پروفسور جان هیل:سینمای ایران با سنت واقعگرا در فیلمسازی پیوند دارد
تهران (پانا) - پژوهشگر بریتانیایی میگوید علت علاقهاش به سینمای ایران، عواملی چون فیلمبرداری در لوکیشن، استفاده از بازیگران غیرحرفهای، نماهای بلند، استفاده از نور طبیعی و پرهیز از سازماندهی آشکار همه عناصر داخل قاب تصویر است.
به گزارش ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، جان هیل استاد دپارتمان هنرهای رسانه در رویال هالووی یکی از مهمانان ویژه این دوره جشنواره و یکی از سخنرانان نشست «جایگاه جهانی سینمای ایران در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی» بود.
پروفسور در زمینههای مختلف، از جمله تاریخچه فیلم و تلویزیون، سینمای ملی و منطقهای، صنعت فیلم، سیاست سینما و سیاست در فیلم مینویسد و پژوهش میکند. هیل نویسنده «جنسیت، طبقه و واقعگرایی: سینمای بریتانیا در سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۳» (۱۹۸۶)، «سینمای بریتانیا در دهه ۱۹۸۰» (۱۹۹۹)، «سینما و ایرلند شمالی: فیلم، فرهنگ و سیاست» (۲۰۰۶) و «کن لوچ: سیاست فیلم و تلویزیون» (۲۰۱۱) و همچنین همکار نویسنده کتاب «سینما و ایرلند» (۱۹۸۷) است. او همچنین سردبیر مجموعههای متعدد از جمله عبور از «مرز: فیلم در ایرلند، بریتانیا و اروپا» (۱۹۹۴)، «تصویر بزرگ، صفحه کوچک: روابط بین فیلم و تلویزیون» (۱۹۹۶)، «راهنمای آکسفورد برای مطالعات فیلم» ۱۹۹۸)، «کتاب همراه سینمای بریتانیا و ایرلند» و چند مجله دیگر بوده است.
او در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه اولستر به کالج سلطنتی هالووی در دانشگاه لندن رفت و در آنجا استاد مطالعات رسانه و رئیس دانشکده رسانه و هنرهای نمایشی شد. دکترای او از دانشگاه یورک و کارشناسی ارشد خود از دانشگاه گلاسکو است و از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ رئیس پژوهش در دپارتمان رسانههای هنری بود. او همچنین در زمینه فیلم و تلویزیون، تحلیل و نقد فیلم، سینمای بریتانیا و اروپایی، صنعت فیلم و هالیوود تدریس میکند.
پروفسور هیل دیدگاههای خود را در گفتوگویی کوتاه با ما در میان گذاشت.
پروفسور هیل، این افتخاری است که به جمع ما آمدهاید. اگر ممکن است خود را با کلمات خودتان معرفی کنید؟
خیلی ممنون؛ بسیار خوب است که اینجا هستم. اولین بار است که به ایران آمدهام. من در حال حاضر استاد رسانه در دپارتمان هنرهای رسانهای در دانشکده سلطنتی هالووی لندن هستم. دانشگاه لندن از معتبرترین دانشگاههای انگلستان است و رویال هالووی یکی از کالجهای متعدد آن. پسزمینه من کمی پیچیده است. خانوادهام ایرلندی هستند، در اسکاتلند بزرگ شدم، اما در لندن کار میکنم، ولی دکترایم را در اسکاتلند گرفتم و مدتها در ایرلند کار میکردم. بنابراین زمینه اصلی پژوهش من سینمای بریتانیا و ایرلند و همچنین تلویزیون بریتانیا بوده است. علایق من چند حوزه را در برمیگیرد. در نگارش اولین کتاب جدی آکادمیک تاریخ سینمای ایرلند همکاری داشتم و بعد از آن کتابی در مورد سینما در ایرلند شمالی نوشتم که بخشی از ایرلند است که هنوز در مجموعه کشورهای بریتانیا باقی مانده است و این کتاب هنوز تنها کتاب موجود در این موضوع خاص است. همچنین در زمینه سینمای واقعگرا در بریتانیا و فیلمهای موج نو دهه ۵۰ و دهه ۶۰ میلادی و نیز درباره کن لوچ، کارگردان بریتانیایی نوشتم که درباره طبقه کارگر فیلم میسازد و سبک متأثر از سینمای مستند دارد. من به اقتصاد فیلمسازی و سیاست فیلم هستم نیز علاقهمندم و اگرچه آکادمیسین هستم، در عرصه عملی خیلی کارها در حوزه سیاست فیلم انجام دادهام. من صاحب کرسی در شورای فیلم جزایر شمالی بودم که کارهای تدارکات و پشتیبانی تولید فیلم را در آن بخش از جهان را بر عهده دارد. من از بنیانگذاران شورای فیلم بریتانیا و از مدیران مؤسسه فیلم بریتانیا بودم و در حال حاضر در کمیته مربوط به آرشیو سازی و آرشیو آثار قدیمی کرسی دارم، بنابراین کار من تا اندازهای آکادمیک است ولی بخش از آن هم به پشتیبانی از فیلمسازی مربوط است. این روزها بحث حمایت از فیلمسازی و حمایت از فیلم در کشور ما اهمیت بیشتری یافته و از آن بیشتر استقبال میشود و همچنین نگهداری آثار تاریخ سینما و تلویزیون ما؛ چون صنعت فیلم، خیلی زودگذر و فراموشکار است- میرویم فیلمی را میبینیم و یک هفته بعد آن را به کلی فراموش میکنیم. بعد، ۲۰ سال که گذشت، دیگر نمیتوانیم آن را ببینیم چون طوری نگهداری شده است یا شرایط اینترنت تغییر کرده که نمایش آن غیرممکن است. این مخصوصاً در مورد تلویزیون صادق است.
حوزه ویژه شما سینمای بریتانیا و سینمای اروپا است، اما آیا با سینمای ایران آشنا هستید؟
خوب، من اخیراً سخنران نشستی در مورد این بودم و البته من به نظرم به اندازه کافی پیر هستم (میخندد) که از سینمای ایران مطلع باشم. در بریتانیا و اروپا و غرب به طور کلی… میدانید، آن قدیمها که من دانشجوی سینما بودم، ما بیشتر درباره سینمای اروپا میدانستیم، اما البته از دهه ۱۹۹۰ بود که از فیلمهای ایرانی مطلع شدیم، بهواسطه جشنوارههای فیلم و اینکه بعضی از فیلمهای ایرانی را در تلویزیون نمایش دادند و بعضی از آنها هم به شکل DVD در دسترس ما آمدند و البته در دانشگاهها هم نمایش داده شدند. الان فیلمهای ایرانی در دانشگاهها تدریس میشوند. این سینما از زوایای مختلف تدریس میشود، به لحاظ اهمیت کارگردانهای خاص، مسائل مربوط به سینمای ملی، مسائل مربوط به رئالیسم، مسائل فرم و سبک در سینما و بحث سیاست در سینما. فکر میکنم علاقهام به سینمای ایران بیشتر به پیوند آن با سنت واقعگرا در فیلمسازی ربط دارد. بسیاری از بزرگترین فیلمسازان ایرانی مانند کیارستمی و مخملباف را باید بخشی از سنت واقعگرایی در نظر گرفت. و از نظر من، علت علاقهام به سینمای ایران، شباهتش با سینمایی است که با آن به خوبی آشنا هستم، فیلمبرداری در لوکیشن، استفاده از بازیگران غیرحرفهای، نماهای بلند، استفاده از نور طبیعی و پرهیز از سازماندهی آشکار همه عناصر داخل قاب تصویر. به علاوه - و فکر میکنم این یکی از ویژگیهای بارز سینمای ایران است - علاقه به آنچه نام آن را «سیاست بازنمایی» گذاشتهام، اینکه چگونه سینما میتواند واقعیت را به ما نمایش دهد، چگونه اصلاً در سینما نمایش واقعیت به شیوهای ساده امکانپذیر میشود. فیلمسازانی مانند کیارستمی و مخملباف فیلمهایی میسازند که روند فیلمسازی را به تصویر میکشد و تصویر خود ما را در مستند ترکیب میکند. آنها دراماتیزه کردن را با حدیث نفس در مورد روند دراماتیزه شدن ترکیب میکنند. البته این سینمایی است که ما بیشتر دیدهایم. در بریتانیا و اروپا ما میتوانیم نوع خاصی از فیلمها را در جشنوارهها و با دستگاه دیویدی ببینیم و ما سینمای عامهپسند ایرانی را نمیبینیم و نمیشناسیم.
چون اولین بار است که به ایران آمدهاید، نمیدانم میتوانم نظرتان را درباره جشنواره بپرسم یا نه؟
آدمهایی که تا الان در جشنواره دیدهام، خیلی خوشبرخورد بودهاند. بعضی از افراد خیلی جالب و جذاب هستند، فیلمسازان، منتقدان، دانشجویان. بودن در اینجا برایم بسیار لذتبخش بوده. فکر نمیکنم با دانشم به اینجا آمده باشم. فکر میکنم من هم به اینجا آمدهام تا چیزی یاد بگیرم، چون برای من تجربهای تازه است.
آدرس سایت رسمی جشنواره Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره Info@Fajriff.com است.
سیوهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضا میرکریمی در تهران در حال برگزاری است.
ارسال دیدگاه