عذرخواهی عجیب نویسنده «بانوی عمارت» بهخاطر اشتباه ادبی
جوانمرد: من از شما عیبجویان طعنهزننده فرصتطلب عذرخواهی نمیکنم
تهران (پانا) - احسان جوانمرد با انتشار مطلبی درباره اشتباه ادبی متن سریال، که اعتراضاتی را متوجه این نویسنده کرده بود، توضیح داد.
احسان جوانمرد در تازهترین پست اینستاگرامی خود درباره اشتباه ادبی سناریو اینطور نوشت: دوستان بالاتفاق میگویند به حاشیهها واکنش نشان نده اما من ذاتا آدم انفعال نیستم حتی اگر نفعم در بیتفاوتی باشد. تا به حال این فیلمنامه از چند موج و حاشیه رسانهای به سلامت عبور کرده و من هر جا که لازم بوده به دوستان منتقد یا معترض محترمانه جواب دادهام و هر جا که ضرورت داشته از صمیم قلب عذرخواهی کردهام.
باری؛ در یکی از سکانسهای شفاخانه نوشته بودم طبیبالاطبا از قول "بایزید" در "فیهمافیه" نقل میکند: خواهم که نخواهم؛ اُرِیْدُ اَنْ لَا اُرِیْدَ. بعدتر وقت صیقل دادن فیلمنامه به جای این جمله، مصرع زیبایی از بیدل دهلوی پیدا کردم: «ترک آرزو کردم، رنج هستی آسان شد». مصرع بیدل بیشتر به شخصیت طبیب میخورد و آن را جایگزین جمله بایزید کردم. چند شب پیش روی آنتن زنده که طبیب دیالوگش را گفت، گفتم داد بیداد! متاسفانه رفرنس جمله را تغییر نداده بودم و "فیهمافیه" مانده بود. تا پخش شد خواستم دربارهاش بنویسم اما درگیر حاشیههای سنگین و گسترده قبلی بودم و مطرح کردنش وسط ناراحتی آن دوستان، نه منطقی بود و نه عاقلانه؛ حالا ولی مینویسم. واقعا حیرتانگیز است که هر قسمت نزدیک هفتهزار کلمه و در مجموع نزدیک دویست و سیهزار کلمه فیلمنامه بنویسی پر از دیالوگهای شاعرانه و عاشقانه و ظرایف و دقایق تاریخی و ادبی؛ اما صاحبان این کانالها فقط دنبال سوزن بگردند در انبار کاه. بله؛ ما دو تا سوزن هم داشتیم وسط این دویستوسیهزار کلمه! ممنونم که برایم پیدا کردید. از سر کنجکاوی گوگل کردهاید و به لطف سایت گنجور متوجه شدهاید متعلق به غزل شماره هزار و دویست و پنجاه و یکم از دیوان بیدل است. مرحبا به شما. مرحبا. اما اشتباه فاحش؟ طوری نوشتهاید فاحش، انگار خودتان هر شب با لالایی مولانا میخوابید و هر صبح با صدای بیدل دهلوی از خواب بیدار میشوید. نه شما هر دو کتاب را حفظید نه من؛ فلذا من از شما عیبجویان طعنهزننده فرصتطلب عذرخواهی نمیکنم. جایش هزار بار عذرخواهی میکنم از میلیونها مخاطبی که بعد از سالها با تمام عشق و توجهشان دل دادهاند به جعبه جادو و میدانند که کلمه به کلمهی این قصهی دویستوسیهزارکلمهای به عشق آنها و با عرقریزان روح نوشته شده است. من غافل نیستم و شما هم غافل نشوید از میلیونها مخاطبی که برایشان نکوداشت میراث تاریخی و ادبی مشترکمان مهمتر از نیش و طعنه شماست. از آنها عذر میخواهم چون عمیقا معتقدم انسانی که جسارت عذرخواهی نداشته باشد لیاقت ترقی ندارد و تکبر بزرگترین آفت تکامل است.
ارسال دیدگاه