میثم هاشمخانی*
بلای یارانههای سیاه
برای تشریح وضعیت فعلی اقتصاد کشور و راههای برون رفت از آن لازم است در ابتدا ریشههای مشکلات فعلی را واکاوی کنیم. پس از این واکاوی، میتوان راهحلهایی به سیاستگذاران ارایه داد. آنچه در کنار تحریمهای اقتصادی و نفتی علیه کشور، وضعیت فعلی اقتصاد را ایجاد کرده، انباشت سیاستهای نادرست است که سالیان سال تداوم داشته است.
تاثیر انباشت سیاستهای نادرست از دست کم دو بُعد قابل بررسی است. بعد اول تورم است. مسوولان و سیاستگذارانی که سالیان سال بر طبل تورم تک رقمی میکوفتند، از اینکه تورم کشور به رقم ۹درصد رسید، اعلام رضایت کردند. حتی بدون در نظر گرفتن اینکه تورم تکرقمی رسما پایان یافته است باید در نظر داشت که طبق گزارشهای بینالمللی، میانگین موزون کشورهایی که آمارهای رسمی ازتورمشان موجود است، نشان میدهد در سال میلادی گذشته، میانگین تورم در جهان ۱.۷ درصد بوده است. به بیان دیگر حدود ۱۰۰ کشور تورم زیر ۲درصد دارند.
کشورهایی که تورم کنترل شده و زیر ۲درصد دارند، توانستهاند کشور و اقتصادشان را در مسیر دستیابی به معیارهای جهانی قرار دهند. مراکش با تورم سالانه ۱.۴، آنگولا با تورم ۲.۲ و جیبوتی با تورم یکدرصد گواه این ماجراست که دستیابی به تکنولوژی تورم پایین، ربطی به دانش اقتصادی ندارد. این کشورها حتی از نظر دانش اقتصادی و درجه توسعهیافتگی از ایران هم عقبتر هستند. بنابراین بحث اینجاست که چرا تا به امروز به سوی دستیابی به تکنولوژی تورم پایین، حرکت نکردهایم. اگر تورم پایین محقق شود، بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور حل میشود. هرچه هدفگذاری تورم مطابق با میانگین جهانی، دیرتر انجام شود،
شکاف بین تورم ایران و میانگین جهانی بالاتر میرود و انباشت این شکاف بعد از سالها، منجر به نوسانات شدید در نرخ ارز، رکود تولید و افزایش قیمتها میشود. بعد دوم، اعطای حجم بالای یارانههای سیاه است. منظور از یارانههای سیاه، یارانههایی است که فقر و نابرابری را بیشتر میکند و ساختار کارآمد بازارهای رقابتی را بهشدت تخریب میکند. یکی از یارانههای سیاه، اختصاص ارز دولتی به قسمتی از تقاضاکنندگان است. همین امر باعث چند نرخی شدن ارز و افزایش ناکارآمدی در بازارهای اقتصادی میشود. جالب آنکه غیر از ایران، کره شمالی و ونزوئلا هیچ کشور دیگری چند نرخ ارز ندارد و همگی تکنرخی هستند.موضوعی که برای ما آشنایی ندارد (تکنرخی شدن ارز) برای کشورهای دیگر اساس بازار ارز است.
مصداق دیگر یارانه سیاه، یارانه به انرژی است. یارانه انرژی، قیمت بنزین را یکپنجم میانگین قیمت کشورهای همسایه کرده است. انباشت یارانههای سیاه در بخشهای مختلف مانند ارز، انرژی، طلا و... کسری بودجه دامنهداری را برای کشور ایجاد کرده که با گذر زمان، تورم و افزایش قیمت را به همراه دارد. اگر همین الان، تحریمها برداشته شود، تا زمانی که به سمت اصلاح ساختاری نرویم، با هر شوکی (داخلی و خارجی) اقتصادمان آسیبپذیر خواهد بود. راهحل این مساله، قطع یارانههای سیاه، قیمتگذاری بر اساس قیمتهای جهانی و هدفگذاری برای رسیدن به نرخ تورم میانگین جهانی است. برای دستیابی به این مهم باید ابزارها و تکنولوژیهای مهم را کسب و علاوه بر استفاده از تجارب جهانی، درآمدهای نفت و گاز را نیز شفافسازی کرد.
منبع: اعتماد
*اقتصاددان
ارسال دیدگاه