علی تاجرنیا: خطر ظهور احمدی‌نژاد جدید می‌تواند خیلی جدی باشد

تهران (پانا)- علی تاجرنیا، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران گفت: ظهور احمدی نژاد جدید محتمل است اما باید تدبیر شود تا از یک چنین اتفاقی جلوگیری به عمل آید چون این اتفاق واقعا کشور را دچار عدم ثبات و تشتت در تصمیم گیری ها خواهد کرد.

کد مطلب: ۸۶۳۵۵۱
لینک کوتاه کپی شد
علی تاجرنیا: خطر ظهور احمدی‌نژاد جدید می‌تواند خیلی جدی باشد

اصلاح طلبان با وضعیت پیچیده ای مواجه هستند، وضعیتی که خیلی شبیه سال های ۸۱ تا ۸۴ است. در آن مقطع زمانی اصلاح طلبان سنگر به سنگر کرسی های قدرت را در حاکمیت به رقیب واگذار کردند اما واگذاری سنگر آخر خیلی تاریخ ساز شد و تبعات سنگینی برای کشور داشت. جامعه از فضای رادیکالی دست‌ساز اصلاح طلبان خسته بود، به یکباره احمدی نژاد با مواضع ساختارشکنانه وارد شد و با پیروزی خود بر آیت الله هاشمی رفسنجانی هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب را غافلگیر کرد.

علی تاجرنیا عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ظهور احمدی نژاد جدید را در فضای سیاسی کنونی جدی می داند و می گوید: {ظهور احمدی نژاد جدید} محتمل است اما باید تدبیر شود تا از وقوع چنین اتفاقی جلوگیری به عمل آید چون این اتفاق واقعا کشور را دچار عدم ثبات و تشتت در تصمیم گیری ها خواهد کرد.

مشروح گفت‌وگوی خبرآنلاین با علی تاجرنیا را در ادامه بخوانید:

تحلیلی در عرصه رسانه ای کشور وجود دارد که فضای سیاسی امروز کشور را به سال های ۸۱ تا ۸۴ تشبیه می کند. در آن سال ها ذائقه مردم عوض شد و زمان انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم اکثریت آرا به سمت جریان رقیب اصلاحات سوق پیدا کرد، آقای زاکانی اخیر گفته که «انتخابات مجلس آینده دوربرگردان انقلاب اسلامی است»، آقای ترکان گفته « خطر یک رئیس‌جمهوری غیرقابل پیش‌بینی که مقید به هیچ چیز نیست بزرگ است» یا آقای زیباکلام اعلام کرده «جریان رقیب دست بالا را در رقابت های سیاسی پیش رو خواهد داشت» نظر شما چیست؟
من موافق این تحلیل نیستم، معتقدم در همان سال های ۸۱ تا ۸۴ که منجر به حضور آقای احمدی نژاد شد، بخش عمده ای از دلایل به تغییر رویکرد مردم مربوط نبود؛ بخش عمده آنها به تشتت جریان اصلاح طلب و معرفی چند کاندیدا بر می گشت. پایگاه واقعی رأی آقای احمدی نژاد همان آرای دور اول انتخابات بود، آقای احمدی نژاد در دور دوم با دوگانه سازی نقش اپوزوسیون حاکمیت را ایفا کرد و در مقابل آقای هاشمی به عنوان نماد حاکمیت توانست انتخابات را برنده شود. اما درباره انتخابات مجلس معتقدم با توجه به نظارت استصوابی هیچ گاه نمی توان این رقابت را معدلی از فضای افکارعمومی دانست. البته در آن زمان ها رویگردانی از آقای خاتمی و اصلاح طلبان با بی تدبیری هایی نیز همراه شد که نهایتا ما شاهد تغییر آرای مردم بودیم. اما در حال حاضر و شرایط کنونی اعتقاد ندارم که رویگردانی از دولت و اصلاح طلبان به سمت انتخاب جریان اصولگرایی باشد. اتفاقا جریان اصولگرایی اصلا پایگاه جدی ندارد، جز آنجاهایی که نسبت به دولت انتقاد می کند و ظاهرا همراه با خواست بخش هایی از مردم می شود، به جز این مورد، در بقیه موارد ما به هیچ وجه نمی بینیم که اقبالی به سمت جریان اصولگرا باشد. حتی گفتمان اصولگرایی امروز غالب نیست. در مجموع اگر رویگردانی از جریان اصلاحات صورت بگیرد یک خلایی اتفاق می افتد که خیلی قابل پیش بینی نیست که چه جریان سیاسی برنده این انتخابات خواهد بود. در آنجا شخصیت فردی نامزد خیلی می تواند در جلب و جذب حمایت افکارعمومی مهم باشد و در این وضعیت تأثیرگذاری جریانات سیاسی کمتر خواهد بود.

سال ۸۴ گروه های مختلف اصولگرا هر کدام کاندیدای مخصوص به خود را داشتند. عده ای از قالیباف حمایت می کردند و بخش دیگر از آقای لاریجانی حمایت می کردند اما با وجود مخالفت های آقای ناطق درباره کاندیداتوری احمدی نژاد، او در انتخابات ثبت نام کرد و به فرموده شما با یکسری نقد نماد حاکمیت یعنی آقای هاشمی توانست اکثریت آرا را به سمت خود جلب کند و نزد افکارعمومی برجسته و پررنگ شود. در حال حاضر نیز برخی با استناد به شواهد و قرائنی می گویند فضای سیاسی کشور دارد به سمتی می رود که خطر ظهور یک احمدی نژاد جدید را جدی می کند، این خطر چقدر جدی است؟
این مسئله می تواند خیلی جدی باشد چون متأسفانه شاهد هستیم وقتی رئیس جمهور یکسری وعده هایی می دهد اما مردم احساس می کنند مثلا آن وعده ها تحقق پیدا نمی کند، اعتمادشان را از دست می دهند. قطعا رویکردهایی که مردم را به سمت گزینه های ناشناس و غیرقابل پیش بینی می برد، ضایعات و اثرات بدش به جامعه و کشور وارد می شود بنابراین باید این مسئله را مدیریت کرد. خصوصا نخبگان و جریانات سیاسی کمک کنند تا اتفاقات غیرقابل پیش بینی در صحنه انتخابات نیفتد چون در چنین مواقعی فردی می آید و کلی هزینه بار کشور می کند بدون آنکه هیچ جریانی بتواند نسبت به آن پاسخگو باشد. ولی به هر حال احتمال این اتفاق است و این هم بر می گردد به جریان های سیاسی ما که بنا به ملاحظات مختلف نتوانستند اعتماد افکار عمومی را جلب کنند. پس خیلی مهم است که در فرصت های باقی مانده اعتمادسازی صورت بگیرد. برای نیل به این مقصود جریان های سیاسی باید تقویت شوند اما متأسفانه برخی ها که مخالف و منتقد یک جریان سیاسی هستند، حاضرند به خاطر از میدان به در کردن رقیب، هر گونه هزینه ای را برای کشور ایجاد کنند و هیچ کس هم ظاهرا پاسخگو نیست. در مجموع {ظهور احمدی نژاد جدید} محتمل است اما باید تدبیر شود تا از یک چنین اتفاقی جلوگیری به عمل آید چون این اتفاق واقعا کشور را دچار عدم ثبات و تشتت در تصمیم گیری ها خواهد کرد.

شما گفتید «بروز و ظهور یک احمدی نژاد جدید محتمل است و خطرش را حس می کنید» و جای دیگر مطرح کردید که «اگر تشتت اصلاح طلبان در معرفی نامزد نبود احمدی نژاد پیروزی میدان انتخابات ریاست جمهوری نمی شد»، آیا اصلاح طلبان از تشتت های سال های ۸۱ تا ۸۴ عبرت و درس گرفتند؟
به هر حال اصلاح طلبان در دو دوره انتخابات اخیر از نامزدی تمام قد حمایت کردند که در جریان خودشان نبود. این نشانه بهره گیری آنها از آموزه های آن سال هاست. فلذا فکر می کنم ضمن آنکه آن درایت وجود دارد ولی به هر حال ممکن است با چالش هایی روبرو شود. در مجموع به شخصه معتقدم اصلاح طلبان باز هم به صورت منسجم یک تصمیم عاقلانه ای خواهند گرفت.

اصلاح طلبان در سال های اخیر تلاش کردند رویکرد منطقی از خود نشان دهند، به نظر شما آنها چقدر سعی دارند وجوه رادیکالیسم در اردوگاه سیاسی شان به شکل غالب بروز و ظهور پیدا نکند؟
قطعا آنها به لحاظ تجربه تاریخی به این نقطه نظر رسیدند، متنها این الزاما به معنای آن نیست که بخواهند از یک فرد یا مجموعه خاصی حمایت کنند. یعنی مشی اعتدالی و پرهیز از رفتارهای تند، الزاما به معنای آن نیست که فردا اگر آقای روحانی یا مجموعه نزدیک به او بخواهند به یک اصولگرای معتدل نزدیک شوند، پس اصلاح طلبان از این مسئله حمایت کنند. البته متأسفانه امروز برخی دوستان از ترس مرگ خودکشی می کنند اما به اعتقاد من اگر روزی چنین بحثی شود، این به معنای اعتدال نیست بلکه به معنی فروپاشی مرزهای هویتی جریان اصلاح طلب خواهد بود.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار