یادداشت بعیدینژاد در مورد كالين پاول
تهران (پانا) - سرهنگ ستاد لارنس ويلكرسون مشاور عالي و رئيس كاركنان دفتر ويژه ژنرال كالين پاول آخرين وزير امور خارجه آمريكا در سالهاي ٢٠٠٢ تا ٢٠٠٥ در مقاله اي كه روز گذشته در روزنامه نيويورك تايمز به چاپ رسيده است به حقايق وحشتناكي از فرآيند تصميمسازي حمله آمريكا به عراق اعتراف ميكند.
خلاصه يادداشت یاداداشت حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در بریتانیا در روزنامه نیویورک تایمز به شرح زير است:
پانزده سال پيش در چنين هفته اي ژنرال كالين پاول در سخنراني خود در شوراي امنيت سازمان ملل متحد تلاش نمود كه سناريوي طراحي شده جورج بوش و ديك چني براي حمله به رژيم صدام حسين را به اجرا بگذارد كه من هم بعنوان مسئول آن زمان در اين سناريو سازي شركت داشتم.
ما بر اساس اطلاعات سازمان سيا و پنتاگون تلاش كرديم نشان دهيم كه در برابرعراق بعنوان دارنده ي سلاحهاي كشتار جمعي و حامي تروريسم، جنگ تنها راه مانع تبديل شدن عراق به تهديد بزرگتر عليه آمريكا و جهان است. (سرهنگ ويلكرسون چند سال پيش در بيانيه اي اعلام كرده بود كه مشاركت خود در طراحي سناريوي از پيش ساخته ي حمله به عراق را تاريك ترين نقطه طول خدمت خود مي داند.)
در آن روز سرد وقتي كالين پاول سخنراني خود در سازمان ملل را تمام كرد من فكر كردم هر چند اين موضعگيري باعث حمايت بين المللي از موضع آمريكا نگرديد، اما ما وظيفه ي خود را بخوبي ايفا كرديم. نظرخواهيها در داخل آمريكا نشان مي داد كه درصد قابل توجهي از مردم آمريكا از اين استدلالهاي ما قانع شده بودند.
ما فهميديم كه در واقع وظيفه تبيين موضع آمريكا در حمله به عراق به اين علت به كالين پاول احاله شده بود كه او موجّه ترين وزير كابينه در دولت بود. اما جورج بوش حتي بدون آن سخنراني هم تصميم حمله به عراق را گرفته بود. چنانچه بدون حمايت سازمان ملل اين حمله انجام گرفت و نتايج فاجعه باري براي منطقه به بار آورد و كل منطقه را به بي ثباتي و نا امني سوق داد.
امروز هم وقتي نيكي هيلي سفير آمريكا در سازمان ملل متحد با آوردن شواهدي ضعيف مانند كمكهاي موشكي ايران به يمن ميخواهد ايران را بعنوان يك تهديد معرفي كند در واقع دارد سناريوسازي مشابهي اين بار توسط رئيسش ترامپ را به اجرا مي گذارد كه مرتب از تغيير نظام در ايران صحبت مي كند و ميخواهد ديگر كشورها را به مقابله با ايران دعوت كند. اما سناريوي آنها بسيار نازل تر و ضعيف تر چيزي است كه ما طراحي كرديم.
شرايط ايران هم البته بسيار متفاوت است. ايران عراق نيست و همه مي انند كه مقابله نظامي با ايران كه توان نظامي و عمق استراتژيك بسيار بيشتري از عراق دارد عملا ممكن نيست. و اما عجيب اينست كه ايران هراسي در زماني صورت مي گيرد كه روسيه، چين و كره شمالي تهديدات بسيار جدي عليه امنيت ملي آمريكا ميباشند.
اما انگار مردم آمريكا نيز به اين سناريو سازيها كه در خدمت اهداف سياستهاي جنگ طلبانه دولتها در آمريكاست و تعجبي نيست كه همواره با موافقت كنگره نيز همراه ميشوند عادت كرده اند. در حالي آمريكا ايران را حامي تروريسم و طرفدار القاعده مي داند كه پانزده نفر از نوزده نفري كه در يازده سپتامبر به آمريكا حمله كردند از اتباع عربستان سعودي نزديك ترين متحد آمريكا بوده اند.
اما بي توجه به اين واقعيتها ترامپِ امروز همانند بوش سازمانهاي اطلاعاتي آمريكا را براي جعل اطلاعات و اسناد تحت فشار گذاشته است و در شرايطي كه ايران به تعهدات خود در برجام پايبند بوده است وي مدام از ضرورت تغيير برجام سخن مي گويد. مشخص است كه او فقط بدنبال ايران هراسي است و ميخواهد با حاكميت ترس سياستهاي غلط خود را براي مردم و ديگر كشورها توجيه كند.
ما متاسفانه وقتي پانزده سال پيش با اين سناريوسازيهاي ساختگي عامل دست جنگ طلبان شديم به عواقب فاجعه آميز جنگي كه تريليونها دلار براي آمريكا هزينه برداشت و به جاي پيشبرد دمكراسي به بي ثباتي و نا امني انجاميد آگاه نبوديم. ولي امروز همه بايد از گذشته درس بگيرند و از سياستهاي ناامن كننده ي ترامپ آگاه باشند و فريب آنرا نخورند.
ارسال دیدگاه