از حاشیه‌ تا متن شهر

طهران چگونه تهران شد

تهران (پانا) - یک تهران‌شناس معتقد است هرجای این شهر را که نگاه می‎کنید روزگاری حاشیه‌ای بوده که به متن شهر تبدیل شده است و این روند همچنان ادامه دارد.

کد مطلب: ۸۶۰۰۵۹
لینک کوتاه کپی شد
طهران چگونه تهران شد

به گزارش ایرنا، از قریه‌ای خوش آب و هوا در اطراف ری تا تبدیل شدن به پرجمعیت‌ترین شهر و پایتخت ایران، همه مسیری است که تهران طی کرده تا به جذاب‌ترین شهر ایران برای مهاجرت تبدیل شود. اما چگونه آن روستای کوچک به مقصد نهایی بسیاری از ایرانیان برای طی مسیرهای پیشرفت و ترقی تبدیل شد. روز تهران بهانه‌ای برای نگاهی گذرا به مسیر طهران تا تهران از زبان یک کارشناس میراث فرهنگی است.

**شکل‌گیری تهران انگیزه‌ نظامی داشته است
اسکندر مختاری، تهران‌شناس در گفت‌وگو با ایرناپلاس در مورد تاریخچه تهران می‌گوید: بر اساس اسناد و شواهد تاریخی به نظر می‌رسد هم شکل‌گیری شهر تهران و هم پایتخت شدن آن، انگیزه‌های نظامی داشته است. تاریخچه شکل‌گیری شهر به زمان شاه‌طهماسب برمی‌گردد که وی به‌خاطر دفع حمله ازبک‌ها، سه بار از قزوین به نواحی شرقی ایران و استرآباد لشکرکشی می‌کند تا حمله ازبک‌ها را دفع کند.

«شاه‌طهماسب دو بار اول در تهران اردو می‌زند و در بار سوم، دستور می‌دهد به دور شهر تهران حصاری بکشند و شهری را در سال ۹۶۱ هجری شمسی بنیان بگذارند. اینکه تهران مورد توجه شاه‌عباس نیز قرار می‌گیرد، با حضور و اقامت او در تهران به هنگام اقدامات نظامی که انجام می‌دهد مرتبط است.»

وی با بیان اینکه تهران یک موقعیت سوق‌الجیشی خاص داشته که از طرف جنوب با فلات مرکزی ایران در ارتباط بوده و از طرف شرق و غرب با راه قدیم و پراهمیت ابریشم و راه خراسان در ارتباط بوده است توضیح می‌دهد: این موقعیت تهران کمک می‌کرد تا حکومت مرکزی در اسرع وقت، به مناطقی که نیاز به حضور نظامی دارد لشکرکشی کرده و حضور داشته باشند. در مرحله دوم، همین اتفاق برای آقا محمدخان می‌افتد.

«آقا محمدخان وقتی که از شیراز فرار می‌کند، به سمت ایل قاجار که در استرآباد بودند می‌آید تا حمایت ایل قاجار را با خود داشته و بتواند به نواحی مختلف فلات مرکزی ایران، ازجمله شیراز و کرمان لشکرکشی کند و خاندان زند را که حاکم نواحی مختلف ایران بودند شکست دهد. او نیز تهران را انتخاب می‌کند تا هم به استرآباد و حمایت ایل قاجار دسترسی داشته باشد و هم به فلات مرکزی ایران.»

**وقتی تهران جای تبریز و اصفهان را می‌گیرد
به گفته مختاری، به هر حال تهران سال ۹۶۱، در یکی از روستاهای بزرگ توابع ری، که یک مرکز شیعه‌نشین بوده و خانواده صفوی در آنجا امنیت داشته بنیاد گذاشته می‌شود و در سال ۱۲۰۰ ، بعد از تاجگذاری آقا محمدخان هم به پایتختی انتخاب می‌شود. ولی رشد شهر تا زمان پایتخت شدن رشدی آرام و بطئی است.

این تهران‌شناس با بیان اینکه پس از پایتختی این روند رشد سرعت می‌گیرد تا به اواخر محمدشاه می‌رسد ادامه می‌دهد: با آمدن امیرکبیر و بر تخت نشستن ناصرالدین‌شاه، تهران به‌عنوان یک مرکز سیاسی و تجاری و اقتصادی کشور ایران عمل می‌کند. در حالی که تا پیش از آن مرکز اقتصاد ایران، بیشتر بر تبریز و اصفهان متمرکز بود.

« از دوره ناصرالدین‌شاه است که توسعه تهران اوج می‌گیرد و سال ۱۲۸۴ تصمیم می‌گیرند وسعت شهر را از ۴۰۰ هکتار به ۲۵۰۰ هکتار افزایش دهند. به‌طوری که شهر نزدیک به ۶ برابر می‌شود و دلیل آن نیز این است که علاوه بر اینکه محدوده داخل حصار در زمان ناصرالدین‌شاه مملو از جمعیت و بافت مسکونی بوده است، اراضی اطراف شهر در شرق در محله دولاب، در جنوب، بیرون دروازه محمدیه و در شمال باغ هزارستان، لاله‌زار، عشرت‌آباد و اراضی یوسف‌آباد توسعه پیدا کرده بود و شهر قاجاری این بخش توسعه یافته را داخل منظومه شهری جدید می‌آورد.»

وی اتفاق بعدی در تهران را فروریختن حصارهای شهر بیان کرده و می‌گوید: اتفاقی که می‌افتد این است که شهر توسعه مداوم دارد و در سال ۱۳۰۲ با اقدامات بلدیه تهران، شهر یک ساماندهی اساسی پیدا می‌کند و برای عبور اتومبیل‌ها خیابان‌کشی می‌شود و در سال ۱۳۰۹، بلدیه رسماً اقدام به پرکردن خندق‌های اطراف شهر می‌کند و به‌جای آن، خیابان‌‎های جدیدی شکل گرفته و بر وسعت شهر افزوده می‌شود و وسعت شهر عملاً از محدوده حصار خارج می‌شود.

«از سال ۱۳۰۰ به بعد، دوره صنعتی شدن شهر است و صنایع به‌تدریج در امتداد راه‌های ورودی به شهر شکل بگیرد. این زمانی است که کارخانه‌ها از کنار جاده دماوند، قزوین و جاده ساوه به‌تدریج استقرار پیدا می‌کنند که این اتفاق همزمان با مهاجرت روستاییان به شهر است»

تمرکز امکانات، بهانه‌ای برای جذب جمعیت غیرشهری در تهران
مختاری خاطرنشان می‌کند: مهاجرت روستاییان به شهر، ورود جمعیت شهرنشینی جدیدی را برای شهر به همراه دارد. اتفاقات بعدی مرتباً و پی‌درپی ظاهر می‌شود و آن مهاجرت به بهانه‌های مختلف است. یکی از این بهانه‌ها، ملی شدن صنعت نفت است که سبب می‌شود دولت دیوان‌سالاری که شکل گرفته و همه اقداماتی مانند توسعه صنایع و بهداشت که قرار است در مقیاس سرزمین مدیریت و گسترش یابد در تهران تمرکز یافته و این شهر به کانونی برای جذب جمعیت غیرشهری تبدیل شود.

«این تمرکز سبب می‌شود جمعیتی که روستاها دیگر پاسخگوی ساکنان آن برای نیازهای اقتصادی و معیشتی نیست، برای تأمین معاش و پیدا کردن شغل و ارتقا به شهرهای بزرگ و تهران مهاجرت کنند.»

این تهران‌شناس، اتفاق بعدی را که سبب افزایش جمعیت شهر تهران شده است اصلاحات ارضی می‌داند و توضیح می‌دهد: اصلاحات ارضی، کانون قبلی اراضی کشاورزی را که متکی بر سیستم ارباب-رعیتی بوده از هم می‌پاشد و رعایا که دیگر مدیری برای اقتصاد کشاورزی و اربابی برای تأمین منابع سرمایه‌گذاری در کشاورزی نداشتند به‌تدریج روستاها را رها کرده و برای کار و تحصیل فرزندانشان به تهران می‌آیند و این روند هنوز هم ادامه دارد.

مختاری، اتفاق بعدی در روند توسعه تهران را انقلاب اسلامی می‎‌داند که به دنبال آن، موج جدیدی از مهاجرت آغاز شده و جمعیت درون‌زای تهران را تشدید می‌کند. اتفاق بعد از آن جنگ تحمیلی است که آن هم مهاجران جدیدی را به عرصه شهرها، به‌ویژه تهران می‌آورد.

«این بهانه‌ها برای توسعه جمعیت در تهران امروز، هنوز هم پایدار است. به‌طوری که شاید بتوان ادعا کرد از هشتگرد تا دماوند منطقه شهری تهران است و محدود به ۷۰۰ کیلومتر مربعی که شهرداری تهران مدیریت آن را برعهده دارد نیست و بسیار افزون‌تر از آن است. آنچه بر تهران گذشته با این رشد جمعیت و توسعه تصاعدی شهر، سبب شده نشانه‌هایی از هر مقطع تاریخی در شهر به‌جا بماند.»

**شهر تهران همواره از درون متراکم شده است
این تهران‌شناس می‌گوید: برداشت من این است که شهر تهران در ادوار مختلف ابتدا از درون متراکم شده و بعد جمعیت در حاشیه‌ها استقرار پیدا کرده و بعد در اثر توسعه شهری، حاشیه‌ها تبدیل به متن شهر شده و حاشیه‌های جدیدی به‌وجود آمده است. بنابراین آن چیزی که به‌عنوان یک اصل همیشگی بر تهران اعمال شده، تبدیل حاشیه به متن است.

«این حواشی شهر، نشانه‌هایی از خودشان به‌جا گذاشته که به متن تبدیل شده و قابل‌پیگیری است. می‌توان گفت شما به هرجای شهر تهران بروید، آنجا روزی حاشیه بوده که انواع مختلفی داشته است، حاشیه‌های باکیفیت و حاشیه‌های بی‌کیفیت. برای مثال، حد فاصل خیابان انقلاب تا بلوار کریم‌خان و بلوار کشاورز ، مدتی حاشیه شهر بوده است که رجال و اعیان در آن رفت و آمد می‌کردند و سپس به متن شهر تبدیل شده است.»

«دانشگاه تهران نیز درواقع در حاشیه شهر بناشده و سپس به متن شهر اضافه شده است. میدان مشق زمانی در حاشیه تهران بوده و اکنون در متن شهر قرار گرفته است. به همین ترتیب می‌بینید که اراضی شهرک غرب، زمانی در حاشیه شهر بوده ولی اکنون در متن شهر و جزو میراث شهری است.»

به گفته مختاری، این توالی توسعه شهری، آثار متعددی را از خود به‌جا گذاشته است. تهران از زمانی که روستای کهنی در ری بود تاکنون، نشانه‌های مختلفی از تداوم سکونت و استقرار انسان را در خود جا داده است که ما از آن به‌عنوان میراث شهری تهران نام می‌بریم.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار