کرمپور در تحلیل رونق سینما بیان کرد:
وجود مافیا در صنعت سینما شبیه شوخی است
تهران (پانا) - سومین برنامه «شبهای شفاهی» به تهیهکنندگی و اجرای محمود گبرلو، روی آنتن شبکه شما رفت. مجری در این برنامه رودررو با مهدی کرمپور، کارگردان سینما قرار گرفت و درخصوص رونق در سینمای ایران صحبت کرد.
در بخشی از این برنامه محمود گبرلو با اشاره به خبر لایحه بودجه ۹۷، سرمقاله خود را به بودجه فرهنگ و هنر در این لایحه اختصاص داد.
بودجه سینما تزئینی نیست، نیاز به تدبیر و مدیریت صحیح دارد
محمود گبرلو در سرمقاله سومین برنامه «شبهای شفاهی» در واکنش به لایحه بودجه سال ۹۷ و میزان بودجه فرهنگ و هنر، تعیین میزان آن را با توجه به مدیریت دانست و گفت: طبیعتا تنظیم بودجه برای یک مرکز فرهنگی به خصوص سینما نیاز به تدبیر و مدیریت درست دارد. اگر بخواهیم بودجه سینما را تنظیم کنیم حتما باید شناختی از سینما داشته باشیم. باید شناختی از سینمای ایران، ابزار و وسایل آن و مشخصا شناختی از فیلمسازها و فیلمهای آن داشته باشیم. اگر میخواهیم بودجه سینمایی را تامین کنیم حتما باید شناخت بهتری نسبت به سینما در جهان داشته باشیم. اگر این شناخت نباشد مسلما مدیریت صحیحی برای تعیین بودجه سینما نخواهیم داشت. مسلما تصویب بودجهای که تنها به تولید فیلمهای فاخر به تعداد انگشتان یک دست یا تنها ۷۰ یا ۸۰ فیلم سینمایی در طول سال برسد، اشتباه محض است. این ایام، زمان تعیین بودجه کل کشور و بودجه سینماست. انتظار داریم که مدیران محترم و دست اندرکاران بودجه و دولت محترم، با نگاهی که در رأس امور و برنامههایشان قرار دارد به سینما توجه کنند و بودجه سینما را تعیین کنند. بودجه سینما نباید یک بودجه تزئینی باشد، بلکه باید یک بودجه واقعی
باشد که ما بتوانیم به سینمایی که نیاز مخاطب امروز است دست پیدا کنیم.
صنف تبدیل به بنگاهی برای چانهزنی و مواضع شخصی شده
محمود گبرلو در بخش «کافه ستاره» در گفتگوی ویژه خود رودررو با مهدی کرم پور نشست. گبرلو در ابتدای گپ با این فیلمساز و فیلمنامهنویس سینمای ایران، از او تحلیلی درخصوص وضعیت صنفی خانه سینما خواست. کرمپور در پاسخ به این سوال با بیان برای ما که جنون خدمت به مردم داریم، این تفکر همیشه هست که برای خدمت به مردم حرکت خواهیم کرد، گفت: من هم با چنین تصوری وارد کار صنفی شدم و بسیاری از لحظات خوب زندگیام را در کار صنفی گذراندم. اما واقعیت این است که تشکلهای ما هیچگاه به شکل صحیح خود رشد نکردهاند و تبدیل به باشگاههایی شدند که یا اعضای شورای مرکزی، از سایر افراد به عنوان اهرم استفاده میکنند تا به اعمال فشار یا چانهزنی خود برسند، یا نخبگان تصمیم گرفتند که در کارهای صنفی حاضر نباشند همین موجب شده که دلسردی و دلزدگی در کارهای مشارکتی به وجود بیاید. البته مقصودم تلاشهای فردی نیست. من از منوچهر شاهسواری که مدیریت فعلی خانه سینما را به عهده دارد صحبت نمیکنم. او تواناییهایش را وقف کارهای صنفی کرده، اما به صورت عام، اساس کارهای صنفی در ایران به درستی پایهگذاری نشده و ما نیازمند یک بازتعریف دوباره هستیم. متاسفانه
امروزه با تجمع نخبگان در رأس کارهای صنفی مواجه نیستیم و بیشتر کسانی که کاری ندارند در این امور مشارکت میکنند. همین باعث شود که افراد از مواضع صنفی برای کارهای شخصی خود بهره ببرند و درنتیجه سایرین از مشارکت در امور صنفی دلزده شوند.
کرمپور درخصوص حضور تأثیر مافیا بر رونق سینمای ایران، با اشاره به اینکه گردش سینمای ایران اصلا گردش حیرتانگیزی نیست، بیان کرد: وضعیت فروش سینماها که رقمی نزدیک به ۱۵ میلیارد است در مقوله صنعت سینما بیشتر شبیه شوخی است. مافیا زمانی رشد میکند که سودهای کلانی در آن اتفاق بیفتد. اینکه بعضی از افراد امکانات بهتری دارند، اینکه عدالت در امکانات وجود ندارد، مسائله غیرقابل انکار است اما من به مافیا معتقد نیستم.
مهدی کرمپور در تحلیل عملکرد دولتهای مختلف و دولت فعلی که زمانی مدافع آن بوده است، با بیان اینکه به تناسب موجودیای که وجود داشت و به نسبت وظیفهاش در مقام یک هنرمند، در هر دو دوره به آقای روحانی رای داده است، بیان کرد: اما همیشه میدانستم که اولویت دولت روحانی هیچگاه بخش فرهنگ و هنر نبوده است. اولویت این دولت هم مثل سایر دولتهای تکنوکرات، سیاست خارجی و اقتصاد است، مثل دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی. مشخصا بودجهای که برای این بخش درنظر گرفته شده، نشاندهنده این ماجراست. چون سینما همیشه در قاب دیده میشود، تصور میشود که پول زیادی دارد، اما حقیقت این است که همه قدرت سینما از مردم است، اگر مردم دوستش داشته باشند مطرح است و اگر نه نیست.
باید نقشه را تغییر دهیم، نه با افراد تکراری دستورالعمل را عوض کنیم
وی در ادامه افزود: ناپلئون بناپارد میگوید اگر از مسیری رفتی و شکست خوردی، یا فرمانده را عوض کن، یا آدمهایت را عوض کن یا نقشهات را تغییر بده. به نظر من با این آدمهای تکراری، نه آقای ایوبی، نه آقای حیدریان قادر به ایجاد تغییر نیستند. تغییر متعلق به زمانی است که نقشه این راه عوض شود، پس همه چیز باید تغییر کند. نه اینکه همان افراد قبلی دوباره کنار هم قرار بگیریم و تنها دستورالعمل را عوض کنیم؛ بیتردید دوباره شکست خواهیم خورد. ابتدا باید برای نیازهای جدیدمان به این برسیم که ملزم به تغییر هستیم.
روزی که هنرمند از جامعه عقب بماند، روز مرگ اوست
گبرلو، بحث را به سمت جایگاه هنرمندان در مقوله رونق سینما معطوف کرد و کارگردان «سوفی و دیوانه» در این خصوص با بیان اینکه بسیاری از افراد سینمای ایران که سبقه خوبی داشتند امروز از مخاطبان خود عقب افتادهاند ادامه داد: زمانی که هنرمندی از جامعه خود عقب بماند روز مرگش است و هیچکس هم نمیتواند به او کمک کند. یک هنرمند تنها اگر بتواند با مردم و فضای دنیا پیش بروند موفق خواهد بود.
همیشه همراه مخاطب بودم و به سود اقتصادی رسیدم
او در پاسخ به این سوال که چقدر توانسته با مردم پیش برود، گفت: سعی کردهام فقط با مردم پیش بروم. کرمپور در واکنش به این سوال که پنج فیلم کارنامه او نتوانسته مخاطب را جذب کند و آیا این نمونهای از عدم همراهی هنرمند با مردم جامعه نسست، بیان کرد: همیشه مخاطب برای من مهم بوده است و در هر پنج فیلم که تهیهکننده هم بودهام، توانستم سود اقتصادی داشته باشم.
بضاعت هالیوود در سینمای ایران نیست
مجری برنامه با بیان اینکه سود اقتصادی با جذب اکثریت مخاطبان سینمای ایران متفاوت است، از مهمانش پاسخ شنید: هیچ فیلمی در سینمای ایران نداریم که بتواند ۱۰ میلیون مخاطب به سینمای ایران بکشاند؛ که اگر این اتفاق بیفتد برای یک کشور ۸۰ میلیونی که حتی پرفروشترین فیلمهایش جزو سینمای مخاطب خاص محسوب میشوند، اتفاق فوقالعادهای است. اساسا بضاعت این اتفاق که در هالیوود رخ میدهد در سینمای ایران وجود ندارد. امروز اگر کمدی در سینما پرفروش میشود به این معنی نیست که همه مردم فیلم را تماشا کردهاند. معتقدم مردم خیلی باهوشتر از این هستند که چنین سلیقهای داشته باشند، حتی بسیاری از مردم سینمای ایران را دوست ندارند و از اساس تماشا هم نمیکنند. سالهاست که مردم سینما را از سبدشان بیرون گذاشتهاند، شاید به گالریهای نقاشی سر بزنند و به سالن تئاتر بروند اما برای فیلم سراغ بهترینهای سینمای جهان میروند و آن را در خانهشان تماشا میکنند؛ چون معتقدند که همه سینمای ایران همین فیلمهایی است که با عنوان پرفروش به خوردشان داده میشود.
من برای قشری فیلم میسازم که دنبال جریان اصلی نیست
وی در ادامه افزود: در جواب مردمی که سینمای ایران را دوست ندارند، بگوییم همه سینمای ایران این نیست. خوب است که کسی مثل من برای قشری از مردم فیلم میسازیم که به دنبال جریان اصلی موجود سینما نیستند. هرکسی باید بتواند مخاطب خودش را به درستی بشناسد. زمان اکران فیلم «چه کسی امیر را کشت؟» روی سردر سینماها و بعدها روی سیدیهای فیلم نوشتیم این فیلم را برای سرگرمی نبینید، همان فیلم چهار برابر هزینه تولیدش فروش داشت، رقمی که آن سال هیچ فیلمی بدست نیاورد.
سینما باید مثل گردشگری مسیر صنعتی شدن را طی کند
محمود گبرلو این مسئله را ضربهای به صنعت سینما میداند، اما کرمپور معتقد است در ایران چیزی به نام صنعت سینما وجود ندارد. کرمپور در توضیح این مسئله که یکی از مهمترین اتفاقات برای سینمای ایران تبدیل شدن به یک صنعت است، بیان کرد: مهمترین بحث ما در شورای راهبردی سینما که بارها درباره آن صحبت و هفت بیانه هم منتشر کردیم، همین صنعتی شدن سینما بود، اما تا زمانی که ما نپذیریم از سینما چه چیزی میخواهیم اتفاقی نخواهد افتاد. ما با سینما شبیه بمب اتم برخورد میکنیم، درحالیکه در هیچ جای جهان با سینما اتفاق عجیبی نیفتاده است. درواقع سینما باید مسیری را که گردشگری طی کرد که تبدیل به صنعت توریسم شد، برود.
دولت باید سینما را از فضای بینابینی خارج کند
کارگردان «پل چوبی» ادامه داد: آنچه ما از دولت میخواهیم این است که همه مسائل مشمول صنعت شامل حال سینما هم بشود. تمام مشمولات برای صادرات، گسترش و توسعه به سینما هم اختصاص داده شود. این اتفاق نیاز به همیت دولت دارد؛ اما هنوز سینمای ایران یک اتفاق بینابینی است که گاهی خصوصی و گاهی دولتی است. همین مشکلاتی که برای پروانه ساخت و نمایش پیش میآید به خاطر این فضاست. ما اگر صنعت بودیم اصلا نیازی به پروانه ساخت نداشتیم، یک بودجهای برای تولید در نظر گرفته میشد و فیلم به پروانه نمایش ارائه میشد. حتی سیستم اکران بلاتکلیف است. نه دولت سرگروهها را مشخص میکند و نه به بخش دولتی میسپارد و هنوز هر فیلم بعد از تعیین سرگروههایش باید مجزا با زیرگروهها قرارداد ببندد؛ مثل ماجرای تاید و پودر که هنوز مشخص نیست کدام درست است! درواقع در هیچ بخشی تکلیف ما مشخص نیست، سینمای ما دچار بحران مشروعیت است و هنوز برخی فکر میکنند، اصلا چرا این سینما هست؟ وقتی تکلیف سینما به عنوان صنعت و هنر مشخص شود تازه باید همه چیز را ذیل این صنعتی شدن بازتعریف کنیم. اگر امروز موفقیتی حاصل میشود نتیجه تلاشهای فردی است، جریانی وجود ندارد. به
همین خاطر اگر کسی بتواند ظرف مخاطب خودش را بشناسد موفق است.
صنعتی شدن نیازمند تصمیم حاکمیت و تشکیل نهاد تهیهکنندگی است
کرمپور متولی اصلی این امر را در درجه اول حاکمیت دانست که باید به واسطه یک قانون باید صنعتی شدن سینما را رقم بزند. پس از آن باید سینما به بخش واگذار شود. ما همچنین نیازمند یک نهاد تهیهکنندگی قوی هستیم که این صنعت را تحویل بگیرد و با قوانین مشخصی که وجود دارد نسبت به آن پاسخگو باشد.
فارابی هم درگیر تسلسل مشاوران تکراری است
وی در پاسخ به سوال مجری، درخصوص عملکرد فارابی مبنی بر حرکت به سمت بخش خصوصی، بیان کرد: نمیدانم روشی که فارابی میرود به نتیجه برسد، چراکه مثل همیشه در دور تسلسل مشاوران تکراری هستند، اما اگر شعار ندهیم و تلاش کنیم تا کمپانی شکل بگیرد، مسلما اتفاق مثبتی است.
سینما نیاز به تشکیلات بزرگ ندارد، یک سازمان کوچک و نهادهای پرقدرت میخواهد
وی در ادامه افزود: میدانید چرا چهار تشکل تهیهکنندگی وجود دارد. اینها باید کمپانی میشدند و چون نتوانستند، دور هم جمع شدند و گعده تشکیل دادند. درواقع ما هنوز به یک نهاد مدنی صنفی نرسیدیم. ما یک چیز از شوروی سابق یاد گرفتیم به نام خانه سینما، که حتی دیگر آنجا هم وجود ندارد. هیچ جای جهان نهاد مشابه خانه سینما وجود ندارد که کارفرما و کارگر کنار هم باشند. سینما نیاز به چنین تشکیلات بزرگی ندارد، سینما باید یک جمع کوچک باشد که در یک ساختمان چند طبقه قرار بگیرد و شما هروقت خواستید حتی رئیس سازمان سینمایی را در همان ساختمان پیدا کنید. ما نیازمند نهادهای کارفرما و کارگری هستیم که بتوانند پاسخگو باشند و همه مسئولیتها هم در اختیار این نهادها قرار بگیرند تا پاسخگو باشند.
سینمای دورهمی ما بیمخاطب محکوم به مرگ است
ما در دنیا یک سینمای مخاطب خاص داریم که با پول کم فیلم میسازند و مخاطب محدود دارند. اما متاسفانه ما در ایران همیشه چرخ را از نو اختراع میکنیم. سینما در همه جهان یک پدیده تعریف شده است، ما یا میخواهیم به صنعت سینمای ایران تبدیل شویم یا یک دورهمی داریم که با آن بهمان خوش میگذرد. هرکس توانست از یک ارگان دولتی، حاکمیتی و خارجی پول بگیرد و فیلم بسازد، اما تا وقتی که این جریان مخاطب نداشته باشد محکوم به مرگ است.
ارسال دیدگاه