اکبر قاسمی*

چالش ترامپ با دو بازیگر ترمز بریده در افغانستان و شمال آفریقا

اینکه قطری‎ها برای مداخله در معادله‎های رخ داده در لیبی در حال استفاده از اهرم مذاکرات امریکا با طالبان، برای فشاربه واشنگتن هستند، شاید قدری عجیب به نظر برسد. اما این واقعیتی است که با توجه به چند گزاره مستند که متأثر از منافع ورقابت‎های بازیگران ناشی ازمستی در باده پول‌های نفتی است، یک حقیقت به نظر می‎رسد. این گزاره‎ها از این قرار هستند.

کد مطلب: ۹۰۹۶۲۳
لینک کوتاه کپی شد

اینکه قطری‎ها برای مداخله در معادله‎های رخ داده در لیبی در حال استفاده از اهرم مذاکرات امریکا با طالبان، برای فشاربه واشنگتن هستند، شاید قدری عجیب به نظر برسد. اما این واقعیتی است که با توجه به چند گزاره مستند که متأثر از منافع ورقابت‎های بازیگران ناشی ازمستی در باده پول‌های نفتی است، یک حقیقت به نظر می‎رسد. این گزاره‎ها از این قرار هستند.
۱- شیخ عبدالله وزیر خارجه امارات هفته گذشته به واشنگتن رفت تا با پمپئو برای تغییر موضع امریکا که درپرونده لیبی از دولت سراج تحت قیمومت قطر و ترکیه حمایت می‌کند، رایزنی کند.
۲-فرانسوی‎ها در رقابت با ایتالیایی‎ها برسرمنافع نفت لیبی با حفتر در راستای طرح سعودی‎ها و اماراتی‌ها و با کمک مصری‎ها در تقابل بسر می‎برند و در این میان با کمک نظامی به حفتر انگیزه می‌دهند.
۳- روز سه‌شنبه ۱۶ آوریل درمرز تونس تعدادی از نظامیان فرانسوی که با حفتر همکاری داشتند، با پاسپورت سیاسی در حال تردد بودند که توسط نیروهای امنیتی تونس که با دولت سراج همکاری داشتند، دستگیر شدند. قرائن بیانگر پیوندهای منافع پاریس با بازیگران محلی به‌عنوان یک واقعیت غیرقابل انکار است.
۴- آثار چندین پرونده مختلف در دیگر صحنه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای، آرایش صحنه سیاسی شمال آفریقا را به سمتی پیش برده که در الجزایر و لیبی و سودان، شاهد تحولات محلی دومینووار مرتبط باهم و تأثیرگذار بر یکدیگر بوده‌اند.
۵- دوم آوریل بوتفلیقه در الجزایر استعفای خود را اعلام کرد که آثار آن بلافاصله به نوعی در حمله حفتر برای تصرف طرابلس در سوم آوریل و متعاقب آن در خارطوم در یازدهم‌ آوریل با اعلام دستگیری عمرالبشیرو روی کارآمدن شورای نظامی مشاهده شد.
۶- ترامپ، مردی که خود را همه‌فن حریف می‎پندارد، خود وارد گود دیپلماسی می‌شود وبلافاصله بطور تلفنی با شیخ محمد بن‌زاید بدون رعایت هیچ پروتکلی وارد مذاکره می‌شود تا با ولیعهد همه کاره و کارگردان اصلی صحنه بحران‎های شمال آفریقا و محمدبن سلمان را به نوعی متقاعد سازد که بتواند مخرج مشترکی ازحل بحران‌های تودرتو و گروکشی‌ها وگره خوردن پرونده‌های مختلف افغانستان، لیبی، سودان و الجزایردر رقابت‎های بین امارات و قطر به دست آورد و در یک سال و نیم مانده به انتخابات ۲۰۲۰ امریکا راه‌حلی برای برون رفت از دغدغه اصلی خود که حل مسأله افغانستان است، بیابد.
۷- رقابت تنگاتنگی در صحنه شمال آفریقای عربی آغاز شده است که با رنجش و ملتهب شدن نارضایتی مردم الجزایر از خودکامگی بیش از حد یک رهبر که صبغه عقلانیت در کارنامه سیاست خارجی داشته ولیکن بی‌پروایی او در حفظ موقعیت خود، او را مجبور ساخت در وقت اضافه بازی دست به یک تصمیم دیرهنگام بزند و آثار استعفای دوم آوریل او موجب تسریع اطماع بازیگران پولدار منطقه برای حفظ جای پای نفوذ خوددرمحیط‌های شمال آفریقا محتاج به پول های آنها شود. دراین میان بازیگران ابوظبی و ریاض مغرور از باده‌های ناشی از پول‌های بادآورده نفتی، شبیه مدل مصر (بعد از کودتای علیه مرسی درژوئیه ۲۰۱۳) عمل کرده و نظامیان تشنه قدرت همچون حفتر و عوض بن‌عوف و عبدالفتاح برهان را بسرعت وارد صحنه لیبی و سودان کردند تا با بهره‌گیری از ظرفیت مالی و پولی و کمک‌های تسلیحاتی بتوانند ملت‌های خسته و نجیب این کشورها را چند صباحی دیگر در محورهای ائتلاف‌های تحت نفوذ و قیمومت ابوظبی و ریاض در برابر رقیب دیگر خود قطر که ازسلاح پول و رسانه برخوردار بوده، در صف‌آرایی و تنش قرار دهند.
۸- نکته قابل تعمق این است که روس‌ها نیز بسرعت خود را به وسط صحنه رسانیده ولیکن در پرتو تجربه و شناخت عمیق از پیچیدگی‌ها و لغزندگی‌های صحنه در خاورمیانه، با درایت و دست به عصا، عمل کردند؛ لاوروف پنجم آوریل برای رایزنی‌ها وارد قاهره شد تا با ارزیابی دقیق صحنه میدانی طرابلس از طریق همسایه مؤثر آنها در مصر و با اعزام با گدانف در هفدهم آوریل به خارطوم، نقش بازیگری خود را در تامین منافع خود تثبیت سازد.
۹- دراین میان، منافع وسوسه انگیزانه بازیگران جهانی همچون امریکا و فرانسه و ایتالیا و روسیه و انگلیس، نیز صحنه شمال آفریقا را بی‌نصیب نگذاشته است و از سوی دیگر وجود اردوگاه‌های سیاسی و ایدئولوژیک متنوع داخلی و همچنین جنبش مردمی ضدفساد و دیکتاتوری، شرایط تحولات درالجزایر و لیبی و سودان را به‌گونه ژله‌ای ساخته است.
۱۰-نکته کاملاً قابل رؤیت در شناخت روندهای بین‌المللی و منطقه‌ای، خالی بودن کادرهای کاری دیپلماتیک دستگاه دیپلماسی امریکا در آفریقای عربی و تزلزل پنتاگون در این کشورها و دیپلماسی هیجانی و شوآف‌های ترامپ، شرایط رابرای امریکا بسیار دشوار و گنگ و معکوس ساخته است.
۱۱-اشتغالات فراوان انگلیسی‌ها و فرانسویی‌ها در مسائل برگزیت و جلیقه زردها و تحفظ شدید آلمانی‌ها در خروج ازمدار توسعه داخلی و ایتالیایی‎ها بخاطر نداشتن ابزارهای مؤثر در صحنه و از سوی دیگر بحران داخلی ریاض ناشی از قتل خاشقجی و منازعه ناشی از ناکارآمدی محمدبن سلمان و اجبار ملک سلمان برای دوری از صحنه سیاست‌های بارز، صحنه را برای مانور ویکه تازی ولیعهد ابوظبی که به مرد متنفذ در سایه معروف است، بیشتر فراهم ساخته است.
۱۲- نتیجه؛ مؤلفه‌ها و پیچیدگی‌های متنوع ازجمله ساختار‌های فرهیختگی مردم الجزایر ناشی از تجربه سختی‌های انقلاب الجزایر و همچنین برخورداری فرهنگی مردم سودان و فقدان توانایی‌های اجتماعی حفتر در جذب تشکیلات قبیله‌ای لیبی، به‌عنوان پارادایم‌های سختی است که صحنه‌های هر کدام از سه کشور فوق‌الاشاره را با دستمایه متنوعی از ساختارهای غیرقابل اغماض، مواجه ساخته است و عملاً صحنه این کشورها را دریک وضعیت غیرپایدار و بحرانی در کوتاه مدت و محل آزمون‌های متعددی در آینده، حفظ خواهد کرد.

منبع: روزنامه ایران

* سفیر پیشین ایران در مصر و اوکراین

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار