آنها در مدرسهای که هستم با من همکارند یا آنهایی که در مشاغل دیگر به موفقیت رسیدهاند، باعث غرور و افتخارند.
خاطرات شیرین آن اندازه زیاد دارم که قابل شمارش و ذکر نیستند، هر روز از روزهایی که در کنار دانش آموزان معصوم این دیار هستم یک خاطره شیرین است بلکه هر ساعت و هر دقیقه این حضور، شیرین و لذت بخش است.
بیشترین خواسته یک معلم از مسئولان چیست؟
بعنوان یک معلم، خواستهای که از مسئولان کشوری دارم این است که تمام تلاش خود را صرف اعتبار بخشی به وجهه و جایگاه معلم نمایند. بسیار واضح و روشن است در جامعهای که معلم از شأن و جایگاه مطلوبی برخوردار باشد جامعه به سوی تعالی و ترقی گام خواهد برداشت و بالعکس جامعهای که به منزلت معلم نپردازد روز به روز در تمام ابعاد علمی، فرهنگی و تکنولوژی و ... تنزل خواهد یافت. بنابراین مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی باید به تبعیت از اولیای مکرم اسلام، شأن و جایگاه معلم را به هر نحوی با سیاستگذاری اصولی ارتقاء دهند.
معلمی که خیال آسودهتری داشته باشد کارآیی بهتری خواهد داشت و در کار خویش خواهد درخشید ولی داشتن دغدغههای ذهنی متعدد مثل سیگنالهای مخربی ذهن او را درگیر کرده و او را از درخشش و نورپردازی باز خواهد داشت.
میزان مطالعه شما در روز چقدر است و بیشتر چه موضوعاتی رو مطالعه می کنید؟
از اولین سال و ساعتی که وارد کلاس درسی شدهام همیشه تلاشم این بوده که با آمادگی قبلی وارد کلاس شوم و در خصوص مطالبی که قرار است تدریس نمایم، مطالعه کافی داشته باشم و اطلاعات خود را در موارد مرتبط همیشه بروز نمایم و علاوه بر مطالعات تخصصی در رشته تدریس در موضوعات عمومی، خصوصاً در رشته ادبیات و تاریخ نیز مطالعه می کنم.
چه سالی و به کدام منطقه انتقال یافتید و علت برگشت مجدد به این منطقه چه بود؟
در سال ۸۷ به مدت ۲ سال بدلیل مشکلات خانوادگی مجبور به انتقال به یکی از شهرستانهای استان تهران شدم و پس از رفع مشکل بدلیل علاقه خاصی که به خدمت در منطقه خود داشتم، مجدداً به شهرستان چاراویماق برگشته و مشغول به ادامه خدمت در وطن خود شدم.
گفت و گو از حجت پیری
ارسال دیدگاه