آسیبهای اجتماعی فقط برای قشر ضعیف و آسیب دیده است
ارومیه (پانا) - آسیب های اجتماعی یکی از مسایل مورد توجه جامعه بشری از گذشته تا به امروز است با گسترش انقلاب صنعتی و بزرگ شدن دامنه نیازمندیهای انسان و به دنبال آن احساس ناکامی و محرومیت از خواستهها موجب گسترش اعتیاد، فساد، دزدی، انحرافات جنسی و سایر آسیبها شده است. خیلی از این آسیبها در دوره های مختلف وجود داشته اما در هر دوره برخی از آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند و برخی زاده یک دوره خاص هستند.
بیشترین آسیب دیدگان از خانواده های کم درآمد و ضعیف جامعه هستند که با توجه به نیاز آنها برای تامین منابع مالی از هیچ کاری دریغ نمیکنند. شاید نبود درآمد کافی و مسائل و مشکلات جامعه منشاء مشکلات باشد؟
در جامعه ای که مشکلات اقتصادی روز به روز در حال افزایش باشد و بیکاری به اوج خود برسد باعث بروز مشکلات در بین مردم مخصوصاً قشر ضعیف جامعه شده و از این رو عواقب غیرقابل جبرانی را به دنبال دارد.
جوانی که درآمد کافی نداشته یا بیکاراست همیشه در طمع چیزهای نداشته حرص خواهد خورد و ممکن است روزی برسد که زندگی برایش مهم نبوده و دست به هر کاری بزند و تمام آروزهایی که در دوران کودکی داشته را یک روزه به تباهی بکشد؛ تمام زندانیانی که در زندان هستند هیچ یک از دوران کودکی و نوجوانی خلافکار به دنیا نیامده اند خیلی هایشان بخاطر همین مشکلات اقتصادی دست به چنین کارهایی زده اند ؛ یا بقول خیلی از بزرگان که همیشه تکه کلامشان این بوده که «با دوستان ناباب نگرد» ولی این را نمی دانند که همین دوستان ناباب نیز بخاطر برخی مشکلات شده اند دوستان ناباب!
فردی که در دوران کودکی نیاز شدید به محبت و بازی دارد تا بتواند زندگی اش را شکل دهد اما در کمال ناباوری از سن خیلی کم بخاطر امرار و معاش خانواده اش در مکانیکی ها یا شغل های دیگر مشغول بکار است و با تمامی رفتارهای غیر عادی که در این شغل ها می بیند و راهش از یک زندگی متعادل خارج و از همان بچگی عذاب کشیده بزرگ می شود . این رفتارها در آینده این فرد تاثیر خواهد داشت و تمامی عذاب ها و درآمد کم باعث بروز عقده در این فرد می شود که در آینده این فرد را به فردی پر از کینه و نفرت از تمامی از کارهای سخت میکند که این خطرناکترین صورت ای مسئله است او می کوشد تا با عقده هایی که از دوران کودکی به همراه دارد را سر همه خالی کند و در طمع پول باشد که ناگهان وقتی چشمش را باز می کند دوستانی پیدا کرده که مثل خودش از پر از کینه و نفرت هستند و باهم دست به کارهای جبران ناپذیر در زندگی شان میزنند و روزی چشمانش باز میکند و میبیند در یک اتاقک خیلی کوچک نیمه تاریک در کنار همان دوستان پشت میله هایی هر روز برایش تکرار خواهد شد زندگی میکند و در این دنیا جز مادر پیرش کسی را ندارد که حامی او باشد.
مادر پیری که از فقر رنج میبرد اما با بخاطر مهر مادری برای پسرش از همسایه ها پول جمع کرده برای فرزندش در زندان میفرستد. درد از این بزرگتر که مادر پیری که بخاطر فقط ۱۵ هزار تومن خودش را پیش همه کج کرده و طلب پول میکند. اما دراین میان افرادی هستند که کمترین خرجی زندگی شان در یک روز پول کل یک ساله این مادر پیر است.
برای جلوگیری از این آسیب ها همایش هایی برگزار میشود اما خروجی این همایش ها آیا تا بحال مفید بوده است ؟
جواب این سوال بسیار راحت است چون هیچ موقع مسئولین بزرگواری که این همایش ها را برگزار میکنند هیچ وقت دراین صدد نیستند که همایش خروجی داشته باشد فقط برای رفع تکلیف و نوشتن حق الزحمه های کلان تلاش میکنند.
جامعه ای زمانی از آسیب های اجتماعی دور خواهد بود که :
اقتصاد جامعه درست باشد.
فرهنگسازی از همان اول انجام گیرد.
مسئولین بزرگوارش در کنار عموم مردم زندگی کنند!
/بهزاد گلستانی/
ارسال دیدگاه