کشف حجاب تلاش بیهوده رضاخان برای تجددگرایی
خبرگزاری پانا : در دنیای امروز از اهداف استعمار غرب هجوم به ارزشهای دینی و سنتی من جمله مسأله «حجاب زن» بوده است ، اقدام رضاخان بر ضد پوشیدگی زنان به تقلید از فرهنگ غرب نشانه عملی این هجوم فرهنگی تجددگرایی در ایران بوده است.
به گزارش خبرگزاری پانا ؛ با بروز جنگ جهانی اول و حدوث انقلاب اكتبر و سقوط تزاریسم، انگلیسی ها در ایران در موقعیت كاملاً برتر قرار گرفتند. استعمارگران مهاجم انگلستان پس از دومین دهه قرن بیستم و به دنبال بحرانهای پس از جنگ و نیز از بیم گرایش جامعه فقر زده ایران به كمونیسم به اصلاحات روبنایی و مقاومت زدایی و تجددگرایی در جامعه ایران نیاز فراوان داشت و این همه را باید از طریق طبقه ای بی اصالت، میان تهی و بی ریشه تأمین می كرد.
انتخاب رضاخان میرپنچ در كنار سید ضیاء الدین طباطبایی و بركشیدن او به مقام وزارت جنگ و سرانجام انتصاب او به سلطنت در تحقق همین امر انجام گرفت. رضاخان حتی در مقایسه با همردیفهای قزاق خود در خصوص مبانی ارزشهای جامعه اسلامی ایران بی ریشه تر و لاقیدتر بود. با تشكیل سلطنت رضاخان سلطه سیاسی و اقتصادی سرمایه داری انگلستان بر ایران كه در طول ادوار قبلی هیچ گاه كامل نشده بود، تكمیل گردید. با این حال همچنان تعلقات فرهنگی و وابستگی جامعه ایران به ارزش های اسلامی ـ ملی كماكان به قوت خود باقی بود.
بنابراین دولتمردان رژیم جدید همانند تجربه اروپا هجوم به مذهب را از ابتدا از طریق رواج سكولاریسم و لاقیدی و بی اعتنایی و تحقیر نمادهای دینی و سنن ملی آغاز كردند و در ابتدا مطبوعات، كتابها و نظام آموزشی به صورت ابزار اصلی برای اعمال این سیاست درآمدند.
تأسیس مدارس خارجی در آن ایام، بازگشت فرزندان خانواده های اشرافی از فرنگ پس از اتمام تحصیل، نشر برخی مطبوعات متاثر از فرهنگ غربی و نهایتا فكر تشبه به غرب از جمله عوامل داخلی بود كه زمینه را برای اجرای سیاست كشف حجاب فراهم ساخته بود. خواسته استعمار كه عامل اصلی چنین سیاستهایی بود، برخی عوامل داخلی و تلاقی این عوامل با خواسته های نفسانی موضوع كشف حجاب را ایجاب می كرد.
رضاخان مدعی بود كه وقتی مردم لباس متحدالشكل بپوشند، كلاه پهلوی به سر گذارند و به تقیدات دینی سستی نشان دهند متمدن خواهند شد. در واقع آنان خواستار متمدن شدن جامعه ایران به معنای رشد در پهنه دانش و فن آوری و فرهنگ نبودند بلكه ایجاد فرهنگ مصرفی از طریق تحقیر ارزشهای ملی و مذهبی مدنظر بود.
نتیجه سیاست نابخردانه كشف حجاب، گذشته از متزلزل ساختن ارزشهای خودی و مقدمه سازی برای تسلط بر منحط ترین بخش های فرهنگی غرب، این بود كه جامعه مذهبی ایران وقتی خود را در برابر سوادآموزی به قیمت برهنگی نوامیس خود دید، راه تحصیل را بر فرزندان خود بست و به این ترتیب عملاً به فرایند رشد تحصیلی كشور نیز ضربه وارد شد. بلافاصله بعد از سقوط رضا شاه، كسانیكه روند زندگی پیشین را پی گرفتند، روی بر تافتند و آنها دریافتند كه راه حركت به سوی تمدن و توسعه، باز شدن راه برای شكوفایی استعدادهای اجتماعی است نه آموختن مصرف گرایی و دنباله روی از مظاهر منحط فرهنگی.
تمدن وقتی معنا و مفهوم پیدا می كند كه مردم ما به راه اكتشافات و اختراعات و رهروی فرزانگان و دانشمندان مغرب زمین می رفتند، نه اینكه رهرو راه هنرپیشگان گردند.
آثار حجاب همواره دو سویه است؛ همان گونه که در احکام دینی بر ضرورت حجاب و داشتن عفاف از سوی زنان تاکید شده است برهمان میزان نیز مردان مکلف به رعایت عفاف و حجاب شده اند؛ داشتن حجاب تنها زنان را از آسیب ها مصون نگاه نمی دارد؛ آنچه در احکام دینی بر روابط بین مرد و زن تاکید دارد این است که در محیط احتمال فساد وجود دارد و رعایت حجاب نه فقط در پوشش و لباس بلکه عفاف و حجاب در نوع نگاه، طرز کلام و گفتار، ارتباط زن و مرد در محیط جامعه و... باید براساس مرز و حدود مشخصی باشد تا همچون واکسنی از ابتلا به بیماری ها جلوگیری کند.
اکنون حجاب تنها به عنوان یک امر شرعی مورد توجه نیست، بلکه به عنوان یک نشان و یک علامت از بازگشت به سنتهای اسلامی مورد توجه قرار گرفته است.
حاصل سخن این است که قریب یک دهه این درگیری بیحاصل میان کارگزاران نظام و مردم در دورۀ رضاشاه به فاصلۀ توده از حکومت بیش از پیش دامن زد، بهگونهایکه این اقدام بعضی از تکاپوهای مدرنسازی شاه را تحتالشعاع قرار داد و از او چهرهای منفی در اذعان و افکار عمومی ایجاد نمود. تاریخ نشان میدهد که حکومتها بهندرت میتوانند از مقابله با خواستهها و مطالبات تودهها برآیند
ارسال دیدگاه