در گفتوگو با پانا
ملازهی، تحلیلگر مسائل شبه قاره: ایران با مذاکره طالبان به دنبال تضمین منافع خود در تحولات آینده افغانستان است
تهران (پانا) - یک کارشناس مسائل افغانستان به ابتکار آمریکا و روسیه درکابل اشاره میکند و بر این باور است که ایران با وجود آنکه نمی تواند هماهنگی با طالبان به لحاظ ایدئولوژیک داشته باشدبه دنبال آن است که به نوعی حضور و منافع خود را در تحولات آینده افغانستان از طریق مذاکره با طالبان تضمین کند.
پیرمحمد ملازهی در گفتوگو با پانا در موردمذاکرات اخیر بین ایران و طالبان که در روزهای گذشته در تهران به ریاست عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه برگزار شد، گفت: «ایران در ارتباط با افغانستان سیاست مشخصی را پیگیری میکند و آن این است که باید در افغانستان یک دولت مرکزی قدرتمندی شکل بگیرد که بتواند به تجزیه قدرت در این کشور پایان دهد و شرایطی پیش بیاید که دولت مرکزی افغانستان بتواند در سرتاسر این کشور اعمال قدرت کند که این سیاست رسمی و اعلام شده ایران است.»
او افزود: «بحثی که اکنون وجود دارد این است که آمریکاییها بعد از اینکه نماینده ویژه خود آقای زلمی خلیلزاد را به افغانستان و پاکستان فرستادند، او مذاکراتی را در زمینه صلح افغانستان پیگیری کرد که یکی از آنها مذاکرات ابوظبی است که با شرکت نمایندگان پاکستان، امارات و عربستانسعودی برگزار شد زیرا این سه کشور به عنوان سه کشوری هستند که زمان حضور طالبان آنها را به رسمیت شناختند و بقیه کشورها طالبان را به رسمیت نشناختند. اکنون هم گفته میشود که همین سه کشور حامی اصلی طالبان هستند.»
طرح آمریکا در افغانستان؛ شراکت قدرت طالبان
این کارشناس مسائل افغانستان گفت: «آمریکاییها و آقای خلیلزاد در مذاکرات ابوظبی یک طرح مشخص را پیگیری میکنند؛ آمریکاییها در گذشته گمان میبردند که می توانند طالبان را از طریق نظامی از معادله قدرت و افغانستان حذف کنند اما سیاست کنونی آنها این است که طالبان را شریک قدرت کنند و این شریکسازی طالبان در قدرت در واقع به این معنا است که آنها طرح ژنرال پترائوس را در افغانستان پیاده کنند که ۱۳ ایالت جنوبی و شرقی افغانستان را که قوم پشتون در آنها سکونت دارند را در اختیار طالبان قرار دهند و چند وزارتخانه هم در داخل به آنها بدهند تا در ازای آن طالبان دست از جنگ بردارد و به سوی شراکت در قدرت حرکت کنند.»
او تصریح کرد: «شراکت طالبان در قدرت به معنای آن است که وقتی نمیتوانند از طریق نظامی پیروز شوند از ساز و کارهای دموکراتیک در افغانستان استفاده کنند تا به روش سیاسی بتوانند صلح در افغانستان را برقرار کنند.»
ایران نگران منافع ملی تهران در تغییر و تحولات افغانستان است
ملازهی ادامه داد: «با توجه به پایگاهی که طالبان در قوم پشتون دارد به نظر میرسد که آقای خلیلزاد این امید را در آنها به وجود آورده است که از نظر نظامی نمیتوانند پیروز شوند اما از طریق سیاسی میتوانند به قدرت برسند و اگر این طرح پیش برود پاکستان، عربستان و امارات نیز منافع خاص خود را در افغانستان به دست میآورند در نتیجه ایران و روسیه و دولت کنونی افغانستان در این طرح جایی ندارند و به نوعی آمریکاییها با این روش این سه جریان را دور زدهاند.»
او یادآورشد: «البته میتوان پیشبینی کرد که دولت افغانستان هم با طالبان در این زمینه وارد مذاکره شود به هر حال باید مصالحه ملی بین دولت کابل و طالبان ایجاد شود. هرچند که دولت کابل ممکن است تغییراتی را هم بپذیرد. اکنون موضوع مطرح این است که انتخابات فروردینماه آینده ۳ ماه به تاخیر بیافتد تا آقای خلیلزاد بتواند فرمولی را پیاده کند که مورد رضایت همه طرف ها باشد.»
این کارشناس مسائل افغانستان تأکید کرد: « ایران در چنین شرایطی مذاکره با طالبان را علنی کرده و رسماً اعلام کرده است که این مذاکرات در جهت کمک به صلح و ثبات در افغانستان انجام میشود اما در حقیقت نگرانی ایران حذف شدن از معادله افغانستان است و اینکه آمریکا ایران را دور بزند و منافع ملی و امنیتی ایران در این تغییر و تحولی که در افغانستان رخ میدهد تامین نشود.»
هدف ایران قانع کردن طالبان برای مذاکره با دولت افغانستان است
ملازهی به تغییر ساختار قدرت در افغانستان در صورت دستیابی به قدرت از سوی طالبان در مناطق پشتوننشین اشاره کرد و گفت: «در این صورت به شکل طبیعی ازبکها، تاجیکها و هزارهها به دنبال تشکیل حکومت محلی خودشان خواهند افتاد که در آن صورت باید قانون اساسی افغانستان تغییر کند و نظام حاکم به یک نظام قومی و فدرالی تبدیل شود. چنین نظامی مشکلات خاص خود را دارد، اینکه چطور این نظام با یک قوم و عشیره تطبیق یابد معمولا خیلی کار سختی است اما در مجموع میتوان گفت ایران به دنبال آن است که به نوعی حضور و منافع خود را در تحولات آینده از طریق مذاکره با طالبان تضمین کند.»
ملازهی گفت: «آقای شمخانی در کابل گفت ایران به دولت افغانستان اطلاع داده است که با طالبان مذاکره دارد و قبلا هم آقای محمدرضا بهرامی، سفیر ایران در افغانستان این موضوع را مطرح کرده بود که ما با طالبان ارتباطاتی داریم اما هدف ایران از این ارتباطات آن است که طالبان را قانع کند با دولت افغانستان مذاکره کنند تا یک راه حل سیاسی برای مشکلاتشان پیدا شود و به نظر میرسد در این سطح ایرانیها به افغانها اطلاع دادهاند.»
او تصریح کرد: «اما اینکه این اطلاع بعد از دیدار و گفتوگو با طالبان بوده یا قبلاً اطلاع دادهاند به نظر میآید که مقداری جای بحث دارد و نه آقای شمخانی و نه آقای بهرامی روشن نکردند که بعد از اینکه مذاکرات با طالبان انجام شده دولت افغانستان اطلاع پیدا کرده یا قبل از آن. این موضوع در ابهام مانده است.»
شرایط حضور ایران در سوریه و افغانستان متفاوت است
این کارشناس مسائل افغانستان در موردسیاست مبارزه با تروریسم ایران و اینکه آیا ایران در مذاکره با طالبان به دنبال اهداف مشابهی است که در سوریه آن را دنبال میکرد، گفت: «وضعیت سوریه با افغانستان متفاوت است زیرا در سوریه ایران حضوری موثر دارد و ۲ کشور یک نگاه استراتژیک به هم دارند، حتی قبل از تحولات سوریه و در زمان حافظ اسد (رئیس جمهوری سابق سوریه) و در جریان جنگ ایران و عراق، سوریه تنها کشور عربی بود که از ایران حمایت کرد و در همین راستا خط لوله نفتی را که نفت عراق را به دریای مدیترانه میرساند قطع کردند.»
او یادآورشد: «شرایط حضور ایران در سوریه و افغانستان متفاوت است زیرا در سوریه و لبنان ایران از طریق حزبالله حضور موثری دارد اما در افغانستان چنین شرایطی وجود ندارد. ممکن است ایرانیها این تصور را داشته باشند که بتوانند با بخشی از طالبان کنار بیایند و به نوعی گروهی را شکل دهند که منافع ایران را هم تامین کند اما به طور کلی شرایط حضور ایران متفاوت است و به نظر نمیرسد تصوری که در سوریه وجود داشت را بتوان در افغانستان هم عملیاتی کرد.»
ملازهی در مورد اینکه آیا می توان مذاکره ایران با طالبان را به دلیل حضور موثر ایران در معادلات منطقه و قدرت منطقه ایران دانست، گفت: «باید واقعبینانهتر به مسئله نگاه کرد، در مورد افغانستان دو جریان وجود دارد و ابتکار عمل در دست ایران نیست. ابتکار عمل مذاکراتی که در ابوظبی انجام میشود دست آمریکا است که با حضور پاکستان، امارات و عربستان سعودی برگزار میشود. ابتکار عمل مذاکراتی که در مسکو با حضور ایران و چین انجام میشود نیز دست روسیه است زیرا در همه موارد ایران و روسیه هماهنگ عمل نمیکنند و روسیه اهداف و منافع خاص خود را دارد و به عنوان یک مدعی قدرت بینالمللی عمل میکند و درجاییکه منافعش اقتضا کند ایران را دور میزند و باید این تجربه روسها را در نظر گرفت.»
او ادامه داد: «بسیار سخت است که بتوان گفت ایران در کنار آمریکا و روسیه که منبع قدرت هستند و مذاکرات صلح در مورد افغانستان را در ابوظبی، مسکو، جده و قطر پیش میبرند بتواند ابتکاری جدا از آنها در نظر بگیرد. به نظر نمیرسد شرایط به شکلی باشد که ایران بتواند مانند روسیه و آمریکا در افغانستان ابتکار عمل را به دست گیرد اما حضور خود در افغانستان را با مذاکره با طالبان نشان خواهد داد. تهران منافع خود را به لحاظ سیاسی و امنیتی در بلند مدت در این راستا میبیند که اجازه ندهد آمریکاییها ایران را دور بزنند.»
طالبان یک گروه ایدئولوژیک خاص است
این کارشناس مسائل افغانستان در این باره که آیا تبیین چنین تفکری که مذاکره به معنای دیدگاه مشترک با طرف مذاکرهکننده است، گفت: «طالبان یک بازیگر خاص است. آنها در حالی که رهبرشان در پاکستان زندگی می کند و این کشور نزدیکترین به آنهاست و از آن کمک میگیرند طوری عمل نمیکنند که گویا از پاکستانیها دستور میگیرند. حقیقت این است که طالبان یک دیدگاه و یک گروه ایدئولوژیک است که به دنبال امارت اسلامی در افغانستان است و وقتی هم قدرت گرفت و امارت اسلامی را ایجاد کرد روابط نزدیکی با ایران نداشت.»
او ادامه داد: «حتی در مقطعی که موضوع مزار شریف پیش آمد ایران نیروهای خود را در مرزها متمرکز کرد و حتی خطردرگیری وجود داشت که مسئولان ایران درایت به خرج دادند و در آن مقطع مشکلی پیش نیامد. طالبان تحت تاثیر مکتب نیوگاندی و مکتب سلفیگری و وهابیت در عربستان سعودی است و به لحاظ فکری و ایدئولوژیک به عربستان نزدیک است. آنها میدانند بین عربستان و ایران هم رقابتی بر سر الگوی اسلامی قدرت وجود دارد و همین امر باعث ایجاد تضاد بین آنها شده است و نمیتوان گفت شرایط به گونهای پیش میرود که ایران و طالبان خیلی با هم هماهنگ شوند و این دور از ذهن به نظر میآید.»
ارسال دیدگاه