چگونه از ایجاد افسردگی در دانش آموزان پیشگیری کنیم
خبرگزاری پانا: افسردگی از رایجترین مسائل مربوط به سلامت روان در بزرگسالان است، اما این بیماری میان نوجوانان و کودکان نیز در حال افزایش است و روزبهروز تعداد بیشتری از آنها به آن مبتلا میشوند. تا چندی پیش روانشناسان باور نداشتند که کودکان هم دچار افسردگی میشوند. اما حدود دو تا پنج درصد کودکان و نوجوانان دارای علائم افسردگی هستند و حتی سالهای تحصیل در مدرسه را با اندوه میگذرانند و این افسردگی روند پیشرفت تحصیلیشان را نیز کند میکند.
به گزارش خبرنگار پانا، افسردگی که یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی در کودکان و نوجوانان است. از دهه هفتاد قرن بیستم میلادی مورد توجه قرار گرفته است. این اختلال تحت تاثیر عوامل مختلفی است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که دانش آموزان دختر افسرده تر از پسران هستند. دختران افسرده، معمولا گرایش به گوشهگیری دارند در حالی که در پسران افسردگی به صورت بیشفعالی، بیقراری، برانگیختگی و پرخاشگری خود را نشان میدهد. همچنین افسردگی دانش آموزان مقطع راهنمایی به طور معنی داری بالاتر از افسردگی دانش آموزان دبیرستانی است.
روانشناسان راه های متفاوتی را برای کنترل و پیشگیری از افسردگی در میان دانش آموزان ارائه می دهند. یکی از این راهکارها آموزش این مطلب است که به دانش آموزان یاد بدهیم که هدفی متناسب با توانایی هایش در ذهن بگنجانند و آن را در چهار چوب اصولی منسجم عملی کنند.
چه بهتر است خانواده ها به جای تشویق برای نیل به اهداف بلند مدت و دور و دراز، از دانش آموز بخواهند برنامه ای اصولی برای فعالیت های امروزش ارائه دهد. توجه به این مسئله در کاهش استرس و افسردگی در میان دانش آموزان تاثیر بسزایی دارد. در عین حال خانواده ها باید دانش آموز را در رسیدن به اهدافش یاری کنند و باید آموزش اعتماد به نفس با حمایت های عاطفی همراه باشد.
باید به دانش آموزان اجازه انتخاب و ریسک پذیری داد و تمام احتمالات را برای وی بازگو کرده و پیامدهای مثبت و یا منفی انتخابش را به خود دانش آموز واگذار کرد تا بتواند با حس ثبات قدم دست و پنجه نرم کند.گوش سپردن به خواسته ها و حرف های دانش آموزان نیز از مهم ترین گام ها برای کمک به دانش آموزان افسرده است چرا که بسیاری از دانش آموزان افسرده حس مثبتی نسبت به اطرافیان خود ندارند و خود را تنها می بینند در صورتی که گوش دادن به آن ها سبب ایجاد حس همدلی و اعتماد و دیده شدن را در آن ها به وجود می آورد.
دانش آموزان افسرده نمی تواند احساس شادمانی کند و در این جا است که خانواده و معلمان باید با او را درک و راهنمایی کنند. وقتی به او کمک می کنیم تا هدفی برای خود در نظر بگیرد و در مورد آن تصمیم بگیرد و اگر شکست خورد آن را پذیرفته اما به راهش ادامه دهد در واقع او را به سوی نگرشی مثبت هدایت کرده ایم. آنگاه او متوجه می شود که توانایی هایش مؤثرند و اعتماد به نفسش افزایش می یابد.
در همین راستا، آمارها برای ایران امید بخش است و با توجه به اینکه میانگین افسردگی جهانی ۴۳ درصد است، اما آمار افسردگی دانشآموزان بسیار پایینتر از این میانگین است و این نشان دهنده نشاط و شادابی دانشآموزان ایرانی است.در آمار احصا شده از تحلیل آزمون روانی رفتاری سال تحصیلی گذشته «افسردگی» بیشترین شیوع را در بین دانش آموزان پایه سوم راهنمایی و اول دبیرستان داشته که این آمار در بین پسران بیشتر از دختران به چشم میخورد. بر اساس تحلیل نتایج این آزمون، گرایش دانش آموزان به آموزههای دینی و رفتارهای مذهبی در سطوح بسیار بالایی قرار دارد، مهمترین علت این افسردگی در بین دانش آموزان «نزاع های خانوادگی» است.
با توجه به اینکه میانگین افسردگی جهانی ۴۳ درصد است، اما آمار افسردگی دانشآموزان بسیار پایینتر از این میانگین است و این نشان دهنده نشاط و شادابی دانشآموزان ایرانی است.این در حالی است که حوزه مشاوره آموزش و پرورش همچنان در تلاش است افسردگی دانشآموزان مبتلا را رفع کند.
طراحی و اجرای مداخله های پیشگیرانه و تقویت شیوه های مقابله با افسردگی برای کودکان و نوجوانان شاغل به تحصیل در مدارس،همچنین بازنگری و اصلاح ساختار نظام آموزشی امری مهم و قابل طرح برای پیشگیری از تداوم افسردگی در مراحل بعدی تحول است. به عبارت دیگر افسردگی یکی از بیماری های شایع در میان دانش آموزان است که عوامل زیادی در بروز آن دخیل است. در این میان نقش خانواده و معلمان نقشی کلیدی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
روانشناسان راه های متفاوتی را برای کنترل و پیشگیری از افسردگی در میان دانش آموزان ارائه می دهند. یکی از این راهکارها آموزش این مطلب است که به دانش آموزان یاد بدهیم که هدفی متناسب با توانایی هایش در ذهن بگنجانند و آن را در چهار چوب اصولی منسجم عملی کنند.
چه بهتر است خانواده ها به جای تشویق برای نیل به اهداف بلند مدت و دور و دراز، از دانش آموز بخواهند برنامه ای اصولی برای فعالیت های امروزش ارائه دهد. توجه به این مسئله در کاهش استرس و افسردگی در میان دانش آموزان تاثیر بسزایی دارد. در عین حال خانواده ها باید دانش آموز را در رسیدن به اهدافش یاری کنند و باید آموزش اعتماد به نفس با حمایت های عاطفی همراه باشد.
برخی از روانشناسان بر این باورند که دانش آموزان گاهی باید شکست بخورند و دوباره برخیزند تا متوجه اشتباهات خود شوند.رشد اعتماد به نفس در دانش آموزان نیز از دیگر مواردی است که می تواند در کنترل و پیشگیری از افسردگی سهم شایانی ایفا کند. دانش آموزانی که عزت نفس بالایی دارند نسبت به مهارت، استعداد و ویژگی های دانش آموزان دیگر خوشحال شده و دچار حسادت نمی شوند و همین مسئله مهمی در بروز و یا عدم بروز افسردگی است.
باید به دانش آموزان اجازه انتخاب و ریسک پذیری داد و تمام احتمالات را برای وی بازگو کرده و پیامدهای مثبت و یا منفی انتخابش را به خود دانش آموز واگذار کرد تا بتواند با حس ثبات قدم دست و پنجه نرم کند
باید به دانش آموزان اجازه انتخاب و ریسک پذیری داد و تمام احتمالات را برای وی بازگو کرده و پیامدهای مثبت و یا منفی انتخابش را به خود دانش آموز واگذار کرد تا بتواند با حس ثبات قدم دست و پنجه نرم کند.گوش سپردن به خواسته ها و حرف های دانش آموزان نیز از مهم ترین گام ها برای کمک به دانش آموزان افسرده است چرا که بسیاری از دانش آموزان افسرده حس مثبتی نسبت به اطرافیان خود ندارند و خود را تنها می بینند در صورتی که گوش دادن به آن ها سبب ایجاد حس همدلی و اعتماد و دیده شدن را در آن ها به وجود می آورد.
دانش آموزان افسرده نمی تواند احساس شادمانی کند و در این جا است که خانواده و معلمان باید با او را درک و راهنمایی کنند. وقتی به او کمک می کنیم تا هدفی برای خود در نظر بگیرد و در مورد آن تصمیم بگیرد و اگر شکست خورد آن را پذیرفته اما به راهش ادامه دهد در واقع او را به سوی نگرشی مثبت هدایت کرده ایم. آنگاه او متوجه می شود که توانایی هایش مؤثرند و اعتماد به نفسش افزایش می یابد.
در همین راستا، آمارها برای ایران امید بخش است و با توجه به اینکه میانگین افسردگی جهانی ۴۳ درصد است، اما آمار افسردگی دانشآموزان بسیار پایینتر از این میانگین است و این نشان دهنده نشاط و شادابی دانشآموزان ایرانی است.در آمار احصا شده از تحلیل آزمون روانی رفتاری سال تحصیلی گذشته «افسردگی» بیشترین شیوع را در بین دانش آموزان پایه سوم راهنمایی و اول دبیرستان داشته که این آمار در بین پسران بیشتر از دختران به چشم میخورد. بر اساس تحلیل نتایج این آزمون، گرایش دانش آموزان به آموزههای دینی و رفتارهای مذهبی در سطوح بسیار بالایی قرار دارد، مهمترین علت این افسردگی در بین دانش آموزان «نزاع های خانوادگی» است.
با توجه به اینکه میانگین افسردگی جهانی ۴۳ درصد است، اما آمار افسردگی دانشآموزان بسیار پایینتر از این میانگین است و این نشان دهنده نشاط و شادابی دانشآموزان ایرانی است.این در حالی است که حوزه مشاوره آموزش و پرورش همچنان در تلاش است افسردگی دانشآموزان مبتلا را رفع کند.
برای دانشآموزان افسرده متمرکز شدن بر چیزهایی که مستلزم تلاش ذهنی مداومند، دشوار است. این عدم تمرکز ممکن است به کسب نمرههای پایین در مدرسه بینجامد. آنان معمولا حضور در مدرسه را دشوار میدانند و نسبت به رفتن به آنجا اکراه دارند. آنها از اضطرابی رنج میبرند که ریشه در افسردگیشان دارد.برای مثال صبحها که میخواهند به مدرسه بروند نشانههای جسمانی این اضطراب را در خود احساس میکنند، نشانههایی که به مرور و با گذشت زمان در طول روز فروکش میکند.ممکن است فکر حضور در مدرسه برخی از این دانشآموزان را وحشتزده کند، وحشتی که آنها قادر به توضیحش نیستند.آنان به علت نداشتن تمرکز و تسلط نداشتن بر امور شخصی، در انجام تکالیف درسی خود موفق نیستند. ممکن است برخی از آنان نیز علاقه خود را به درس از دست داده و بیتفاوت به نظر بیایند. این حالت باعث میشود که آنان در مدرسه با دردسرهایی مواجه شوند و حضور در مدرسه برای آنان غیرقابل تحمل شود.
از جمله علائم افسردگی در میان دانش آموزان که باید مورد توجه خانواده ها و اولیای مدرسه قرار گیرد، می توان به مشکلات جسمانی مداوم و بدون دلیل، کاهش یا افزایش چشمگیر وزن،ابراز اندوه یا ناامیدی، اعتماد به نفس پایین، اضطراب مداوم، تغییر الگوی خواب، کاهش انرژی و بروز خستگی، پرخاشگری با همکلاسی ها، بیمیلی نسبت به مدرسه رفتن،افت تحصیلی و تمایل اندک به بازی با همسالان اشاره کرد.
در این میان نقش معلمان و مسوولان مدرسه بیش از پیش پررنگ به نظر می آید. دانشآموزان افسرده معمولا فرزندان خانوادههای پرتنش هستند، در نتیجه هر آنچه معلمان بتوانند علاوه بر دانشآموزان برای خانوادههای آنان نیز انجام دهند، میتواند کمککننده باشد.
زمانی که حضور دانشآموز در مدرسه به دلیل بیماریهای فیزیکی کم میشود و این در حالی است که هیچ علامت فیزیکی ظاهری وجود ندارد یا با دیدن علائمی مانند تمرکز ضعیف دانشآموز، بیحالی، خستگی، کمبود انرژی و انگیزه محدود، بیاشتهایی، ناتوانی در تصمیمگیری، ارتباط ضعیف با همکلاسیها، ضعف یادگیری؛ معلمان با آگاهی از این علائم میتوانند متوجه مشکل دانشآموز شوند.
شرکت در فعالیتها میتواند به دانشآموزان افسرده احساس هدفمند بودن بدهد. معلمان در تشویق این روال از جایگاه خوبی برخوردارند. برای دانشآموز افسرده مشغول بودن به فکرهای منفی میتواند مانعی در برابر یادگیری باشد. این دانشآموزان باید مرتب تشویق شوند.همچنین معلمان میتوانند برای کمک به این دانشآموزان، به آنها مسئولیت بسپارند.
چنانچه مسوولان مدرسه بویژه معلم کلاس آشنایی و آگاهی کامل از اثرات هر یک از عوامل ذکر شده بر دانشآموز و روشهای مناسب هدایت فعالیتهای آموزشی در جهت تامین نیازهای عاطفی و اجتماعی او را نداشته و بموقع از وی حمایت نکنند، چهبسا تنشها و فشارهای وارد شده بر دانشآموز اثرات منفی و درازمدتی بر وی باقی بگذارد.از دیگر وظایف مدرسه در پیشگیری از افسردگی دانشآموزان، تجهیز آنان به کسب مهارتهایی برای تعارضهای شخصی و بینفردی و ارائه واکنشهای موثر در اوضاع دشوار زندگی است.
تقویت مهارتهای اساسی ارتباطی دانشآموزان بخصوص توانایی گوش دادن، ابراز همدردی، رشد خودباوری و اعتماد به نفس، علاوه بر این که باعث میشود آنان در شرایط دشوار مانند خشونت، زورگویی و... تجهیز شوند، موجب میشود دانشآموزان با استفاده از این مهارتهای آموخته شده آماده شوند تا در آینده در محیط وسیع اجتماعی نقش خود را بخوبی ایفا کنند.
شکوفه غیوری/
ارسال دیدگاه