در حاشیه اختتامیه فجر ۴۲
از قابهای پدر و پسری تا اشکها و لبخندها
تهران (پانا) - اهدای سیمرغ کوهیار کلاری توسط محمود کلاری پدرش، لحظهای که مجید انتظامی به تصویر استاد عزتالله انتظامی روی پرده نگاه میکرد و اشک در چشمانش جمع شده بود، و حضور شبنم قربانی با پسر خردسالش روی سن از جذابترین قابهای اختتامیه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر بود.
آیین اختتامیه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، نسبت به دوره قبل نظم و جذابیت بیشتری داشت. محمدرضا شهیدیفر، متمرکزتر و کمایرادتر و شوخیهایش به اندازه بود. یکی از جذابیتهای این دوره پخش چند کلیپ دیدنی بود. کلیپ یاد بزرگان، ایده و اجرای درجه یکی داشت و پراحساس و تاثیرگذار بود. زمانی که تصویر زندهیاد عزتالله انتظامی روی پرده نقش بست، چشمان مجید انتظامی فرزند او (که حضورش در سالن این نوید را داد که سیمرغ بهترین آهنگسازی را میگیرد) پر از اشک شد.
مراسم و رویدادها با لحظهها و پلانهای عاطفی جان میگیرند، دعوت هیات داوران از محمود کلاری فیلمبردار محبوب سینمای ایران برای اهدای جایزه کوهیار پسرش، با توجه به شخصیت و ابراز احساسات کلاری به یادماندنی و پراحساس شد. حضور شبنم قربانی با پسر خردسالش روی سن هم جذاب بود. لحظه اعلام جایزه بهترین آهنگساز و تشویق مجید انتظامی نشان دهنده محبوبیت او و موسیقیهایش برای سینمادوستان است. این لحظه درباره جواد عزتی هم تکرار شد، اگرچه دست او این بار هم به عنوان بازیگر، خالی ماند، اما سیمرغ کارگردانی به این بازیگر رسید و او یاد پدرش را گرامی داشت.
مجتبی امینی دبیر جشنواره در دو دوره اخیر، متن سخنرانیهای کوتاهش را از روی کاغذ میخواند. بر خلاف اغلب مدیران و وزیران که روخوانی متن سخنرانی را اشتباه میدانند، در این باره مقاومت میکنند و دائم با سخنان تکراری و جملههای پرغلط، خود را سوژه رسانهها میکنند. با وجود انتقادهایی که به امینی میشود، باید گفت او در جایگاه دبیر جشنواره، تلاش میکند شخصیتی بینابینی و در کنار خانواده سینما داشته باشد.
با وجود ارزشهای سینمایی «بی بدن»، تصمیم او برای باقی ماندن فیلم در بخش نگاه نو درست بود، قوانین جشنواره را نباید به خاطر توصیه وزیر و وکیل تغییر داد و انتخاب باید در مرحله «انتخاب» رخ دهد نه زمان برگزاری جشنوارهای چهل و دو ساله.
محمد خزاعی اهل سینماست و میداند که در هر رویدادی چطور خود را به تیتر یک تبدیل کند. اما اشتباه او در خواندن متن دعای تحویل سال گاف بزرگی بود. به رئیس سازمان سینمایی توصیه میشود، پیش از سخنرانی، دست کم با مشاورانش درباره آن متن صحبت کند. مهمترین تصویری که از اختتامیه جشنواره ۴۲ وایرال شد، قرائت دعای معروف تحویل سال توسط رئیس سازمان سینمایی بود و این گافی بزرگ از مجموعه سازمان سینمایی است.
عملکرد داوران هر دوره همواره محل نقد بوده و هیچ هیات داورانی نتوانسته نظر مثبت همه اهالی سینمای ایران را برآورده کند. به دلیل نبود تحقیق و حافظه تاریخی، کسی نمیداند که سیاست فجر، در همه ادوار تقسیم جوایز و به دست آوردن دل دوستان است. با این منطق، اگر چه عجیب است، اما سیمرغ بهترین کارگردانی به بهروز افخمی میرسد. به این دلیل که نمیشد افخمی دست خالی از برج میلاد بیرون برود.
اختتامیه طولانی بود، اما خسته کننده نشد. فقط یک نکته را باید به آقای شهیدی فرد یادآوری کرد، جشنواره متعلق به سینماگران و اختتامیه برای برگزیدگان است. بنابراین حق همه آنهاست که صحبت کرده، حتی از عزیزانشان تشکر کنند، اتفاقا بهتر است مجری اختتامیه کمتر به وزیر و مدیران اظهار ارادت و خضوع کند و تریبون را به برندگان بدهد.
همچنان و پس از چهل و دو دوره، با وجود پیشرفت در برگزاری مراسم افتتاحیه و اختتامیه، نکات ریز و جزئیات را از دست میدهیم. دوربینها ناگهان پشت سن را نشان میدهند (جایی که مهدی فخیمزاده میخواست روی صحنه بیاید)، مجری و ویدیوها، گاهی سینک نیستند و صدا گاه قطع میشود. روزی فرا خواهد رسید که در برگزاری مراسم، بدون ایراد باشیم؟
ارسال دیدگاه