بهروز خدارحمی*
بازار سرمایه جور بقیه بازارها را میکشد
در این برهه زمانی، آزاد شدن معاملات ارزی یکی از موثرترین پارامترها بر بازار سرمایه بوده است که مسلما این پارامتر تاکنون باعث این شده که عمده بازارهای رقیب یا بازارهای موازی رشد کنند. همچنین همین یک متغیر کافی است تا بازار سرمایه که اتفاقا بیشتر از همه میتواند متاثر و منتفع باشد، تاثیر لازم را نپذیرد.
در صورتی که سیاست دولت، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی بر این مبنا باشد که عناوینی را که درآمدهای صادراتی و درآمدهای ارزی دارند، این امکان را داشته باشند که بتوانند از افزایش نرخ برابری ارز نسبت به ریال منتفع شوند، قطعا وجود چنین متغیری باعث میشود تا مدت زیادی بازار بسیار پررونق و جذابی در بازارهای اقتصادی داشته باشیم. به قدر کافی دور اول تحریمهای آمریکا اثر خود را بر بازار سرمایه گذاشته است.
از آنجایی که بازار سرمایه اصطلاحا به این دلیل که چشماندازهای چند ماه بعد و آثار اتفاقات را بر خود میبیند، میتوان گفت هرگونه خبر منفی و تاثیرگذاری که در سطح جامعه و سطح بینالمللی وجود داشت اثر خود را در بازار سرمایه گذاشته است و اصطلاحا میتوان گفت بازار سرمایه پیشخور شده است و در حال حاضر صرفا اخبار مثبت بر بازار سرمایه بیتاثیر است.
بهتر بگویم در چنین شرایطی که عمدتا اخبار منفی تاثیرات خود را بر بازار سرمایه داشته است، بعید است که اخبار مثبت یا پارامترهایی چون خروج از تحریم و... بتواند اثر مثبتی در این جریان داشته باشد. به هر ترتیب درباره شفافترین بخش جامعه که اعم از بازارهای سرمایه، بورس و اوراق بهادار است، این نگرانی که سیاست ارزی کشور به سمتی حرکت کند که این بخشها جور باقی بازارها را به جان بخرند، وجود دارد. بسیاری از بخشهای پوشیده و پنهان کسبوکار در کشور از به وجود آمدن مابهالتفاوت نرخ ۴۲۰۰ تومانی ارز با بازار آزاد منتفع شدهاند و گاهی سودهای نامتعارفی نیز بردهاند، در نتیجه باعث شده که صنایع فعال و شفاف نتوانند در بازار سرمایه منتفع شوند.
شرکتهای بورسی نمیتوانند ارز خود را با شفافیتی که در عملکرد خود دارند در جای دیگری جز سامانه نیما یا به قیمتهای دستوری نامتعارفی که اعلام شده است، عرضه کنند. در نتیجه بار اقتصاد و نابرابری عرضه و تقاضا بر دوش بخش صنایع و شرکتهای اسناد بورس و اوراق بهادار که شفافترین بخش است، قرار میگیرد. قطعا این اتفاق حامل خبر بسیار بدی برای بازار سرمایه است. نباید ابهاماتی در سیاستهای ارزی در بلندمدت وجود داشته باشد و امیدواریم این ابهامات بهزودی مرتفع شود.
در شرایطی که این ابهامات را رفع کنیم و چاره اندیشی درستی برای آنها شبیه به مقدماتی که در بازار ثانویه ارز فراهم کردیم را ایجاد کنیم، طبیعتا میتواند آثار جذابی در بازار سرمایه داشته باشد. همچنین تاثیر تغییرات کابینه دولت را نمیتوان بر اساس گمانهزنیهایی که درباره آن به وجود آمده قضاوت کرد، چراکه تاکنون فقط شاهد تغییر رئیس کل بانک مرکزی بودهایم. تنها افزایش قیمت ارزی که با کمی تاخیر صورت میگیرد، قابل ارزیابی است و چشمانداز روشنی پیش روی بازار سرمایه قرار میدهد.
منبع: آرمان
*کارشناس ارشد بازار سرمایه
ارسال دیدگاه