بررسی وجه نمایشی و سینمایی در انتخابات

تهران (پانا) - کارشناسان و اساتید دانشگاه و سینماگران در نشست انتخابات و سینما با اشاره به تأثیرپذیری سینما از سیاست یادآوری کردند که در سال‌های اخیر عرصه انتخابات کشورمان به فضای سینمایی و نمایشی نزدیک شده است.

کد مطلب: ۸۲۱۷۴۹
لینک کوتاه کپی شد
بررسی وجه نمایشی و سینمایی در انتخابات

به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، نشست انتخابات و سینما روز گذشته با حضور اساتید و کارشناسان دکتر ناصر هادیان از اساتید دانشگاه تهران، محمد مهدی عسگرپور کارگردان و نویسنده سینما، دکتر محمدهادی کریمی کارگردان و نویسنده سینما و دکتر یوسف مولایی استاد حقوق بین‌الملل، الهه کولایی نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی و دکتر مجید حسینی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.
دکتر عبدالحسین لاله در ابتدای این نشست اظهار کرد: خوشبختانه به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی دو شماره فصلنامه فارابی به مسئله سینما و سیاست اختصاص یافت و اخیراً شماره ویژه‌ای نیز درباره سینما و انتخابات در دست تهیه است و من درباره فیلم‌های انتخاباتی و مستندهای اجتماعی مطلبی را در این ویژه نامه نگاشتم.
این کارشناس امور سینمایی توضیح داد: انتخابات پیش از پیروزی انقلاب معنایی نداشته و بعد از انقلاب این مقوله معنا پیدا می‌کند و به امروز رسیده است. پرسش اول اینکه سینما چگونه به باروری انتخابات می‌تواند کمک کند؟
وی با طرح پرسش‌هایی درباب انتخابات و سینما یادآور شد: آیا سینما به دنبال سیاست‌های جاری است؟ سینماگران بر این اعتقادند سینما شیپوری نیست که بتوان در آن دمید و این هنر ابزاری نیست که بتوان هدف‌گذاری‌های سیاسی را در آن مستقیم جاری شد و برای این مهم باید شیوه‌هایی را در نظر گرفت و هنر هفتم انعکاس دهنده واقعیت‌های ملموس و غیر ملموس و ایده‌آل‌ها است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: سینماگران بر این اعتقادند که سینما اندیشه است و نیازمند تحمیل اندیشه از حوزه‌های دیگر نیست و سیاست از منظر سینماگر هم مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.
دکتر لاله عنوان کرد: سینما رسانه در حال ساخت و ساختار و ماهیت آن در حال تغییر است و با توجه به جذابیت‌های بصری این حوزه، قدرت سیاسی متوجه قدرت سینما در جذب مخاطب و تغییر سلایق و آرا شد.
وی ادامه داد: سینما یک وسیله ارتباطی است و در ارتباطات هیچ وسیله‌ای نیست که به خودی خود رها شده باشد و حرکت کند.
لاله ادامه داد: از سال ۷۶ سینماگران مستقیم وارد عرصه رقابتی انتخابات شدند و فیلم‌های انتخاباتی را ساختند و سیل جدی فیلمسازی از سوی فیلمسازان برای انتخابات نزولی است و در سال ۹۲ تقریبا حضور فیلمسازان فعال در این زمینه صفر است.
وی تصریح کرد: نکته دوم اینکه فیلمساز برای انتخابات و یا درباره انتخابات باید فیلم بسازد؟ اگر هدف تقویت مبنای انتخابات است باید در این باره فیلم ساخته شود.
این کارشناس گفت: سوال اصلی دیگر این است اگر انتخابات یک بحث اجتماعی پایه‌ای است اگر سینماگر بخواهد در این زمینه عمیق شود باید به واقعیت‌های اجتماعی توجه کرده و از توهمات اجتماعی بپرهیزد.
بر این اساس چگونه سینما به مشارکت بیشتر در انتخابات کمک می‌کند؟ صرفا پرداختن به مسائل انتخاباتی نامزدها و یا واقعیت‌های اجتماعی؟
لاله یادآور شد: فراموش نکنیم سینمای امروز ما سینمای ۹۷ است و با همه تحولات اجتماعی، روز به روز سرعت آگاهی بخشی در جامعه در حال افزایش است.
در ادامه این نشست دکتر ناصر هادیان اظهار کرد: در ۲۰۰ سال اخیر مشارکت در امر سیاسی و تصمیم‌گیری به صورت نهادمند امر مطلوبی بوده است. اگرچه این می‌تواند تنها روش تصمیم‌گیری باشد اما این امر بیش از روش تصمیم‌گیری مطرح می‌شود و ارزش‌های یک جامعه نیز با آن عجین شده است.
وی یادآور شد: انتخابات به رغم مشکلات روشی مناسب است و وقتی بررسی می‌کنیم درمی‌یابیم کم‌خطرترین و کم‌هزینه‌ترین راه‌ها در نظام‌های سیاسی انتخابات است.
این استاد دانشگاه تهران توضیح داد: اگر در جامعه به این مهم برسیم که انتخابات به عنوان یک روش و یا ارزش است، سینما چه نقشی در این زمینه می‌تواند داشته باشد؟ ممکن است برخی اقدام به ساخت تیزرهای تبلیغاتی کنند و یک فرد بر اساس سود و زیان اقدام به ساخت تیزر انتخاباتی می‌کند. ما متعرض به این بحث نیستیم اما مهم سینما و تبعات آن است.
هادیان تصریح کرد: انتخابات یک حق است تا تکلیف و اعمال یک حق بستگی به فرد دارد؛ من معتقد به اعمال این حق هستم اما موافق نیستم این امر مستقیم مورد توجه سینما قرار گیرد. به عبارتی سینمای پارتیزان و حزبی و سینمای تجاری را می‌پذیرم؛ همه جای دنیا این نوع سینما وجود دارد اما می‌خواهم متفاوت تر از این نوع سینما بحث کنم.
وی با اشاره به سینمای اصغر فرهادی و آثار این سینماگر عنوان کرد: سینمای فرهادی طرح بحث می‌کند و قضاوت را به مخاطب واگذار می‌کند و این شیوه خوبی است.
این استاد دانشگاه با اشاره به برخی بدعت‌ها و ذهنیت‌ها که در جامعه نهادینه شده است گفت: «سرتاپا یه کرباس» تزی است که در جامعه ما جا افتاده است. چه فرقی بین این رییس جمهوری و دیگری و یا این وزیر و آن وزیر چه تفاوتی وجود دارد؟ و یا در عرصه بین‌المللی چه تفاوتی بین اوباما و ترامپ هست و سگ زرد برادر شغال است. این دید اذهان ساده‌انگارانه را برای عدم عمل توجیه می‌کند. اینها همه یکسان هستند پس من رای نمی‌دهم. اگر سینما بتواند این موضع را که گزینه‌ها با یکدیگر فرق دارند یا ندارند به خوبی تشریح کند موفق خواهد بود.
هادیان افزود: پرسش دیگر اینکه آیا مسائل پیچیده را نیز باید برعهده انتخاب و قضاوت مردم گذاشت؟ به عنوان نمونه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را می‌توان به همه پرسی گذاشت؟ عموماً ما یک رأی می‌خواهیم بدهیم و از رأی خودمان انتظارات عجیب و غریب داریم و باید انتظارات را متعادل کنیم.
وی توضیح داد: «تز سرتا پا یک کرباس» و «سگ زرد برادر شغال» تز غلطی است و اگر سینما بتواند بدون جهت‌گیری خاص طرح موضوع کند و تبعات مشارکت و یا عدم مشارکت را در معرض مردم قرار دهد و سپس مردم تصمیم بگیرند. اگر قرار است برای مشارکت در انتخابات یک بسیج عمومی ‌شکل گیرد باید به این صورت باشد.
دکتر محمد هادی کریمی کارگردان و نویسنده سینما در این باره اظهار کرد: موضوع سیاست و سینما و دخالت سینماگران در سیاست بحث کلی است و از بررسی سیاست در نگاه اول، مسئله انتخابات برجسته می‌شود درصورتی که گستره سیاست و حضور هنرمندان در این عرصه می‌تواند وسیع تر باشد و انتخابات نمود بارزی است که همه شاهدش هستیم.
وی درباره نسبت سینما و سینماگران با سیاست در دنیا در ادوار مختلف افزود: هنر هفتم هنری جهانگیر است و از ابزارهای نظامی کارکرد بیشتری دارد. در ادوار مختلف هنرمندان چپ به عنوان تهییج کننده، ایدئولوژی خود را تبلیغ می‌کردند و نمی‌دانستند اثر هنریشان مشوش می‌شود و یا فیلمی که هنرمندی برای رایش سوم می‌سازد فاقد ارزش‌های هنری است.
این نویسنده و کارگردان سینما با ذکر نمونه‌ای در این باره عنوان کرد: مستند «پیروزی یک اراده» یک فیلم تبلیغاتی تهییج کننده ایدئولوژیک است که در صدر بهترین‌های مستندهای سینمای دنیا قرار دارد. پس می‌بینیم نداشتن نگرانی از اینکه فیلمساز متهم به تبلیغ یک ایدئولوژی باشد موجب ماندگاری یک اثر می‌شود و این فیلم اواخر ۱۳۱۸ در ایران نیز نمایش داده شد.
کریمی ‌تصریح کرد: در اتحادیه جماهیر شوروی بر مبنای ایدئولوژی که داشتند رئالیسم سوسیالیستی را وارد کردند و ایدئولوژی چپ در برهه‌ای قهرمان را ملت معرفی کرد و معرفی قهرمان را از حالت مرسوم در سینما بیرون آورد.
وی با اشاره به رابطه سیاست و سینما در آمریکا افزود: در سینمای آمریکا سینما برای تبلیغ ایدئولوژی استفاده نمی‌شود بلکه سبک زندگی در هنر هفتم تبلیغ می‌شود و آمریکایی‌ها مانیفست جدید و ایدئولوژی نویی ندارند. سینمای امریکا در اوایل به جایی می‌رسد که جان فورد «کلاه سبزها» را برای ارتش امریکا می‌سازد و در برخی انتخابات نفس گیر می‌بینیم آرنولد به عنوان طرفدار جمهوری‌خواه و شان پن از طرفداران دموکرات‌ها به عرصه وارد می‌شوند و سینمای ترمیناتوری در مقابل سینمای هنری‌تر و حقوق بشری‌تر و انسانی‌تر چپ‌های مقیم هالیوود قرار می‌گیرد.
کارگردان «برف روی شیروانی داغ» گفت: این تقابل در سینمای امریکا هم هست و سینماگر ایرانی نیز اگر خودش هم نخواهد وارد این عرصه می‌شود. سینما یک هنر غربی است و باید چشم داشته باشیم و ببینیم چه اتفاقاتی در روند تکاملی سینما در زادگاهش می‌افتد.
کریمی ادامه داد: طبیعی است در سال ۷۶ سینماگران وارد عرصه انتخابات می‌شوند اما سینماگران با نگاه حزبی وارد این عرصه نشده بلکه ایدئولوژیک پای به انتخابات گذاشتند.
وی تصریح کرد: آنان فکر می‌کردند با حضور خاتمی به آزادی‌های بیشتری در عرصه فیلمسازی می‌رسند و خواسته آنان این بود که به رونق سینما برسند. این یک مسئله تخصصی بود، اما از سال ۸۴ به بعد این فرم از بین رفت و سینماگران با تمرکزی که در دوره ۷۶ داشتند به میدان انتخابات نیامدند و مسئله حزبی شد. تعدد نامزدها در طیف اصولگرایان و اصلاح طلبان موجب حضور سینماگران بود.
این نویسنده سینما عنوان کرد: اگر زمانی یک بازیگر می‌گفت من در زمان فلان نامزد حس و حال بهتری داشتم امروز این روند تغییر کرده است. البته باید از فضای مجازی غافل نشویم. زمانی سینماگران فیلم مستند می‌ساختند که هر هنرمند صاحب یک پیج شخصی نبود، اما امروز هر صفحه شخصی می‌تواند میلیون ها فالوور را جذب کند در نتیجه می‌بینیم کسانی که حرفی برای گفتن دارند و مانند سال ۷۶ با اعتقاد قلبی از یک کاندیدا حمایت می‌کنند بیشتر در صفحات شخصی حضور دارند به خصوص وقتی می‌بینند که فیلمی که می‌سازند باید در صدا و سیما پخش شود که این امر با سانسور همراه است.
کریمی گفت: آیا هنرمندان می‌توانند برای تبلیغات انتخاباتی به رغم حرکت‌های شتابزده و انتخاباتی رفرنس باشند؟ معتقدم می‌توانند و شاید چیزی که موجب می‌شود این سوتفاهم‌ها از بین برود هنرمندان رفرنس بودن خود را با ورود به مباحث تخصصی حفظ کنند و مشارکت درست و مطلوب را از این طریق بالا ببرند.
محمد مهدی عسگرپور کارگردان و نویسنده سینما نیز در این نشست گفت: موضوع سینما به معنای هنر هفتم و پیوند آن با مفهوم کلی سیاست و جزیی‌تر انتخابات می‌تواند جذاب باشد.
وی با بیان اینکه در برهه‌ای از تاریخ احساس سینماگران بر عقلشان غلبه کرده عنوان کرد: وقتی درباره سینما به مفهوم عام حرف می‌زنیم ممکن است فراموش می‌کنیم که راجع به کدام بخش حرف می‌زنیم؛ سینما، فیلم سینمایی، سینماگران و یا تیزرهای انتخاباتی که در دوره‌ای کاربرد دارد.
مدیرعامل سابق خانه سینما عنوان کرد: در بسیاری مباحث، ذهنمان به سینمای امریکا ارجاع پیدا می‌کند که در این حوزه‌ها قوام یافته عمل می‌کند. درباره انتخابات در سینمای امریکا فیلم زیاد ساخته شده و خیلی فیلم‌ها مستقیم و برخی در قالب درام عشقی با پس زمینه انتخاباتی به این مسئله می‌پردازند که این مهم می‌تواند حاصل سفارش باشد کما اینکه در بسیاری از آثار تلویزیونی ما به سفارش ارگان یا نهادی تصویری از یک امامزاده یا فضایی شبیه به این در یک سریال گنجانده می‌شود.
عسگرپور تاکید کرد: درباره قدرت سینمای ایران خیلی حرف نمی‌زنم؛ در زمانی که کشورمان درگیر جنگ بود موفقیت‌های بسیاری نصیب سینمای ایران شد و در کشور امریکا حضور سینمای ایران در همان دوران دیده می‌شود.
وی افزود: گاهی یادمان می‌رود در چه دوره‌ای چه کردیم. در داخل کشور متوجه می‌شویم که سینما مهم و تعیین کننده است و در زمانی که ما را تروریست خطاب می‌کنند مرحوم کیارستمی برنده نشانی سینمایی در عرصه بین‌الملل می‌شود.
این کارگردان سینما عنوان کرد: بسیاری از نقش‌های کلیدی سینمای ایران به تدریج از آن گرفته شد. چه چیزی موجب می‌شود بسیاری از موضوعات از جمله انتخابات در سینما نباشد؟ ما مهمترین جایزه‌های دنیا را می‌گیریم و سینمای ایران قدرت دارد.
عضو هیأت امنای بنیاد سینمایی فارابی افزود: در سال ۷۶ سینماگران نقش تعیین‌کننده داشتند. سال ۷۶ سینماگران نقش اجتماعی قوی داشتند و از کاندیدایی حمایت کردند که در حوزه فرهنگ فعالیت داشت. این موجب شد حساسیت درباره سینما و سینماگران بیشتر شد و اتاق‌های فکر متعددی تشکیل شد تا این نقش اجتماعی مختل شود.
مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی گفت: خیلی‌ها دوست دارند احساس شود سینما یک دیوانه خانه بزرگ است و به دنبال این تئوری هستند. به این سینما می‌توان هیچ امکانی نداد که در حوزه سیاست فعالیت کند و بعد از آن پرسید را در این حوزه فعالیت نکردید؟ با مهندسی معکوس می‌توان فهمید چرا در حوزه انتخابات فیلمی ساخته نشد.
عسگرپور تاکید کرد: به عنوان فیلمساز نمی‌توانیم از کنار یک مسئله عبور کنیم. سینما جنبه‌های انتقادی بیشتری دارد. برخی نگاه ژورنالیستی یا توریستی به رویدادهای سینمایی دارند؛ وجه غالب فیلم‌های کن سیاسی است اثری از آرژانتین می‌آید که به سیاست‌های دولت انتقاد کرده و تنها جایی که کفن پوش معترض در آن وجود دارد ایران است که فیلم و فیلمساز را به سیاه‌نمایی متهم می‌کنند.
وی عنوان کرد: اگر من فیلمساز با ارائه تصویر امامزاده در یک فیلم بتوانم راحت کار کنم و در مقابل برای ساخت اثری که به یک مسئله می‌پردازد دچار مشکل شوم کدام را بر می‌گزینم؟
این کارگردان سینما توضیح داد: سال ۷۶ تیزرهای اورژینالی در انتخابات وجود داشت که این اواخر قلابی شد. اخیراً به من هم برای ساخت فیلم انتخاباتی پیشنهاد شد اما نمی‌دانستم برای کی و چرا باید کار کنم؟
عسگرپور تاکید کرد: ناامیدی پس از هر انتخابات بسیار مهم است. در همین دولت بسیاری از وعده‌ها محقق نشد و قرار بود فضاهایی باز شود اما همین فضاها دربسیاری از حوزه‌ها بسته تر و در مدیریت فرهنگی محافظه کاری حاکم شد.
وی با اشاره به اشتغال هنرمندان و فضای کار آنان تصریح کرد: ۲۰۰ عضو سینماگران در کانون کارگردانان نمی‌توانند کار کنند و تعدادی که کار می‌کنند در کدام فضا می‌توانند فعالیت کنند؟ ایا امروز می‌توانیم درباره اینکه در انتخابات قبلی یکی از کاندیداها از بیت‌المال پول برداشته فیلم بسازیم؟ ایا فیلمساز می‌تواند به این مسئله بپردازد؟
دکتر مجید حسینی نیز در ادامه این نشست گفت: به تازگی واقعه «به وقت شام» در پردیس کوروش جنجال ساخت، حضور کیارستمی در جشنواره‌های خارجی، «اخراجی‌ها» و «جدایی نادر از سیمین» در مقاطعی مشکلات سیاسی ایجاد می‌کردند. ریچاد برف مستندی درباره بوش می‌سازد که در آن بیان می‌شود داستان انتخاباتی مهمترین داستان جهان است.
وی ادامه داد: از ۱۳۸۰ به بعد، انتخابات در کشور سینمایی شد. انتخابات وجه نمایشی و سینمایی پیدا کرد. ماجرا از مناظرات انتخاباتی شروع می‌شود؛ یک روایت و داستان و از نقطه‌ای به بعد فرم‌های سینمایی وارد اداره انتخابات می‌شود. آغاز این اتفاق حضور احمدرضا درویش برای ساخت فیلم انتخاباتی سید محمد خاتمی برای انتخابات است. خاتمی سال ۸۰ جلوی دوربین‌ها گریه می‌کند و می‌گوید نتوانستیم کاری کنیم.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: احمدرضا درویش امروز می‌تواند بگوید این درام انتخاباتی چگونه شکل گرفت و این فرم‌های سینمایی چگونه وارد انتخابات شد که سینماگران در به وجود آوردن آن نقش داشتند.
حسینی با بیان اینکه انتخابات در ایران وجه سینمایی داشت که سرکوب‌گر و رهایی بخش بود عنوان کرد: انتخابات و مناظره نمونه‌ای از آن است. در این دوره کاندیداها به عنوان نقش‌های برجسته همه چیز را نقد می‌کنند و نمایش با کاراکترهای قوی و مثبت است و این کارناوال زمانی به اوج می‌رسد که همدیگر را می‌توانیم در یک مناظره نقد کنیم.
وی توضیح داد: محمود احمدی نژاد می‌تواند با شمقدری منزل شهردار را که میلیاردی است نقد کرده و خود را به عنوان یک رابین هوود معرفی کند که سهم خود را از حزب کارگزاران و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌خواهد بگیرد. در مقابل کمال تبریزی در تلاش است هاشمی را وارد تایتانیک کند و از او می‌پرسد تاکنون عاشق شدی؟ و او که یک آیت الله است می‌گوید بلی و قرار است این پروژه در مقابل رابین هوود رقابت کند و در نهایت رابین هوود در سال ۸۴ می‌برد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: انتخابات به مدد همین روایت‌ها پیش می‌رود؛ در انتخابات بعدی موسوی مقابل احمدی‌نژاد پیش می‌رود. احمدی نژد در فرم بت من که همه چیز را لو می‌دهد این بازی را پیش می‌برد. فرم‌های انتخاباتی نیز به این سمت می‌رود که احمدی‌نژاد خود را به عنوان یک دیگری معرفی می‌کند که سربازی صفر است و می‌خواهد وزیر شود و بک استیج را لو بدهد.
حسینی ادامه داد: احمدی نژاد به مدد اینکه می‌گوید فرزندان آقای هاشمی چه می‌کنند یک گره سینمایی ایجاد می‌کند و شاهد بودیم مردم در موبایل های خود این لحظه را می‌دیدند و جیغ زدند و حس کردند ضد قهرمان ضربه را زد.
وی تاکید کرد: بازنمایی جهان توسط سینما و انتخابات شبیه هم است و در ایران نیز انتخابات نمایشی و به فرم‌های سینمایی نزدیک‌تر می‌شود و سینما نیز از انتخابات اثر می‌پذیرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به واکنش‌های سیاسی به فیلم‌های «جدایی نادر از سیمین» و «اخراجی‌ها» پس از وقایع ۸۸ توضیح داد: انتخابات موجب می‌شود این دو فیلم که جز پرفروش ترین فیلم‌های آن دوره شوند در فرم انتخابات تعریف شوند.
این استاد دانشگاه توضیح داد: سینما صحنه‌هایی را به ما نشان می‌‌دهد که هنوز رخ نداده و رویاهای شکل گرفته در سیاست رو به نابودی است؛ این ناامیدی و از هم پاشیدن رویاها در آثار سینمایی دیده می‌شود.
حسینی تاکید کرد: در سینما و در فرم‌های سینمایی می‌بینیم اتفاقات جدیدی رخ می دهد. «شوکران» و «متولد ماه مهر» نشان می‌دادند ممکن است این دانشگاه جای خوبی باشد و این آثار ممکن‌های دیگری را مطرح می‌کردند اما در ادامه همین سینما با آثاری دیگر مباحث ناامید کننده‌تری را مطرح کرد.
وی گفت: در این شرایط نقش سینماگران جدی است و هیچ کاندیدایی نیست که از سینماگران درباره فرم‌های سینمایی برای رقابت نپرسد.
دکتر الهه کولایی نیز در این نشست اظهار کرد: نهاد انتخابات نهادی پذیرفته در متن تحولات جامعه بشری است و هیچ نظامی خود را از مطالبات مردم نمی‌تواند جدا کند یا در برابر آن بایستند. نظام‌های سیاسی سال‌هاست تابلویی را به مردم نشان می‌دهند که در آن خواسته‌های مردم و ظرفیت مناسب برای تامین خواسته‌های مردم دیده می‌شود.
وی ادامه داد: نه تنها در نظام‌های بسته بلکه در نظام‌های باز و دموکراتیک شاهد استفاده از ابزار هنر و به عبارتی سینما هستیم بنابراین در متن مبارزه قدرت و بدست اوردن آن و گرفتن سهم بالاتری از رای به سهم سینما اشاره می‌کنم.
این نماینده اسبق مجلس تاکید کرد: معتقدم سیاسی بودن سینما و استفاده‌های سیاسی از سینما در دهه‌های گذشته زمانی که نظام های ایدئولوژیک سعی می‌کردند اهداف خود را از طریق سینما به مردم معرفی و بر ذهن مردم منطبق کنند تا از این طریق شاهد افزایش استفاده از ابزار هنر برای ارتقای مشروعیت نظام‌های سیاسی باشیم.
کولایی افزود: در نظام شوروی کارنامه غنی درباره عملکرد سینما قابل مشاهده است و افزایش مشروعیت نظام، ایجاد هنجار و شکل دادن به تصورات ذهنی و قضاوت‌های مردمی در این دوره قابل مشاهده است و این نقش یک نقشی جهانی است و در لایه‌های قدرت بهره‌برداری از آن را شاهد هستیم.
وی عنوان کرد: تغییر در استانداردهای زندگی، تصویرسازی‌ها، شکل دادن به شیوه زندگی از کارکردهای سینما است.
با توجه به تفاوت نظام سیاسی پس ازانقلاب، نگاه به سینما، رویکرد سیاسی اجتماعی را گسترش داده است اما هرچه نهاد انتخابات اهمیت بیشتری پیدا کرده به تناسب تغییر ذائقه جامعه و نگرش های حاکم و باورها، سینما کوشیده این تصویرها را به نمایش بگذارد.
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: قرار دادن مردم در میزان تاثیرگذاری رای و به موازات آن ایجاد این آگاهی، موجب بهره برداری از ابزار سینما در انتخابات شده است و کسانی که به دنبال کسب رای بیشتری هستند از این ابزار بیشتر استفاده می‌کنند.
کولایی ادامه داد: سینما به طرح واقعیت‌ها و انتظارات عینی مردم در ایام انتخابات می‌پردازد و فضای ایجاد شده در مبارزات انتخاباتی در ایران جدا از دیگر کشورها نیست با این تفاوت که فضای باز کشور در انتخابات ما در خدمت نامزدها است و این امر به نمایش برای افزایش آرای مردم در مقطع انتخابات مبدل می‌شود و امکان عملیاتی شدن خواسته‌ها پس از انتخابات وجود ندارد.
وی تصریح کرد: ما شاهد تکرار نمایشی در دوران انتخابات هستیم که با واقعیت‌های جامعه تطبیق ندارد و از این گذر تنها نظام سیاسی شاخص‌های پذیرش خود را بدست می‌آورد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: در دوره‌های گذشته انتخابات مجلس و ریاست جمهوری به نمایش تبدیل شده است. فضایی برای بیان مطالبات و افزایش آراء و تمرکز بر آنچه مردم جست‌وجوی کنند در ایام انتخابات فراهم می‌شود اما تصویری که از طریق ابزار هنری به عنوان مطالبات ارائه می‌شود با آنچه مردم خواهان اجرای آن هستند فاصله می‌گیرد.
کولایی توضیح داد: این بهره برداری سیاسی از ابزار هنری برای مردمی است که به دنبال مطالبات به حق خود هستند. مردم به دلیل تاثیرگذاری این ابزار وارد این نمایش می‌شوند، پای صندوق‌های رای می‌روند و پس از شمارش آراء، این نمایش به پایان می‌رسد و این بالابردن مشارکت مردمی تنها برای قبول نظام سیاسی استفاده می‌شود.
وی تاکید کرد: اگر بخواهیم نسبت بین انتخابات و سینما را ارزیابی کنیم در می‌یابیم انتخابات فرایندی است که مشارکت سیاسی مردم و جلب اعتماد مردم را فراهم می‌کند؛ این فضا با استفاده از هنر تصویرسازی و مهارت‌های سینما به مردم به گونه‌ای بازنمایی می‌شود که آنان را به عناصر موثر معرفی می‌کند اما وقتی به پیامد این انتخاب و یا میزان پایبندی و عملی بودن خواسته‌های مردم که از طریق سینما به آنان ارائه شده می‌رسیم شکافی عمیق وجود دارد.
دکتر یوسف مولایی نیز با اشاره به نظام انتخاباتی گفت: کسی که هنرمند است در دوره انتخابات به دوره سیاست پای می‌گذارد و نگران است سیاست این اندوخته را به تاراج ببرد و تلاش می‌کند بین وظیفه اجتماعی خود و نگاه انسانی موازنه‌ای را برقرار کند.
وی ادامه داد: سینما حد و مرزی ندارد و همه چیز را می‌توانید وارد سینما کنید. در هنر دو بعد اساسی می‌بینم تکنیک شامل استفاده از ابزار که اکتسابی است و دوم زیباشناسی که هنر را جذاب می‌کند. این بخش را نمی‌توان با ابزار کسب کرد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: هابل می‌گوید در کار سیاست داشتن ذوق بالاتر از داشتن مدرک است. در سینما و هنر نیز این مهم می‌تواند وجود داشته باشد و این ذوق و قریحه باید از درد و رنج دیگران اندوخته باشد. اگر هنری دغدغه‌ای نداشته باشد تنها بعد تکنیکی است .
مولایی ادامه داد: هنر برای رفع نیازی در انسان بوجود آمده و چه نیازی بالاتر از حق نیاز؟ در عالم هنر ذوق و قریحه و اخلاق تشکیل دهنده عنصر واقعی هنر است و هر انسانی در هر دمی‌ که نفس می‌کشد این حق را برای دیگری نیز قائل می‌شود.
وی تاکید کرد: اگر هنر محدود به ابزار و تکنیک و تهی از زیباشناسی و اخلاق و انسانی باشد سینما در اختیار قدرت قرار می‌گیرد. وقتی درباره سینماگر صحبت می‌کنیم از انسانی اخلاقی حرف می‌زنیم که از هنر سینما برای حق حیات انسان‌ها تلاش می‌کند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار