زندگی مجردی جوانان و «نه» به خانه پدری
خبرگزاری پانا: گرایش به زندگی مجردی در کلانشهرها، بهویژه تهران، بهگونهای بوده است که حالا مرتضی طلایی، رییس کمیسیون فرهنگی-اجتماعی شورای شهر، هم نسبت به افزایش این پدیده هشدار میدهد. به گفته او گرایش به زندگی مجردی در بین دخترها و پسرها بسیار زیاد شده است؛ دخترها و پسرهایی که، بدون خواندن خطبه عقد دایم یا موقت، با هم زیر یک سقف زندگی میکنند.
به گزارش خبرگزاری پانا، این گفته طلایی، واکنش بسیاری از جامعه شناسان را در برداشت. آنان تاکید میکنند که اگر فکری برای رفع مشکل این خانوادههای جعلی نشود، در آینده «کیان خانواده» با مشکل روبهرو خواهد شد.
کارش تمام شد؛ اما هیچ انگیزهای برای رفتن به خانه ندارد. این دخترک جوان، سالهای سال است که از خانه پدری جدا شده و برای تحصیل و کار به تهران آمده است. این روزها اما احساس تنهایی، خوره روح و روانش شده، ولی چارهای برای پایان دادن به این تنهایی ندارد. همدم روزها و شبهای او در همه این سالها اینترنت و کتاب است، اما این رفیقان مجازی، چاره تنهایی او نیستند. حالا دیگر تاب و تحمل این سختیها و تنهاییها را ندارد. افکارش خسته و پریشان است. امشب هم، دوباره، با بیحوصلگی به خانه میرسد. کلید را در قفل میچرخاند. کسی نیست به او خوشآمد بگوید. خانه ساکت است. نه صدایی هست و نه بوی غذایی به مشام میرسد که نشانگر حضور زندگی در خانه باشد. کسی نیست به او بگوید چرا دیر آمد و گوش کند به حرفهای دلش. ظرف روح و روان و حوصله، لبریز شده است. «کسی نیست با او حرف بزنم!». این را به خودش میگوید. ای کاش کسی بود که آرامش کاذب خانه را بشکند. راستی چرا او، مانند برخی دختران و پسران این شهر، طعم تلخ و شیرین زندگی مجردی را تجربه میکند؟
موضوع چیست؟
موضوع زندگی مستقل دختران و پسران جوان، تا سالها پیش، امری نادر محسوب میشد، اما امروزه و با افزایش تعداد دخترانی که برای تحصیل به شهرهای دیگر میروند و ازدواج دیر هنگام پسران، این موضوع در حال تبدیل شدن به امری عادی است. علاوه بر آن، پدیده طلاق هم، خود، عاملی برای تنها زندگی کردن مردان و زنان شده است. در گذشته، زنانی که از همسران خود طلاق میگرفتند، هیچگاه از خانواده پدری جدا نمیشدند و با درخواست خانواده، دوباره به خانه پدری برمیگشتند. اما این روزها، به گفته برخی کارشناسان اجتماعی، با افزایش آمار طلاق، افزایش شمار تحصیل کردگان دانشگاهی و ازدواج دیرهنگام جوانان، برخی دختران و پسران تصمیم به جداشدن از خانه پدری و تجربه زندگی مستقل گرفتند.
مرتضی طلایی، رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران، در این باره هشدار میدهد و معتقد است: «زندگی مجردی دانشجویی در شهر تهران و در محلات شمال شهر، بسیار زیاد شده است». طلایی، از زندگی مجردی به عنوان «پدیده جدید» نام میبرد و میگوید: «این پدیده جدید، از نوع آسیبهای اجتماعی است که پیامدهای خطرناکی دارد. متاسفانه گزارشهایی مبنی بر تشکیل زندگیهای مجردی در شمال شهر تهران داریم که در آن دختر و پسر دانشجو، بدون ازدواج رسمی، زیر یک سقف زندگی میکنند».
آوازی که از دور خوش است
سختیهای زندگی مجردی، بیشتر از خوشیهایش است. این را برخی از دخترها و پسرهای که تنهایی زندگی میکنند، میگویند. گویا این نوع زندگی برای آنان بسیار دردسرساز هم شده است. مریم، دختری ۳۰ ساله که خانوادهاش در اصفهان زندگی میکنند و او برای ادامه تحصیل و کار به تهران آمده است، درباره خوبیها و بدیهای زندگی مجردی میگوید که از زبان خود او خواندنیتر است: «ابتدا که از خانه جدا شدم، بسیار خوشحال بودم؛ چون فکر میکردم که به استقلال رسیدهام و در آزادی کامل به کارهایم میرسم، اما در روند زندگی مجردی با مشکلات بسیاری مواجه شدم. مشکلات اقتصادی واقعا کمرشکن است. برخی وقتها هزینهها آنقدر زیاد بود که نمیتوانستم به کارهایی که با آزادی در خانه پدری انجام میدادم در خانه خودم ادامه دهم. متاسفانه نگاه اجتماعی به دختری که تنها زندگی میکند، خوب نیست. هیچ کس به این موضوع فکر نمیکند که زندگی مجردی، جرات و شهامت میخواهد. همه فکر میکنند چون این دختر تنها زندگی میکند، پس میخواهد در خانهاش خلاف کند. حتی صاحبخانه تمام رفتارت را کنترل میکند. برای گرفتن خانه باید با هزار نفر روبهرو شوی و آنان را مطمئن کنی که میخواهی سالم زندگی کنی. هر صاحبخانهای خانهاش را به امثال ما اجاره نمیدهد. با این حال، برخی از دوستانم هستند که برای رسیدن به این استقلال، با تمام مشکلات این نوع زندگی کنار میآیند».
آمارها چه میگویند
با اینکه مرتضی طلایی، آماری رسمی درباره زندگی مجردی در تهران نداشت، اما نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ ادامه روند رو به رشد خانوادههای تکنفره را نشان میدهد. بر مبنای آن سرشماری، ۱/۷ درصد خانوادههای ایرانی را خانوادههای مستقل و تک نفره تشکیل میدهند. نتایج به دست آمده، طبق همین سرشماری، نسبت به پنج سال گذشته نشان میدهد که تعداد افرادی که به تنهایی زندگی می کنند و خانواده محسوب میشوند، حدود دو درصد افزایش داشته است. به این افراد «خانوادههای مستقل» گفته می شود؛ یعنی افرادی که بنا به تعریف آماری، ازدواج نکردهاند و طلاق هم نگرفتهاند. همچنین بر مبنای گزارش سال ۸۹ سازمان ملی جوانان سابق، ۳۰درصد از جوانان شش کلانشهر تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و اهواز، زندگی مجردی دارند. مجید امیدی، مدیرکل فرهنگی سابق سازمان ملی جوانان، درباره زندگی مجردی جوانان میگوید: «۲۷درصد از جوانان در تهران زندگی مجردی دارند. این مساله متاسفانه در کلانشهرها نمود بیشتری دارد. این آمار تکاندهنده است و هشداری برای خانوادها محسوب میشود».
علت چیست؟
صاحبنظران اجتماعی، علت اصلی تمایل جوانان به زندگی مجردی را افزایش سن ازدواج دختران و پسران میدانند و معتقدند این نوع زندگیها نوعی زنگ خطر برای جامعه ای محسوب میشود. به گفته آنان، در گذشته توقع خانوادهها کم بود و بیشتر خانوادهها با پدر، مادر، نوه و عروس با هم زندگی میکردند، اما حالا توقع جوانان زیاد شده است. داشتن خانه و خودرو، آرزوی بسیاری از جوانان است. همین موضوع موجب میشود برخی از دخترها و پسرها با همین آرزوها از خانواده جدا شوند.
غلامرضا علیزاده، جامعهشناس، این موضوع را تایید میکند و میگوید: «اولین علت علاقه جوانان به خانههای مجردی، ازدواج دیر هنگام است. بسیاری از دختران و پسران، به لحاظ شغلی و تحصیلی، در جایی قرار دارند که ترجیح میدهند مستقل زندگی کنند. البته باید در نظر گرفت که تفکر مردم عوض شده است؛ یعنی هم دختران و هم پسران، به سن خاصی که میرسند، تمایل به ترک خانه و زندگی مجردی دارند؛ بنابراین، دید فرهنگی افراد در جامعه نیز تغییر کرده است. ما باید متوجه این موضوع باشیم که جوان، به هر اندازه که بزرگتر می شود، میل به استقلال نیز در او بیشتر میشود».
وی تاکید میکند: «زندگی مجردی، به خودی خود، بد نیست، اما در جامعه سنتی ایران، این موضوع آسیب محسوب میشود؛ چراکه فرهنگ سازی لازم در بین جوانان در این باره نشده است. با شیوع این پدیده دیگر نباید توقع تشکیل خانواده را داشت. این یک زنگ خطر برای مسوولان محسوب میشود؛ چراکه در سالهای آینده با خانوارهایی از زنان یا مردان مواجه خواهیم شد که متاهل نیستند.»
منبع: هفته نامه متن
ارسال دیدگاه