حسین خنیفر*
درنگی در یک فریاد؛ درباره تجمیع مدارس متنوع و حذف آزمون های ورودی مدارس ابتدایی
سرپرست دانشگاه فرهنگیان در مقالهای به حمایت از حذف آزمون های خاص در مدارس پرداخت و از این طرح حمایت کرد. متن مقاله به شرح زیر است.
قال رسول الله (ص)
«بالتعلیم ارسلت»
(بحار ،ج۱،ص۲۰۶)
برانگیخته شدم تا به شما بیاموزانم.
آموختن و هنر انتقال مفاهیم پایه وضرورت اساس تعلیم و تربیت پیشرو است.
آموختنی مبتنی بر نیاز و آرامش و به دور از التهاب و ترس و جبر و فشار و آسیب های روحی و روانی و نوید بخش توسعه و رشد فردی.
ایوان ایلیچ در نقد نظامهای چرخ گوشتی آموزشی که با فشار و تواتر آزمونهای محفوظات محور فرزندان را احاطه می کند میگوید: نظام های آموزشی متصلب و پر تنش، فرزندان ما را به بیماران آینده تبدیل میکند. (ایلیچ،۱۳۷۲،مبانی جامعه شناسی آموزش،ص۵۶)
و دیویی سر حلقه عملگرایان میگفت: «بچه باید زندگی کند ودرس بخواند ونه اینکه به هر قیمتی درس بخواند تا زندگی کند.» (شکوهی، جزوه درس مبانی،۱۳۷۰ ص۴۷)
لذا از منظر ادیان
تا سیطره مکاتب
و از تراوشات نقادان آموزش
تا روان شناسان تیزبین
و جامعه شناسان اهل یقین
آموزش باید مسیر وجریان
طبیعی
عمیق
اصیل
شیرین
و قابل فهم و عملی را طی کند. و فراگیر را از «پله» دانش به «قله» درک و سپس به «مرحله» کاربست و تجزیه وتحلیل و در نهایت به «شاکله» ترکیب و درغایت الغایت به شریفترین و عالی ترین «مرحله» یعنی داوری و ارزشیابی و قدرت قضاوت برساند.
سوال اینجاست؟؟
آیا نظام ملتهب وپرتنش امروزین کشور ما که
پرومته وار
در آزمونهای رنگارنگ بیش از
۲۵۰ نوع آزمون
در حدود۲۰ نوع مدرسه
و با قریب به ۱۰۵۰عنوان محتوای تست در تیراژ میلیونی
وگردش سرمایه کاملا مصرفی و اضافی چند هزار میلیاردی مسیر صحیحی طی میکند؟؟؟؟
و......
به کجا ره می برد؟؟؟؟
و چرا
سالهاست متحیران و نقادان و متخصصان آشنا به این گسل و گپ که به رسالت واقعی نظام تعلیم وتربیت واقفاند، متوقفاند؟؟؟ و مهر سکوت بر لبان دوخته اند؟؟؟
چرا
حال که مسئولی در راس نظام تعلیم و تربیت فریاد نهیب بر استیلای این دیو بیشاخ و دم سیطره آزمونهای بیخاصیت سر میدهد.
عده ای به جای
تامل
تفکر
درد شناسی
و درک تلخینه این مسیر بیسرانجام
و زجرآور....
با تعجیل در تائید وضع جاری
و با نقدهای غیر ژرف مانع برگرداندن این قطار بیقرار تعلیم وتربیت به ریل اصلی و ایجاد آرامش به نسل سرگردان بین تست و کلاسهای کودکیخوار و نوجوانی کوب و فرصت سوز و... میشوند.
آیا این سفره مسموم آزمونهای بی اساس و غیر مفید، نسل تلخ پرسشگر را فرداها رو در روی ما قرار نخواهد داد که
آی ی ی
ای بزرگان و مدیران ومسئولان نظام تعلیم و تربیت چرا ما را در این وادی برهوت والتهاب زا نوجوان ناشده، پیر و عصبی و بی ماهیت کردید؟؟؟
آیا حداقلترین مسیر که همانا اقتباس از کشورهای پیشرو است را مطالعه کرده اید؟؟؟؟
آیا این مسیر معیوب را حلقه ای اندیشه نقد کرده اند؟؟
وچرا ما را ابزار سود جویی خویش نموده اید؟
وصدها چرای تلخ دیگر.....
"فاعتبروا و تاملوا ان العاقبة للذین انتبهوا "
منبع: سایت دانشگاه فرهنگیان
*سرپرست دانشگاه فرهنگیان
ارسال دیدگاه