مرتضی سرابی*
قانون کار و کارگران فصلی
کارگران فصلی و ساختمانی، افرادی هستند که بهدلیل مشکلات اقتصادی ناشی از رکود تولید و بیکاری، میدانهای شهر تبدیل به اداره کاریابی آنها شده است. قشری که تضمینی برای کارشان وجود ندارد، در بهترین حالت فقط چند ماه در سال کار میکنند و به هیچ یک از تشکلهای کارگری تعلق ندارند. نبود شغل مناسب و درآمد کافی، دوری از خانواده، افزایش بیکاری، نبود امنیت شغلی و نداشتن بیمه همچنین نبود مکان مناسب برای اسکان در محل کار، قصه پرغصه کارگران فصلی است که برای یافتن شغل به کلانشهرها مهاجرت کردهاند.
بیمه و استفاده از مزایای قانون کار، معضل کارگرانی است که کارشان در فصلهایی خاص رونق دارد و در برخی فصول، تقریبا بیکار میمانند. از اینرو برای جلوگیری از تضییع حقوق کارگران فصلی، باید نظارت و بازرسی از کارگاههای کوچک از سوی متولیان وزارت کار بیشتر شود. چرا که آثار ناشی از بیکاری تمام ابعاد زندگی افراد و خانوادهها را در بر میگیرد. این آثار فقط محدود به مسائل و مشکلات مالی نیست، بلکه تاثیرات منفی فراوانی از نظر روانی و معنوی بر فرد بیکار و افراد تحت تکفل او میگذارد. این وضعیت در مورد کسانی که کار میکنند، اما به یکباره شغل خود را از دست میدهند و با قطع ممر معاش و درآمد مواجه میشوند، به مراتب بیشتر است. در این میان در قانون کار هیچ تفاوتی بین کارگران قرارداد دایم و موقت به لحاظ استفاده از مزایای قانون کار وجود ندارد و قانون به صراحت اعلام کرده که همه کارگران به تناسب سوابقی که دارند، باید از مزایای قانون کار و تامین اجتماعی برخوردار باشند و هیچگونه تبعیضی در پرداخت دستمزد، بیمه و رعایت حقوق کار بین کارگران موقت و فصلی و دیگر کارگران پذیرفته نیست.
بهدلیل عدم نظارت و بازرسی جدی و شرایط حاکم بر بازار کار کشور، حقوق کارگران فصلی تضییع میشود و هرچه کارگاهها کوچکتر باشد، امکان تخلف، عدم رعایت حقوق کار و تبعیض در پرداخت دستمزد بیشتر دیده میشود. در کارگاههای بزرگتر نظارت و بازرسیها بیشتر است، امکان پرداخت دستمزد و مزایای قانون کار واقعیتر است، اما در کارگاههای کوچک به ویژه در حوزه کارگران فصلی و موقت، عدم نظارت و بازرسی عالیه از سوی متولیان وزارت کار موجب اجحاف و تبعیض در حق کارگران فصلی میشود.
این در حالی است که در گذشته برای رعایت حقوق کار در کارگاههای ۱۰نفره و کمتر از آن دچار مشکلات اساسی بودیم. مثلا یک پروژه ساختمانی شروع به کار میکند و چند کارگر را به کار میگیرد، اما هیچ مامور یا بازرسی از اداره کار به آن مراجعه نمیکند. در حالی که مسائل ایمنی و بهداشت جزو اولویتهایی است که باید در چنین کارگاههایی رعایت شود. در این میان یکی از عمده مشکلات کارگران فصلی این است که در زمان ارائه خدماتی مانند بیمه به هیچ عنوان به حساب نمیآیند، اما دولت برای بالا بردن آمار اشتغالزایی خود این افراد را جزو شاغلان به حساب میآورد. یک کارگر فصلی شاید در طول یکماه فقط چند روز اشتغال به کار داشته باشد و از همینرو دولت نباید کارگران فصلی را در آمار اشتغالزایی وارد کند.
اگر یک فرد شاغل باشد و سپس بیکار شود، میتواند از مزایای بیمه بیکاری استفاده کند، اما هنوز برای بیمه کارگران فصلی هیچ راهکاری اندیشیده نشده است. از آنجا که فرصتهای شغلی کمی در اختیار کارگران فصلی است، این افراد مجبور هستند حتی بدون انعقاد قرارداد و با دریافت مبلغ بسیار اندکی بهعنوان دستمزد کار کنند. البته فقط بخشی از کارگران فصلی به کارهای ساختمانی اشتغال دارند و بهدلیل گستردگی تعداد کارگران فصلی باید طرح جامعی برای حل مشکلات بیمه و معیشت آنها تصویب شود. از اینرو سازمانهای کارگری نباید از نقش و وظایفی که درباره کارگران فصلی بر دوش دارند، غافل شوند. نباید انتظار داشته باشیم که تنها دولت و وزارت کار ساماندهی کارگران فصلی را در دستور کار قرار بدهند، بلکه انجمنهای صنفی و تشکلهای کارگری هم که وظیفه پیگیری مطالبات و حقوق کارگران را دارند باید به تکالیف و وظایفی که در قبال نیروهای کار موقت و فصلی دارند عمل کنند و در این خصوص فعال شوند. سازمانهای کارگری باید نسبت به شناسایی این دسته کارگران اقدام کنند و از طریق مذاکره با کارفرمایان از استخدام و نحوه فعالیت کارگران فصلی در کارگاهها با خبر شوند و وضعیت بیمه آنها در سازمان تامین اجتماعی را پیگیری و از حقوق قانونی آنها دفاع کنند.
عزم راسخ برای حل مشکلات کارگران
این وضعیت در حالی است که حل مشکلات این قشر از کارگران در ظاهر آسان به نظر میرسد، اما در عمل عزم و ارادهای راسخ میطلبد که مسئولین به آن نیازمندند، علاوه بر این نکتهای که از نگاه مسئولان مغفول مانده، استفاده از ظرفیت و توان این قشر از کارگران در رونق تولید کشوراست، امکانی که برای به دست آوردن رزق ِروزشان، در میدانگاههای شهر هرز میرود.
منبع: آرمان
* پژو هشگر حقوق کارگر
ارسال دیدگاه