اگر به ظاهر آواز سنتی ایرانی کم طرفدار است، مقصر مردم نیستند

تهران (پانا) - خواننده و بازیگر نمایش ناکجاآباد معتقد است انسان هر جا صدای خوب و آواز خوب بشنود حمایت می‌کند و اگر به ظاهر آواز سنتی ایرانی کم طرفدار است، مقصر مردم نیستند، عوامل و رسانه‌هایی که بار اصلی خوراک شنیداری جامعه را به دوش می‌کشند مسئول هستند و باید در اختیار هنرِ والا و زیبایی باشند که متأسفانه خلاف جهت حرکت کرده‌اند.

کد مطلب: ۱۴۳۶۸۹۲
لینک کوتاه کپی شد
اگر به ظاهر آواز سنتی  ایرانی کم طرفدار است، مقصر مردم نیستند

طی سال‌های گذشته کلیدواژه‌ ای در ادبیات تئاتر و موسیقی ایران جای گرفت که از آن «کنسرت-نمایش»، «موسیقی-نمایش»، «تئاتر-موسیقی» و یاد می‌شد این امر پس از اجرای تئاترها یا کنسرتهایی که از موسیقی و تئاتر بهره می‌بردند شکل گرفت تا جاییکه این روزها کنسرت نمایش یا موسیقی نمایش به یکی از امکان‌های حضور مخاطبان در سالنهای تئاتر بدل شده است.

حال باید در ابتدا پرسید نمایش موزیکال یا موسیقی نمایش چیست. نمایش موزیکال در یک کلام داستان سرایی به زبان موسیقی است. در یک داستان ، شخصیت‌ها و مضامینی با موسیقی تعریف می شوند، برای اینکه داستانی زنده شود ، باید گفته شود. برخی از داستان ها توسط یک راوی روایت می شود ، در حالی که برخی دیگر توسط بازیگرانی اجرا می شود که هر کدام نقشی را ایفا می کنند. وقتی یک اثر انفرادی می‌نوازیم، مانند یک راوی هستیم که داستان را تعریف می‌کند. وقتی با نوازندگان دیگر هم نوازیم ، هر کدام شبیه به یک بازیگر روی صحنه است.

کنسرت نمایش ناکجا آباد به کارگردانی سپیده صباغ این روزها در حال اجراست. این کنسرت نمایش بر اساس ادبیات عامیانه «ترکه و تبر» به قلم محمود توسلیان و با آهنگسازی پیمان خازنی روی صحنه رفته است. این اثر با تمی عاشقانه، قصه عشق ملک سلیم به دختر شاه پریان روایت می‌کند.

میثم اکبری یکی از بازیگر خواننده‌‌های این اثر است که با او درباره شکل‌گیری این نمایش و حضورش به عنوان یکی از خوانندگان این اثر گفت‌وگو کردیم که در مطلب ذیل می خوانید.

همکاری در ناکجا آباد چگونه شکل گرفت؟

بعد از تجربه بسیار سخت و درعین حال لذت‌بخشِ کافه عاشقی که با استقبال بی‌نظیرِ مخاطبان عزیز موسیقی ایرانی از این ژانر افتاد، با پیمان خازنی بر آن شدیم تا در ادامه‌ این فعالیت‌ها، ناکجاآباد را به روی صحنه‌‌ ببریم. ترکیب موسیقی و نمایش همیشه کار دشواری بوده اما پس از ارائه و بازخورد و حمایت مخاطبان موسیقی ایرانی، شیرینی و حلاوت آن است که به یاد خواهد ماند.

فرهنگ چند خواننده‌ای در روی صحنه کمتر در موسیقی ایرانی باب بوده است. از چالش‌های آن برایمان بگویید:

اصولاً اینکه چند خواننده موسیقی ایرانی در یک پروژه و در کنار هم «تجربه صد شب صحنه‌ و اجرا» را رقم بزنند تقریباً کاری نشدنی ا‌ست، هماهنگ شدن، آن هم در یک چنین صحنه‌ و تجربه‌ای که هم باید بازیگری را در حد عالی و هم آواز را در حد تعالی ارائه دهند کاری بسیار سخت و پر زحمت است و خوانندگان برای این امر، باید از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بالایی به جز ارائه آواز برخوردار باشند تا بتوانند در هر اجرا درخشان ظاهر شوند و دوام بیاورند. خوشبختانه دوستان من در این بخش همگی فوق‌العاده بودند و موضوع با همدلی تمام عزیزان محقق شد.

صحنه شما متفاوت از اجراهای متداول است. علاقمندی شما برای چنین اجراهایی چیست؟

اصولاً کارهای سخت و متفاوت را بیشتر دوست‌ ‌دارم و قاعدتاً توانایی انجام چند کار با هم، برای یک خواننده، کار پر خطر و پر زحمتی‌ است، چرا که حفظ تمامی اشعار، دیالوگ‌ها، آوازها، نغمات و هماهنگی با گروه موسیقی به همراه هماهنگی با گروه کارگردانی و حل شدن در صحنه‌ای متفاوت که گام به گامش تعریف خاص خودش را دارد کاری دشوار است که صبر و تمرین و ممارست و تحمل فراوانی می‌طلبد.

شما از خوانندگی الکترونیک و به اصطلاح پاپ شدن پرهیز دارید. افق نگاهتان چیست؟

به عقیده من موسیقی و آواز کلاسیک ایرانی همیشه مخاطب خود را دارد چرا که این امر در بخش آوازی و موسیقایی کافه عاشقی به اثبات و در ناکجا آباد به تکامل رسید.
ساز و آواز ایرانی، در کنار ادبیات غنی و اشعار کلاسیک ایرانی در صحنه‌ای که نه سیستم صوتی خاصی داشت و نه میکروفون‌گذاری خاص و نه امکانات ویژه‌ای، به لطف خداوند با استقابل کم‌نظیر مخاطبان با انواع سلیقه‌های موسیقایی مواجد شد.

شما از معدود خوانندگانی هستید که میل به اجرا ، مبتنی بر پاس داری از آواز هستید. چگونه میتوان آواز را در جهان مدرن حفظ کرد؟

اصولاً در هر زمینه‌ای از هنر، هنرمندانی می‌توانند پاسدار آن رشته باشند که ریشه و تار و پودشان شکل گرفته از آن درخت و از آن هنر باشد. در این سال‌ها متوجه شدم که مردم موسیقی و آواز ایرانی را بسیار بسیار دوست دارند، حتی بیشترین مخاطب ما جوان‌ها و نوجوان‌های نسل جدید بوده و هستند که آواز ایرانی را پیگیری می‌کنند، جوانانی که درک متفاوتی از رسانه و اجتماع و تحصیل را دارند، اما ذات انسان این است، هر جا زیبایی ببیند دنبال می‌کند، هر جا صدای خوب و آواز خوب بشنود حمایت می‌کند، اگر به ظاهر آواز ایرانی کم طرفدار است، مقصر مردم نیستند، عوامل و رسانه‌هایی که بار اصلی خوراک شنیداری جامعه را به دوش می‌کشند مسئول هستند و باید در اختیار هنرِ والا و زیبایی باشند که متأسفانه خلاف جهت حرکت کرده‌اند. رسالت هنرمند ارائه هنر ناب است و رسالت رسانه‌ها انتشار دادن هنرِ هنرمندان، اما همیشه اصالت زنده خواهد ماند چرا که نور همیشه روزنه را پیدا می‌کند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار