در دومین میزگرد پانا مطرح شد:
از تربیت کودک فلسفی تا بررسی سیستم آموزشی
وردیانی: کودک فلسفی میتواند ضعف مدیریت در جهان را از بین ببرد/ اعتصامی: والدین باید دورههای فرزندپروری را بگذرانند/ بابائی: معنای تربیت کودک فلسفی درگیر شدن کودکان با تفکر است
تهران (پانا) - در دومین میزگرد دانشآموزی خبرگزاری پانا، تربیت کودک فلسفی و نقاط قوت و ضعف سیستم آموزشی مورد بررسی قرار گرفت.
این روزها موضوع آشنایی نوجوانان با فلسفه مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که این نوع آموزش ها قدرت تفکر و تعقل فرد را تقویت می کند چه بهتر است که این نوع تربیت را در خانواده ها و آموزش و پرورش راه دهیم تا کودکانی فلسفی بزرگ کنیم. در خبرگزاری پانا این موضوع با حضور ابوالقاسم وردیانی، نویسنده، شاعر و پژوهشگر؛ حمیده اعتصامی، متخصص مشاوره فردی، خانواده، کودک و نوجوان؛ آرش بابائی، دبیر کانون فلسفه و معنای زندگی واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.
تربیت کودک فلسفی چیست؟
آرش بابائی درباره معنای کودک فلسفی نظر خودش را اینگونه بیان می کند: امروزه ما از تفکر دور مانده ایم و همین موضوع موجب کمرنگ تر شدن عشق، احترام و محبت در زندگی ها شده است. دقیقا در بحث کودک فلسفی، تمام تلاش بر این است که کودکان با عشق بزرگ شوند و معنای محبت و عدالت را متوجه شوند. بنابراین معنای تربیت کودک فلسفی درگیر شدن کودکان با تفکر است و علاوه بر این فقط رشد جسمی مد نظر نباشد و رشد فکری و عقلانی هم داشته باشند تا بتوانیم نتیجه را در جامعه ببینیم.
در ادامه حمیده اعتصامی می گوید: آموزش فلسفه به کودکان به معنای آموزش نظریه های فلسفی نیست، بلکه محصول آن باید آموزش تفکر و چگونگی تفکر کردن باشد. در واقع کاربرد مسائل انتزاعی و استفاده از آن مسائل در سیستم ها و مهم تر، خانواده و بعد از آن جامعه مورد توجه است. بنابراین نتیجه این آموزش، قدرت استدلال، توانایی تفکر، تفکر نقادانه، به چالش کشیدن مفاهیم، حل مسئله، پیدا کردن معیارهای اخلاقی، ایمان، حرمت گذاشتن به نفس، بالارفتن توانایی قضاوت و داوری، تشخیص مفاهیم از یکدیگر است که جا دادن تمام اینها در حوزه های مختلف در جای خود قرار دارد.
وی ادامه می دهد: کودک فلسفی با دیگر کودکان تفاوت دارد و همواره فکر می کند و ایده پرداز است. این ویژگی ها برای یک کودک لازمه وارد شدن او به دنیای عقلانیت اخلاقی است. می توانیم به وسیله سیستم خانواده و آموزشی از فلسفه برای کودکان استفاده کنیم.
ابوالقاسم وردیانی نیز در این زمینه ادامه میدهد: کودکان تا یک زمانی نمی توانند یک مفهوم را گاهی در ذهن خود تداعی کنند زیرا قدرت استدلال ندارند. ما نیز دوره کودکی را سپری کرده ایم اما نمی توانیم کودکانه فکر کنیم به همین دلیل آنها را درک نمی کنیم. خلاءهایی در بچه ها نظیر کمبود دایره لغت، مفاهیم و تجربه را دارند و به همین سبب هنوز به پختگی کامل نرسیده اند. روش های معمولی آموزش چیزی نیست که ما بتوانیم در تربیت یک کودک فلسفی به کار ببریم زیرا باید دنیای کودک را درک کنیم.
وی می افزاید: تمام تلاش برای تربیت کودک فلسفی این است که او را اندیشه ورز تربیت کنیم، بنابراین فردی که می خواهد این کار را انجام دهد باید خودش تجربه کافی داشته باشد. ما هم اکنون با نسل z و نسل های جدیدتر روبه رو شدیم و این نشان می دهد که تربیت یک کودک به روش ساده امکان پذیر نیست و باید برای این کار، سیستم آموزشی در همان جهت پویا باشد و حرکت کند.
با این وجود تربیت کودک فلسفی چگونه امکان پذیر است؟
اعتصامی پاسخ داد: بخشی از تربیت کودک فلسفی بر عهده روانشناسی حوزه سلامت است که یکی از مسئولیت های آن پیشگیری و پیش بینی معضلات اجتماعی است. بخش دیگر به عهده روانشناسی فرزندپروری است و باید والدین قبل از به دنیا آمدن فرزندشان آموزش دیده تا کمترین آسیب به کودک برسد. وقتی ما این موضوع را از کودکی به کار بگیریم، به والدین آموزش دهیم و پیامدهای آن را در آموزش مهدها و مدارس ببریم در نهایت کودکانی تربیت می شوند که خودآگاهی آنها کم نیست.
وردیانی با توجه به اینکه والدین در این آموزش ها استمراری ندارند می گوید: از نظر آسیب شناسی ما نمی توانیم تربیت را صرفا به مدارس واگذار کنیم زیرا کفایتی نمی کند. اگر تربیت را ترکیبی از تربیت مدرسه و والدین بگذاریم، می بینیم که والدین و مدارس نمی توانند به خوبی یک کودک را تربیت کنند.
بابائی در این خصوص عنوان میکند: محصول فرهنگی و اندیشه ای که قرار است این نسل آینده ساز را به وجود آورد چگونه می تواند او را تربیت کند؟
اعتصامی در پاسخ به این سوال بیان میکند: والدینی که شرایط مشاوره برای کودکانشان را ندارند در واقع آنها اینگونه اولویت بندی کرده اند. اگر واقعا دغدغه ما تربیت درست کودک است باید مقداری توزیع زمان کنیم. آموزش فلسفه زیرمولفه هایی دارد که برای ما اهداف آن مشخص است که در این راستا پکیج آموزشی وجود دارد.
ما چگونه می توانیم اولویتهایی را بر اساس تقویت و رشد بچه ها بگذاریم؟
اعتصامی عنوان میکند: مهارت های زندگی دارای یک پکیج در رده سنی مختلف است و اگر ما بتوانیم به طور گسترده آموزش بدهیم. از سرای محلات استفاده کنیم و مهارت های زندگی را به تمام اقشار جامعه آموزش دهیم، بهتر عمل خواهیم کرد. همچنین یکی از مهم ترین زیرمجموعه های این مهارت خودآگاهی است.
وردیانی اظهار کرد: آموزش اندیشه ورزی به کودک، آینده خوبی را در پی دارد و می تواند خطرپذیر باشد و مدیریت بهتری کند، چیزی که اکثر مجامع از ضعف مدیریت رنج می برند. در بزرگسالان دیده می شود که تعامل ندارند، صرفا فقط نظر آنها است و اعتقادی به کار گروهی و تعاملی ندارند که موجب آسیب رساندن به سطح جامعه می شود. اما سیستم آموزشی که الان داریم باید به سیستم خلاقانه تبدیل شود تا خروج آن هم با خلاقیت باشد.
اعتصامی ادامه داد: اگه می خواهیم یک جامعه توسعه یافته داشته باشیم باید به دنبال زیرساخت های جامعه برویم. اول زیرساخت های انسانی که کودکان هستند را به کار بگیریم. کودک فلسفی را باید در خانواده و مدارس پرورش بدهیم و شیوه های قدیمی آموزشی تغییر کند. آموزش بعدی نوشتن، خواندن و حساب است که ما با این سه روش می توانیم فلسفه را وارد کنیم و اگر به دنبال روش های نوین نرویم بچه هایی ضعیف، مایوس، بی انگیزه، ناتوان و نامنعطف پرورش می یابند که نمیتوانند با چالش ها مقابله کنند.
تربیت براساس ساحت های تحول بنیادین چگونه است؟
آرش بابائی در ادامه بیان میکند: سیستم تربیتی ما با سایر کشورهای دیگر فرق دارد. باید دانش آموز به سمت و سوی علاقه خود پیش برود و صرفا برای پول ساز بودن، آن کار را نپذیرد. لازم به ذکر است آموزش و پرورش در زمینه کودک فلسفی بسیار تلاش می کند، ولی نباید تئوری محور باشد. در مجموع در دانشگاه سعی داریم این اتفاق بیافتد. باید معلمین ما تفکر فلسفی یا تفکر تعلیمی داشته باشند و مباحث روانشناختی و فلسفی را آموزش دیده باشد.
وی افزود: کانون فلسفه و معنای زندگی آمادگی دارد که این آموزش به طور مشترک با همکاری خبرگزاری پانا و سازمان دانشآموزی انجام شود. تمام توانی که داریم را از سوی دانشگاه می گذاریم تا کلاس های خوبی ارائه شود. آمادگی داریم بین دانشگاه و خبرگزاری پانا تفاهم نامه منعقد کنیم و در راستای اجرای بندهای سند تحول آن را انجام دهیم.
وردیانی بیان کرد: باید بر روی روان معلم ها و کودکان کار شود زیرا تربیت آینده سازان بسیار مهم است. این نوع تربیت می تواند بسیار مهم و پر اهمیت باشد چرا که جامعه به اینگونه افراد نیاز دارد.
اعتصامی گفت: باید استعدادیابی، ارزشیابی، سنجش هوش و سایر مقوله ها در مصاحبه شخصی کودک و تست هایی که وجود دارد انجام شود. دقیقا هدایت تحصیلی از اینجا مهم است که ما مشاوران دانش آموز را باید چگونه هدایت کنیم. وقتی دانش آموز طبق اصول هدایت شود بهتر راهش را پیدا خواهد کرد. هدایت تحصیلی و شغلی زیربنای کار روانشناس ها است؛ یعنی روانشناسی و مشاوره بعد از هدایت تحصیلی است. البته ما این کار را نه بر حساب وظیفه شغلی بلکه بر اساس بعد اخلاقی و انسانی انجام می دهیم.
برگزار کننده میزگرد: سارا بتولی
ارسال دیدگاه