امین زندگانی در گفتگو با پانا:

فرهنگ در ایران، بچّۀ ته ته قاری ناخواسته است

خبرگزاری پانا: امین زندگانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران در گفتگو با خبرنگار فرهنگی و هنری خبرگزاری پانا گفت: فرهنگ در ایران، بچّۀ ته ته قاری ناخواستۀ محکوم به افسردگی است و امروز سینمای ایران بلاتکلیف است.

کد مطلب: ۳۹۹۳۴۳
لینک کوتاه کپی شد

امین زندگانی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، که به مناسبت ایّام روز ملّی سینما با خبرنگار پانا به گفتگو پرداخت، ضمن ابراز خرسندی از وجود روز ملّی سینما و تبریک این روز به دست اندرکاران سینما و عموم مردم، گفت: چقدر خوب است که روز ملّی سینما داریم و انشاالله در کنار وجود این روز در تقویم، یک عزم ملّی هم برای سینما داشته باشیم و برای سینمای مملکتمان فکر سازنده ای کنیم که شاهد اتّفاقات بدی که این روز ها در سینما، چه از بابت کیفیت و مضمون، چه از بابت اکران و چه از بابت امکانات می افتد، نباشیم؛ یعنی همان طور که نانو تکنولوژی، انرژی هسته ای و بحث نظامیمان، دارو سازی و پیشرفت علمیمان، امروز در جهان در جایگاهی است که حرف اوّل را می زند؛ در بحث سینما هم بتوانیم در آتیه ای نزدیک انشاالله، قدرتمندانه حرف اوّل را بزنیم.


از کارشناسی اقتصادی، فرهنگی و پدافندی فرهنگ سینما غافل شده ایم

بازیگر سریال «شاهگوش»، ضمن اشاره به این که ما، در روزگاری نه چندان دور، در سینمای جهان حرف اوّل را می زدیم در ادامۀ این گفتگو افزود: ما از یک چیز غافل شدیم و آن هم کارشناسی اقتصادی، فرهنگی و پدافندی فرهنگ سینما است؛ یعنی ما اگر به این قضیّه یک مقدار جدّی تر نگاه می کردیم که چرا اگر امروز کشوری مثل ترکیه که واقعاً محلّی از اعراب در سینما و تلویزیون جهان نداشت، چطور دارد اقتصادش را با این قضیّه رونق می دهد، با سریال هایش ملک می فروشد، توریست جذب می کند و فرهنگش را در جای جای جهان نشر می دهد و ما از این قافله عقب نمی ماندیم.

وی با اشاره به این که دولت در سال های اخیر تکاپوی زیادی برای خانه دار شدن مردم و اجرای طرح «مسکن مهر» به راه انداخت، ادامه داد: مثلاً ما آمدیم مسکن مهر ساختیم، گذشته مهندسی و طرّاحی اش، امّا واقعا مسکن مهر آمد اسپانسر یک فیلم یا یک سریال بشود که مثلا لوکیشن هایش داخل مسکن مهر باشد؟ نیامد، به چند دلیل، چون هم این قابلیّت را نداشته است، هم این که شما اگر به پروژه هایی که مدام در شبکه های ماهواره ای تبلیغشان را می کنند نگاهی بیاندازید، می بینید که بزرگترین سریال ها با بازیگر های معروفشان در بستر این پروژه ها کار می کنند.

باید یک سند چشم انداز داشته باشیم و آن را عملیّاتی اش کنیم

امین زندگانی که در سال 1376 با فیلم سینمایی «زن شرقی» به کارگردانی «رامبد لطفی» و نویسندگی «باقر حبیب پیران» پا به دنیای بازیگری در سینمای ایران گذاشته است، اظهار داشت: عدم استفاده از ظرفیّت های موجود در کشور برای ارتقای فرهنگ سینما از این بابت است که این امر به هیچ کدام از دست اندرکاران ساخت و ساز و سازندگان سریال ها و فیلم های سینمایی بر نمی گردد، بلکه به مدیران و کارشناسان اقتصادی و فرهنگی مملکت بر می گردد؛ پس ما باید یک سند چشم انداز داشته باشیم که نه فقط در بحث آماری یا در بحث های شعاری به سمت آن حرکت کنیم بلکه عملیّاتی اش هم بکنیم و به این فکر کنیم که فرزند من در ده سال آینده قرار است در کدام سالن سینما برود و چه فیلم و چه انیمیشنی را تماشا کند و چه سریالی را مردم ما باید در تلویزیون ببینند.

بازیگر سریال خاطرات مردم نا تمام که در سال 1391 به کارگردانی «صادق کرمیار»، به روی آنتن شبکۀ یک سینما رفته است، با اشاره به وجود تمام محدودیّت هایی که آن ها را خارج از حوصلۀ این گفتگو برشمرد، خاطر نشان کرد: برای این امر، در حقیقت باید با یک برنامه ریزی عملیّاتی مدیریت شود که ما از چیزی در پروسۀ کاری خودمان عقب نیافتیم.

وی با اشاره به این که حسّاسیّت دوره ای را که در آن هستیم، نه سازندگان سینما و نه اصحاب قلم، رسانه و فرهنگ درک کرده اند، خطاب به اصحاب رسانه، تصریح کرد: در ایران سریال «دندان طلا» در بدترین اوضاع فرهنگی و اقتصادی، و به خصوص اقتصاد فرهنگی، با بودجۀ شخصی ساخته می شود و به آن حمله می شود، امروزه با این سختی ها آدم ها می روند فیلم می سازند امّا تکلیفشان مشخّص نیست.

فرهنگ در ایران، بچّۀ ته ته قاری ناخواستۀ محکوم به افسردگی است/سینمای ایران بلاتکلیف است

امین زندگانی ضمن انتقاد صریح از این که در ایران سینما نداریم، در ادامۀ این گفتگو، نداشتن سینما در ایران را معضل بزرگی دانسته و یادآور شد: دل زدگی های امروز اهالی سینما ناشی از این است که اگر شما فرزندی دارید، یک جامعه و یک مملکت نیز فرزندان مختلفی، مانند فرزندان نظامی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که امروزه در قالب تعریف به وزارتخانه های دولتی و بعد هم دغدغه های مملکتی تعریف می شوند، و به عنوان فرزند فرهنگی انگار این بچّه، بچۀ ته ته قاری ناخواسته است؛ و خب در این شرایط این بچّه، محکوم به افسردگی است و فرزندی است که کسی به تحصیلش توجّهی نمی کند و کسی برای آینده اش دغدغه ای ندارد کسی به دنبال ساخت امکانات برای او نیست و اگر امکاناتی برای او ساخته می شود غیر تخصّصی است.

بازیگر تئاتر «تانگوی تخم مرغ داغ» که در سال 1393 به کارگردانی «هادی مرزبان» و نویسندگی اکبر رادی، در تالار وحدت تهران به روی صحنه رفته است، در بخش دیگری از این گفتگو گفت: یک اثر سینمایی را وقتی شروع می کنند به ساختن می گویند مطابق با آخرین دستاوردها باشد امّا وقتی ساخته می شود و تمام می شود ده سال از آخرین دستاورد ها عقب است.

با این وضعیّت اقتصادی امروز سینما نمی توانم روی مخاطبم تأثیر بگذارم/سرمایه گذاران به سینما بدبین شده اند

زندگانی افزود: در سینمای انقدر یک پروژه را طول داده اند، انقدر از بالا و پایینش کم کرده اند و انقدر قیمت ها عوض و بدل شده است که می آِید در سینما می بینید که دکوراسیون فیلم خوب است، امّا صدا همان صداست، کیفیّت تصویر همان است و هیچ فرقی نکرده است؛ خب وقتی اقتصاد سینما بر این مبنا قرار بگیرد که من اگر سر کار بروم سه نفر دیگر بیکار می شوند مطمئنّا نه منی که سر کار می روم خوشحالم و نه آن سه نفری که بیکار می شوند مرا دوست خواهند داشت و نه من می توانم بر روی مخاطبم تأثیر بگذارم.

اهالی سینما را در بخش تجارت سرند نکرده ایم/دلّالان بازار رب و پرتقال و بارفروشان با نگاه دلّالی وارد سینما شده اند

وی، ضمن انتقاد صریح از ورود سرمایه گذاران غیر متخصّص به عرصۀ سینما، ورود دلّالان به سرمایه گذاری در سینما را معضل بزرگ پیش روی دست اندرکاران این صنعت دانسته و اظهار داشت: مسألۀ امروز این است که سرمایه گذاران سینمایی به علّت این که ما اهالی سینما را در بخش تجارت هیچ سرندی نکرده ایم، نسبت به سرمایه گذاری بد بین شده اند.

بازیگر فیلم سینمایی «فصل فراموشی فریبا» که در سال 1392 به تهیّه کنندگی و کارگردانی «عبّاس رافعی» و نویسندگی «علی اصغری» به روی پرده رفته است، پیرامون دلّالی در سینمای امروز ایران تصریح کرد: یک سری آدم دلّال در بازار رب، دلّال در بازار پرتقال و بار فروش با نگاه دلّالی آمدند و نفهمیدند که اگر تو آدم فرهنگی هستی، نباید دلّالی فرهنگی کنی و وقتی که شما در یک فیلم اسپانسری می آورید و یک جنس دویست تومانی را به او هفتصد تومان قالب می کنید، این اسپانسر دفعۀ بعد، دیگر به عرصۀ سرمایه گذاری در سینما ورود پیدا نمی کند.

امین زندگانی در ادامۀ این گفتگو، ضمن تأکید بر این که درلّالی فرهنگی نیز اصول و قواعد خاصّ خودش را دارد، یادآور شد: باید خطاب به دلّالان فرهنگی گفت تو آدم فرهنگی هستی و تو نباید دلّالی فرهنگی بکنی و اگر می خواهی دلّالی فرهنگی بکنی، آن هم اصول خاصّ خودش را دارد، و اگر امروز دلّالی غیر اصولی فرهنگی می کنیم، به این عرصه لطمه می زینم.

بازیگر فیلم سینمایی «شهابی از جنس نور» که در سال 1392، به نویسندگی و کارگردانی «محمّدرضا اسلاملو» و تهیّه کنندگی «روح الله برادری»، محصول مرکز گسترش سینمای تجربی، به روی پرده رفته است، خاطر نشان کرد: دلّالی در سینما مثل این است که یک نفر میهمان درب خانۀ ما را بزند می گوئیم بی تو طرف می آید تو، نهارش را می دهیم، مثل کاری که در راهپیمایی بصره تا کربلا اتّفاق افتاد، در مسیر آنجا راهپیمایان می روند در خانۀ مردم، مردم از آنها پذیرایی می کنند، جلوی آنها غذا می گذارند و بحث نظافتشان را رسیدگی می کنند، حالا فرض کنیم که در این سفر ها، یکی بیاید دزدی بکند و یا دیوار خانه را خراب بکند و یا یکی شیر دستشویی را بکند و ببرد، سال بعد آن انسان هر قدر هم ارادت به حضرت امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل العبّاس (ع)، کربلا و نجف داشته باشد، دیگر درب خانه اش را به روی هیچ زائری باز نخواهد کرد.

وی ضمن انتقاد صریح از این که امروز وضعیّت سرمایه گذار و اسپانسر این شده است که نمی داند حقیقت ماجرا چیست و رقم چقدر است؟ گفت: مثلاً با فلان بازیگر ان تومان قرار داد می بندند ولی قراردادی را که جلوی سرمایه گذار می گذارند، ان به توان سه است، و خب در این شرایط سرمایه گذار ها می گویند اگر قرار است من سه درصد تخفیف بگیرم و جنسی را که دویست تومان بوده است به من هفتصد تومان بیندازند، آقا منشانه و بدون فرار از مالیات کنار می روم، حساب و کتابم را تحویل می دهم و اصلاً ورود به کار فرهنگی نمی کنم.

بازیگر سریال «همه چیز آن جاست» که در مجموعه تلویزیونی اجتماعی، درام و عاشقانه به کارگردانی «شهرام شاه حسینی و ساخته سال ۱۳۹۳ محصول شبکه سوم سیماست، ضمن تأکید بر آثار سوء دلّالی در سینما، افزود: روز اوّل که این مسیر باز شد و همچنان هم ادامه دارد، ما هیچ معیار و متری برای ورود آدم ها به این حرفه ارائه نداده ایم.

اصناف بازیگری در دنیا بسیار قدرتمند هستند/در ایران دعوا بر سر مخارج دفن و کفن هنرمندان است

امین زندگانی ادامه داد: شما در دنیا ببینید تمام صنوف بازیگری انقدر قدرتمند هستند که اگر یک اتّفاق برای بازیگری بیفتد، صنف چنان عکس العملی نشان می دهد که خبرش همه جا را می گیرد.

وی، ضمن اشاره به جایگاه بازیگران پس از مرگ در نزد مردم در میان مردم جهان و مقایسۀ آن با کشورمان نیز، اظهار داشت: چرا در تمام دنیا بازیگران وقتی که از دنیا می روند، می بینید که بر سر ثروتش دعوا شده است اینجا اگر یک بازیگر پیشکسوت از دنیا می رود، اگر در حدّ سط یک بازیگری تا پایان سنّش نبوده است، دعوا بر سر این است که چه کسی مخارج کفن و دفنش را بر عهده بگیرد و چه کسی از زیر آن در برود.

در سینمای ایران سیاست راهبردی وجود ندارد/برای ورود به عرصۀ سینما هیچ فیلتری تعریف نکرده ایم

بازیگر فیلم سینمایی «فصل فراموشی فریبا» که به کارگردانی و تهیه‌کنندگی عباس رافعی و نویسندگی علی اصغری در سال سال به روی پرده رفته است، تصریح کرد: این امر نشان دهندۀ این است که ما سیاست راهبردی نداریم و موجب می شود که آدم هایی که دغدغۀ شان هنر، سینما و بازیگری نیست، و به حاشیه های بازیگری می پردازند مثل این که چهار نفر جنس مخالف آن ها را بشناسند، بروند چهار تا قرار داد تبلیغاتی ببندند و دقیقاً چهار روز بعد می بینیم که هزار جور لطمه به پیکرۀ سینما می زنند و حاشیه هایشان نمود پیدا می کنند و در آن روز است که همه با یک تیغ بریده می شوند.

امین زندگانی با اشاره به این که ما امروزه برای ورود به سینما هیچ فیلتری نگذاشته ایم، خاطر نشان کرد: که امروزه مد شده است که می گویند من پول می دهم، برادرم فلان برند را دارد، انقدر پول می دهیم برند را تبلیغ می کنیم و من هم نقش اوّل را بازی می کنم و این شده است روند ورود بازیگر به سینما.

کاری نکینم که در سالن سینما تماشاگر بگوید «وای!»/ هزینه های حانبی برای دیدن یک فیلم در سینما بالاست

وی ضمن انتقاد از این روند، یادآور شد: چرا هیچ کسی جلوی این اتّفاق را نمی گیرد، تماشاگر می آید توی سالن سینما می نشیند و می گوید وای! این که چهره ندارد، صدا هم ندارد و این کاری را که او انجام می دهد من در فیلم عروسی دختر خاله یا پسر خاله ام بهتر را انجام می دهم پس این فرد برای چه چیز جدیدی باید پول بلیط بپردازد؟

بازیگر نقش اوّل سه گانۀ «ملک سلیمان»، به کارگردانی و نویسندگی «شهریار بحرانی» و تهیّه کنندگی «مجتبی فرآورده» که در مهرماه 1389 به روی پرده رفته است، ضمن تأکید بر این که مخاطب سینمای امروز همواره با این سؤال مواجه است که برای چه چیزی باید پول بلیط بدهد، گفت: همه می گویند سینمای ایران ارزان است، کجایش ارزان است؟

من باید صد و پنجاه هزار تومان خرج کنم بیایم برای پنجاه هزار تومان بلیط تو؟

امین زندگانی افزود: من یک زمان من برای یکی از دوستانم بلیط تئاتر می بردم و یک جوری با هم همکاری داشتیم، و او از لحاظ اقتصادی در موقعیّت ویژه ای نبود و پایین رو به متوسّطی داشت؛ سه فرزند داشت و من برای او پنج بلیط می بردم، دفعۀ اوّل خوشحال شد، دفعۀ دوم قیافه اش روفت توی هم و دفعۀ سوّم بیشر رفت توی هم که به من برخورد، و من گفتم که دوست ندارید واقعاً بیایید و تئاتر ببینید، گفت چرا، ولی تو واقعاً داری به من لطمۀ مالی می زنی، پرسیدم چرا، گفت بلیط تئاتر را تو داری لطف می کنی و به من، برای تئاترت، پنج عدد بلیط، به ارزش مجموع پنجاه هزار تومان می دهی، امّا من باید از فلان جا با زن و بچّه تا سالن تئاتر باید پول آژانس بدهم، یا نه ماشین برادرم را بگیرم و پول بنزین بدهم، بیایم و جای پارک گیر نیاورم و دو هزار تومان به پارکبان بدهم، بچّه ام را بیاورم گرسنه باشد بخواهد غذا بخورد، داخل سالن سینما که غذا آن قدری تعریف ندارد، باید بیایم بیرون سینما در ساده ترین شکل باید یک ساندویچ به اعضای خانواده بدهم، هفتادهزار تومان هم پول ساندویچ و پفک و نوشابه و فلان، پول رفت و برگشتم هم می شود ده هزار تومان، من باید صد و پنجاه هزار تومان خرج کنیم بیایم برای پنجاه هزار تومان بلیط تو؟

این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران، در بخش دیگری از این گفتگو ضمن اشاره به بالا بودن هزینه های حاشیه ای برای دیدن یک فیلم در سینما ادامه داد: شما الأن نگاه کنید یک نفر که می خواهد بیاید سینما نمی داند ماشینش را کجا بگذارد، پول بنزین هست، با تاکسی بیاید یک رقم، با مترو بیاید یک رقم، با اتوبوس بیاید یک رقم، می آید و می رسد به در سینما و تو می رود، تنقّلات در حدّ یک چیپس و پنیر و یک قهوۀ ساده است که اگر هزینه اش از بیرون سینما بیشتر نباشد کمتر نیست و با قیمت بیرون برابری می کند، می آید یک فیلم می بینید که کیفیّت صدا خوب نیست، سالن هم یا گرم است و یا صندلی اش راحت نیست و بعد با پنج نفر می نشیند در سینما و یک فیلم را می بیند، این چه کاریست؟ صبر می کنید سی دی آن فیلم وارد بازار شود؛ چون ما بر روی حقّ کپی رایت و دغدغه های کپی های سی دی های قاچاق را خیلی مرور نداشته ایم و به این قضیّه ورود درست و فرهنگی نکرده ایم و برای آشنایی با آن، فرهنگ سازی نکرده ایم.

م خاطب سینما باید احساس کند که سینما رفتن برایش مقرون به صرفه است

وی با جمع بندی همۀ مسائل اقتصادی مطرح شده، و ادامۀ تأکیدات خویش بر روی فرهنگ سازی نسبت به ارزش و بهای آثار سینمایی در بین مردم اظهار داشت: مخاطب سینما پیش خودش می گوید من برای چه باید بروم اکران، صبر می کنیم سی دی اش ده روز دیگر بعد از اکران می آید، سی دی را می خرم می آیم خانه ام، همسرم یک قرمه سبزی هم درست می کند، می نشینم می خورم و تازه به چهار نفر هم در فامیل این فیلم را می دهم که ببینند و یا صبر می کنم رایتی اش را می خرم هزار و پانصد تومان.

این بازیگر ضمن اشاره به این که این امر باید فرهنگ سازی شود، تصریح کرد: ما باید به ارتش فرهنگیمان بگوئیم که اگر کارت سینما صادر می شود و یک شرکت اگر می خواهد بخرد و به کارمندش هدیه بدهد، کارمندش این کارت را بیرون نیاندازد و بگوید به چه درد من می خورد؟ کارمندش باید بگوید من با این کارت می توانم داخل طرح بروم، با این کارت می توانم چهل درصد برای خرید محصولات فرهنگی داخل سینما تخفیف بگیرم، چهل درصد از رستوران های برند داخل سینما تخفیف بگیرم، نه از ساندویچ فروشی که چهار پر کالباس را در کنار خیارشور دبّه ای ده هزار تومان می فروشد و مخاطب سینما باید احساس بکند که یک سینما رفتن خیلی برایش مقرون به صرفه است؛ آن وقت است که فیلم را می رود و در سینما می بیند.

بازیگر فیلم «خانوادۀ ارنست» که به کارگردانی و نویسندگی «محسن دامادی» در سال ۱۳۸۸ در سینماهای کشور به اکران عمومی در آمد، ضمن ابراز تأسّف از این امر که فیلم اکران می شود، امّا هنوز فیلم از تهران به شهرستان ها نرفته، سی دی یا دی وی دی اش داخل مغازه ها هست و این این امر علّتش عدم وجود امنیّت در سینمای ایران است؛ یادآور شد: این روند به این دلیل است که اوّلا تهیّه کننده می خواهد فیلمش را هر چه زودتر به پول نزدیک کند و یک رقم صد میلیونی تا دویست میلیونی، یا بالاتر و یا پایین تر گیرش بیاید، قبل از این که حتّی فاصله ای بخورد و یک سال حدّاقل از اکران این فیلم بگذرد و همه جا اکران شود.

زندگانی عدم وجود جایگاه در بازار جهانی سینما برای ایران را یکی دیگر از نقاط ضعف بارز در سینمای امروز ایران دانسته و خاطر نشان کرد: به دلیل این که ما بازار جهانی نداریم که، بازار داخلی داریم، قدیم یک مثلی بود که می گفتند اکران دوی شهرستان می فروشد، ما دیگر اکران دو نداریم و حتّی اکران شهرستان درست و حسابی نداریم، هر آن که اراده بکنیم سی دی و دی وی دی فیلم را بلافاصله پس از اوّلین اکران فیلم می توانیم پیدا کنیم.

وی، با اشاره به این که با وجود شرایط فعلی دیگر هیچ کس انگیزه ای برای سینما رفتن ندارد، گفت: امروز به جایی رسیده ایم که اگر به یک نفر بگوئیم بیا برویم سینما و این فیلم را ببینیم می گوید این فیلم ده روز دیگر می آید و می نشینم در خانه ؛ زیر باد کولر و یا در گرمای مطلوب در زمستان، در خانه می نشینم، صدای پنج باندی درست می شنوم، ریموت کنترل را هم در دست دارم و غذایم را هم از هر رستورانی بخواهم، زنگ می زنم و برایم می آورند، چرا من باید بنشینم پشت فرمان؟ حالا چه تفاوتی می کن؟ من در خانه ام نشسته ام و لم هم داده ام.

این بازیگر، ضمن ابراز تأسّف از این که در ایران قیمت سی دی های رایتی، نسخه های عرضه نشدۀ عرضه شده در بازار بسیار پایین است و هر کسی به راحتی می تواند به این آثار دسترسی پیدا کند، ادامه داد: در بدترین شرایط اگر بخواهیم منطقی حساب کنیم، بچّۀ طرف می گوید که، پدر می خواهم بروم سینما و ساختمان سینما و ماهیّت شکلی این هنر را ببینم، باید پدر با خود بگوید دست بچّه هایم را بگیرم و به آن ها بگویم که به این ساختمان می گویند سینما، بچّه اش را بردارد و ببرد سینما.

بازیگر فیلم «راه بهشت» به کارگردانی «مهدی صباغ‌زاده» و تهیه‌کنندگی «محمدتقی انصاری» که در سال 1390 در سینمای ایران به روی پرده رفته است؛ در ادامۀ نارضایتی های خویش از وضعیت سینمای ایران نبود جایگاه ویژ یا VIP را از دیگر مشکلات هنرمندان برای ورود به سالن های سینما دانسته و افزود: وقتی که می بینم که من می خواهم بروم داخل سینما همان ماجرا هست و آرامشم حفظ نمی شود، قطعاً به سالن ها ورود پیدا نخواهم کرد.

وی با اشاره به این که هنرمندان در بدو ورود به سالن های سینما با ابراز احساسات مردم مواجه می شوند و باید حدّاقل به بخشی از آن پاسخ بگویند، اظهار داشت: ملّت محبّت دارند و تاج سر ما هستند امّا من به عنوان یک بازیگر اگر بخواهم بروم سینما یا باید در یک جشنواره به سینما بروم که من دیگر پایم را به هیچ جشنواره ای در برج میلاد نخواهم گذاشت.

زندگانی تصریح کرد: به خاطر این که می گویند این اکران اختصاصی برای دست اندرکاران سینما است و عوامل فیلم است، امّا در این اکران از شرکت راه آهن آدم می بینید؛ از اتوبوسرانی آدم می بینید؛ از ترابری و تاکسیرانی آدم می بینید؛ از فلان و فلان شرکت آدم می بینید، امّا یک نفر سینمایی در این جمع نمی بینید؛ خب من می گویم خب کجا ویژۀ این هنرمندان است؛ من می گویم در این جمع باید با هفتصد نفر عکس بیاندازم، می اندازم، امّا این منّت چیست که بر سر من هنرمند می گذارید که سانس ویژۀ هنرمندان داریم؟ نه پارکینگ VIP داریم، می آییم و می بینیم که کلّ پارکینگ های وی آی پی پر است و حالا این محبّت یک نگهبان است که پارکینگ شخصی خودش را در اختیار هنرمند می گذارد، حالا باید از طبقۀ چهارم پارکینگ پیاده روی برف و یخ سر بخوری تا برسی به ورودی، خب چه کاری است که من بیایم و در جشنواره فیلم ببینم؟ واقعا این جشنواره ها و این سانس های اختصاصی مخصوص هنرمندان نیست.

این بازیگر، همچنین ضمن اشاره به این که ورود هنرمندان در شرایط عادی به سالن های سینما هم با مشکلات خاصّ خودش مواجه است، یادآور شد: سینما هم می خواهیم برویم، مثل همه می رومی و بلیط می خریم و نه کارت خانۀ سینما و نه کارت ادارۀ تئاتر تأثیر ویژه ای دارد که شما را ببرند یک جایی که VIP باشد؛ خب شما هم، به عنوان یک انسان، دوست دارید که در سینما در کنار مردم باشید و در کنار آن ها فیلمتان را ببینید.

بازیگر فیلم «زن شرقی» به کارگردانی «رامبد لطفی» و نویسندگی «باقر حبیب پیران» ساختهٔ سال ۱۳۷۶، خاطر نشان کرد: منی که دست اندر کار هستم می نشینم دو دو تا چهار تا می کنیم و می بینم که واقعاً سی دی بیاید بهتر است، سی دی شده است سه هزار و پانصد تومان و من برای چی بکوبم بروم و دو تا بلیط بخرم، این بد است، این اشتباه است.

بازیگر شأن دارد که عکسش روی پک سی دی چاپ شده است

زندگانی، با اشارۀ به این که نرخ سی دی ها در بازار بسیار پایین است و ظاهر بسته ها هیچ جذّابیتی برای مخاطبان ندارد، گفت: بسته های فیلم هایمان یک مقوّا مثل جعبه های دستمال کاغذی قدیم است، جدیداً یک سری برچسب ها هم زده اند که از بالا باز نشود، و تو مجبور هستی که بکشی و نصف عکس بازیگر هم پاره شود؛ و اصلاً به این امر توجّه نمی کنیم که این بازیگر شأن دارد که عکسش روی پک سی دی چاپ شده است و این یعنی ما قابلیت این را نداریم و نمی توانیم که یک قیمتی برای عرضۀ سی دی تعیین بکنیم که مثل تمام دنیا یک جعبۀ پلاستیکی خوشگل برای فیلم هایمان داشته باشیم.

بازیگر فیلم «شهرآشوب»، دهمین فیلم سینمایی یدالله صمدی در مقام کارگردان که در سال ۱۳۸۴ ساخته شده است، افزود: باید سی دی ها را گران بکنید و نظارت را هم افزایش بدهیم، پک زیبا درست بکنیم و نظارت را هم افزایش بدهیم، تا علاقه مندان رغبت بکنند که سی دی های اوریجینال را تهیّه کنند و آرشیو درست کنند.

انگار اهالی سینما را از توی سطل ماست پیدا کرده اند

زندگانی افزود: پس ببینید بحث این است که به این بچّه در این مملکت بی توجّهی شده است و انگار این بچّۀ ناخواسته است انگار، همان طور که سیّد جواد رضویان می گفت ما را از توی سطل ماست پیدا کرده اند. وی ادامه داد: انگار عوامل و اهالی سینما را از توی سطل ماست پیدا کرده اند و از توی آب گرفته اند و گفتند حالا باشید.

وی با اشاره به حاشیه های پرفراد و نشیب آئین های تشییع و خاکسپاری هنرمندان بزرگ عرصۀ سینمای کشورمان، اظهار داشت: شما مراسم عزاداری بازیگران ما را ببینید؛ من از بعد از فوت آقای داود اسدی عزیز دیگر با خودم عهد کرده ام که برای مراسم فوت و تدفین بازیگران به بهشت زهرا نروم، چون یا باید با آدم ها برخورد بکنم، یا به خاطر دوستم باید بروم و در آخرین لحظه ببینمش، یا در منزل می گیرم می نشینم و یک چوب بر سر خودم می زنم که اگر یکی فوت کرد به بهشت زهرا نروم، که دچار حاشیه ها نشوم.

این بازیگر سینمای ایران ادامه داد: وقتی که نماز میّت می خواستیم بخوانیم فقط من، نادر سلیمانی و امیر نوری و چهار بازیگر دیگر دست هایمان را قلّاب کرده بودیم که ما را روی جنازه هل ندهند، در حالی که برای مسئولین امر اداره کردن این نوع آئین ها اصلاً هزینه ای ندارد.

وی ضمن تأکید بر این امر که من ده ها بار من گفته ام و جلوی دوربین تلویزیون هم گفته ام که خیلی لطف بزرگی کرده اید که در بهشت زهرا یک قطعه به اسم هنرمندان اختصاص داده اید خاطر نشان کرد: از شما ممنونیم که حدّاقل پس از مرگمان یک جای آبرومند داریم، امّا شما باید بیایید در این قطعه صندلی های VIP بگذارید که صاحب عزا بیاید و بتواند راحت عزاداری بکند و این توقّع زیادی نیست.

ما هیچ فرهنگسازی ای نکرده ایم/دهۀ شصت برای سینما یک دهۀ طلایی بود

بازیگر سریال «راه سوم» با اشاره به این که در این گونه آئین ها رخدادهای غیر قابل پیش بینی و ناراحت کننده زیاد به چشم می خورد، یادآور شد: در آئین تدفین آقای داود اسدی، به چشم خودم دیدم که عکّاسی، کفن آقای داود اسدی را کنار زده بود و دوربینش را چسبانده بود به صورت آن مرحوم و می گفت دارم عکس می گیرم که دوربینش را گرفتم و پرت کردم و گفتم تو انسان نیستی؟

وی تأکید کرد: رخداد این اتّفاقات به خاطر این است که ما هیچ فرهنگسازی ای نکرده ایم، امّا یک روزی نمرۀ اوّل آسیا بودیم و این نیاز به مقدمّه چینی ندارد، ما اگر از همان نقطه ای که بودیم، مسیر را ادامه می دادیم امروز ده پلّه، بیست پلّه بالاتر بودیم.

بازیگر «سریال راه سوم» به کارگردانی «قاسم جعفری» است که در سال ۱۳۷۷ تهیه و از شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردیده است، گفت: من فکر می کنم دهۀ شصت سینمای ایران را یک دهۀ طلایی دانسته و خاطر نشان کرد: ما در دهۀ هفتاد کارگردانان بسیار خوبی چون مخملباف، حاتمی کیا، پناهی و کیا رستمی را به سینمای جهان تحویل داده ایم.

زندگانی با اشاره به ورود فیلم عروس به سینمای ایران گفت: شاید نصف علاقه مندانی که به حوزۀ سینما ورود پیدا کرده اند و الأن دارند کار هنری می کنند، تحت تأثیر فیلم عروس بود و فیلم عروس در آن دوره وارد شد که بفهمند که سینما چه مقولۀ خوبی است.

امروز چه کسی حال جمشید هاشم پور را می پرسد؟

امین زندگانی ضمن مروری کوتاه بر آثار سینمای دهۀ شصت و هفتاد، افزود: ما روزگای ابوالفضل پور عرب و جمشید هاشم پور داشته ایم، امروز چه کسی حال جمشید هاشم پور را می پرسد.

وی ادامه اظهار داشت: امروز باید جمشید هاشم پور گرانترین ماشین روز دنیا زیر پایش باشد، در بهترین نقطۀ تهران زندگی بکند و بچّه هایش بیشترین ثروت را داشته باشند، مگر فراموش کرده ایم که ایشان چقدر آدم ها را کشاند داخل سینما؟

این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران، ضمن انتقاد از رفتار طعنه آمیز نشریات داخلی نسبت به وضعیّت جسمی ابوالفضل پور عرب نیز یادآور شد: نشریات چه کار می کنند؟ آن عکس را در ابعاد بزرگ منتشر می کنند که چه بگویند؟

زندگانی خاطر نشان کرد: هنرمند باید هر چیزی را تجربه کند و در تمام طول مسیر زندگی اش باید خلاف جهت حرکت کند که از هر بابت درس بدهد.

وی در همین راستا ادامه داد: نمی گویم الگو باشد چون ما الگو نیستیم، این اشتباه نشود؛ ما تجربه می کنیم که دیگران کمتر آسیب ببینند؛ امّا شما نگاه کنید که سوپر استارهای دهۀ شصتمان امروز کجا هستند؟ چه کارشان کردیم؟ چه رفتاری با آنان کرده ایم؟ واقعاً در آئین های ملّی سینمای ما، کجای سالن هستند؟

سینما یک دور همی است؛ این وضعیت نمی شود/به کاخ سعدآباد دعوت نشدم

بازیگر سریال «مختار نامه» سینمای امروز را یک دورهمی بسیار بزرگ دانسته و گفت: سینما شده یک دور همی که یک سری آدم دور هم اند و دارند سینما را اداره می کند؛ خیلی هم خوب دستشان هم درد نکند امّا این وضعیّت نمی شود.

زندگانی با اشاره به این که شاخص ترین کار سینمائی که بازی کرده است ملک سلیمان بوده است و ما بقی کارهایش هم کارهای بی ارزشی نبوده است ادامه داد: نه در مراسم کاخ سعدآباد دعوت شده ام، نه در مراسم روز ملّی، فقط به این دلیل که دور همی است، یعنی مثل این است که زمانی تلویزیون یک سریال نشان می داد که می گفت ما دورهمی زنانه داریم و فردا خانۀ خاله شوکتیم و دو هفتۀ آینده مثلا خانۀ خاله نسترنیم و وای وای وای خانۀ خاله شوکت چه شد و مثلا فلانی را دعوت نکینم با آن شوهرش، الأن اوضاع سینمای کشورمان همین است!

سینما به دست یک صنف کاملاً بی سواد افتاده است/خیلی از آدما های امروز سینما فقط هستند که باشند

امین زندگانی با اشاره به این که کارگردان های مطرح سینمای ایران امروز دارند یک سری فیلم خاص را کار می کنند، و روز به روز هم دارند سقوط می کنند، افزود: امروز از خود نمی پرسیم که چرا کارگردانی که روزی فیلمی ساخته است که برای این مملکت تعیین کننده بوده است امروز چرا این گونه رفتار می کند، امروزه می بینیم که یک آدمی کنار اوست که حتّی نمی گذارد به او نزدیک شوی و یا مثلاً با آقای فلان صحبت کنی.

وی اظهار داشت: امروز سینما به دست یک صنف کاملاً بی سواد افتاده است که هیچ جایگاهی در تفکّر سینمایی ندارند و خب در عین حال بسیار تعیین کننده هستند.

بازیگر سریال «معصومیّت از دست رفته» که ساختۀ «داود میرباقری» است، ناراحت شدن بازیگران سینمای ایران از پر کار بودن برخی دیگر از بازیگران را نقطۀ ضعف دانسته و تصریح کرد: اگر یک زمانی من ناراحت بشوم از این که همکارم به کاری دعوت شده است و حس کنم که کار کردن او یعنی در خانه نشستن من، مطمئنّاً فرهنگ و اقتصاد با هم لطمه می خورد؛ و این همه اش اقتصادی نیست، بسیاری از آدم ها را می بینیم که فقط در کارهایی هستند که باشند و نمی دانند که آهسته آهسته دارند چه لطمه ای به پیکرۀ حرفه ای بودن در سینما می زنند.

انگار دغدغۀ ماندگاری نداریم، دغدغۀ حضور داریم

این بازیگر خاطر نشان کرد: آدم هایی هستند که در برخی فیلم ها حضور پیدا می کنند و بدون هیچ توقعی حضور پیدا می کنند و اصلا از این روش استفاده می کنند که ما بدون هیچ توقعی حضور پیدا می کنیم و باید از این قشر پرسید چرا مگر تو برای هنر و کار خودت ارزش قائل نیستی؟

امین زندگانی با اشاره به این این موضوع در بین بسیاری از بازیگران امروز سینمای ایران اتّفاق افتاده است، گفت: فلان استاد بسیار هم بزرگوار بسیار هم دوست داشتن و بسیار هم عزیز؛ ولی تو چرا فکر می کن برای این که باید در آن کار حضور داشته باشی، باید سنّتی را بدعت بگذاری که من هیچ توقّعی ندارم و فقط باشم.

وی ادامه داد: این نشان دهندۀ این است که فرهنگ تربیتی مان اشتباه است و داریم به بودن رضایت می دهیم نه چطور بودن و انگار دغدغۀ ماندگاری نداریم، دغدغۀ حضور داریم.

مهم نیست قلمت مارکش چه باشد، مهم این است که این قلم روی کاغذ چه می کند

بازیگر سریال «به سوی پیروزی» آموزش و پرورش را دارای نقش بسیار تعیین کننده ای دانتسه افزود: این امر به این دلیل است که اوّل شناخت نسبت به نیاز به کالای فرهنگی را آموزش و پرورش باید در دانش آموزان رشد دهد؛ یعنی دانش آموزان بدانند که مهم نیست جامدادی تو چیست، نهی هم نمی کنم چرا که من هم بچّه بودم جا مدادی خوشگل دوست داشتم، امّا چیزی که مهم است این است که مهم نیست قلمت مارکش چه باشد، مهم این است که این قلم روی کاغذ چه می کند؟ اگر ما به اینجا رسیدیم و اگر ما رشتۀ هنر رو شناختیم؛ موفّقیم.

هنر، قوانین کار گروهی را به انسان می آموزد
امین زندگانی، ضمن اشاره به این که در تمام دنیا یک بچّه وقتی دیپلم می گیرد یا یک ساز را خوب می نوازد، یا سولفژ را خوب بلد است و یا حدّاقل در دوران مدرسه یک تئاتر خوب بازی کرده است؛ ادامه داد: این امر به خاطر این است که شما وقتی یک ساز را در دست می گیرید، مجبور هستید از قوانین و قواعد نوشته شده بر روی کاغذ پیروی کنید و به این دلیل مجبور هستید که در یک گروه حضور داشته باشید و در نتیجه قوانین کار گروهی را یاد می بگیرد و نظرات دیگران را در بارۀ کار خودتان بشنوید و بدانید که کسی که می گوید قربان دست و پای بلوری ات بروم مادر است، نه کس دیگر.

وی اظهار داشت: امّا اگر من خوب ساز نزنم معلّمم مرا تأیید نخواهد کرد؛ پس در اینجا می آموزم که کار نیکو کردن از پر کردن است، پس من باید تمرین خوبی بکنم، خوب ساز بزنم که معلّمم من را قبول بکند و اگر می خواهم در گروه حضور داشته باشم باید به تمام آدم های گروه و قوانین و رفتار و شخصیّتشان احترام بگذارم؛ و بعد به گروه ورود پیدا بکنم و در غیر این صورت من از گروه حذف می شوم.

زنگ ورزش و زنگ هنر در مدارس ما باری به هر جهت است/باید برای هنر طرح درس تعریف شود

بازیگر مجموعۀ «روزگار جوانی»، که به کارگردانی «شاپور قریب» و «اصغر توسلی» است که طی سال‌های ۱۳۷۸-۱۳۷۷ تولید و از شبکه تهران پخش شد، پیرامون نقش زنگ درسی هنر در جوامع مختلف گفت: در یک جامعه می بینیم نقّاشی بچّه ها خوب است، در یک جامعه داستان نویسیشان خوب است و این به خاطر این است که کار هنر را در مدارس در تمام دنیا جدّی می گیرند، ولی امروز زنگ ورزش و زنگ هنر در مدارس ما باری به هر جهت است یعنی من خودم یک عمر از اوّل دبستان تا پنجم دبستان درگیر این بودم که «ادب مرد به ز دولت اوست» چند تا نقطه برای الف می آید و هیچ وقت هم نتوانستم با قلم خوب بنویسم.

نقّاشی هایی که برای دوستانم می کشیدم نمرۀ بیشتری می گرفت

امین زندگانی گفت: من در طول دوران تحصیل همیشه در امتحان هنر نقّاشی را سه بار می کشیدم؛ به خاطر این که هم برای خودم و هم برای سه تا از همکلاسی هایم می کشیدم و سه بار انشاء می نوشتم به خاطر این که دوستانم بلد نبودند و جالب هم این بود که انشاهایی که برای دوستانم می نوشتم و نقّاشی هایی که برای آن ها می کشیدم بهتر می شد و نمرۀ بیشتری می گرفت.

کودکان ما هنوز درگیر انگری برد هستند

این بازیگر ضمن انتقاد از این که امروزه چرا نباید رشتۀ هنر در دوران ابتدایی و متوسّطۀ دورۀ اوّل و دوم نباید جدّی گرفته شود، افزود: اگر طرح درس هنر را به عنوان یک درس در کنار دروس دیگر جدّی بگیریم، بسیار می تواند تأثیر گذار باشد.

زندگانی با شاره به این که تیم های مدارسمان تیم های قوی نیستند ولی در غرب می بینیم که اگر یک ورزشکار موفّق است از مدرسه شروع کرده است، گفت: کودکان ما هنوز درگیر انگری برد هستند و هنوز از لحاظ فیزیکی به استاندارد نرسیده اند که بتوانند یک مسیر مستقیم را بدوند و به در و دیوار نخورند.

شایان ذکر است، امین زندگانی بازیگر متولّد سال 1351 در تهران تا به امروز در هفده فیلم سینمایی و چهارده سریال به ایفای نقش پرداخته است.

/تهیّه و تنظیم گفتگو: سیما قربانی/

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار