نماینده دانشآموزان خراسانرضوی بیان کرد:
در وصف دیدار مردی که روشن کرد مسیر تاریکی را
مشهد (پانا) - نماینده دانشآموزان استان خراسانرضوی که در دیدار رهبر معظم انقلاب با دانشآموزان و دانشجویان سخنرانی کرد، به توصیف احوالات خویش و سخنانش در این دیدار پرداخت.
در ژرفای لحظاتی که طلوع نوری خاتمه میدهد تاریکی را، غروب میشود هرچه صفحه ذهن را به تاریکی مبدل کرده است؛ زیرا که نور همواره هست و این ظلمت باطل است که ذهن را غافل میکند. انسانهایی نه تنها روشنی درون را زنده میکنند که خود منشا تابشی میشوند بیپایان. نیازمندند همه به این مشعل، چراغی که روشن کند تا فراز آرزوهای یک نفر را که نه، اینبار یک ملت را و چه کسی مشتاق نخواهد بود به دیدار نوری که متصل میکند با پلی هر فرد را به سرچشمه انوار، سخنانشان به مانند باران رحمت و شنوندگانشان زمینی خشک در انتظار جوانهها، لبخندشان گشاینده غم و ندایشان سامانبخش احوال، نمیدانیم شوق دیدارشان چشمانمان را تر کرده بود یا که این نور پرفروز و آرامش چهرهشان بود که ناخودآگاه اشکهایمان را بر گونه روان میکرد، اما در این میان سخن گفتن پیش رویشان، احوال خوش نگاهشان، حرف دیگری بود که این کلمات سر خم کردهاند در مقابلشان.
مبینا شکرلب، رئیس شورای دانشآموزی دختران خراسانرضوی در ابراز احوالات خود پس از اعلام خبر سخنرانی در محضر حضرت آیتالله خامنهای با پانا گفت و گو کرد و گفت: من در لحظات ابتدایی از باخبر شدن این اتفاق تنها خدا را شکر میکردم که رویای سالها تلاشم محقق شده بود و قرار بود در کنار فردی سخن بگویم که با هرچه در تصورم بود تفاوت داشت، بنا شده بود بعد از تاییدیه متن و سخنرانیام توسط مسئولین آموزش و پرورش به تهران اعزام شوم، احوالم گفتنی نبود در مدرسه، در بین دوستانم، در کنار مادرم، من انگار از این اتفاق تنها اشک داشتم که به گونههایم از شوق هدیه کنم. بعد از خبر تایید من به عنوان سخنران با اذن از پدر مهربان امام رضا(ع) راهی سفری شدم که در وصف آن میتوان گفت من فقط بنا شده بود در کنار فرزند مولایم صحبت کنم، با شوق راهی شدم و بعد از تایید متن نهایی و در میان سختیهای لحظات آخرین روز مانده تا دیدار و تمرینهای بسیارم، من تنها خداوند را شکر میکردم.
شکرلب در وصف روز دیدار اینگونه سخن میگفت: صبح روز دیدار فرا رسیده بود با وجود سختیهای شبهای گذشته و نخوابیدنهایم، دیر و زود شدن متن و... اما هیچ خستگی را در وجودم احساس نمیکردم. متوجه نبودم زمان چطور گذشت تا وارد بیت رهبری شدم، حضرت آقا وارد شدند و این اشکهای شوق بود که بیاختیار برگونهی تمام آن ۵۰۰۰ و اندی دانشآموز، روان میشد. صدایم کردند. مبینا شکرلب، نماینده دانشآموزان استان خراسانرضوی و مشهد مقدس، قدمهایم را محکم برداشتم به تریبون رسیدم، آغاز کردم: آقاجان سلام علیکم و رحمة الله، پاسخ شنیدم و چه شیرین پاسخی، علیکم السلام.
شکرلب ادامه داد: سخنانم را ادامه میدادم و ایشان در تمام مدت به من نگاه میکردند و چه شیرین لحظات وصف نشدنی. از استکبارستیزی دانشآموزان در مقابل ظلم بیحد آمریکا و دانشآموزان عصر حال که ادامه دهنده راهشان هستند گفتم. از غزه و فلسطین و دانشآموزان بااستعداد، جوانان با اراده اما مظلوم و بیپناه گفتم. از نقشآفرین بودن، نقشسپاری و جدیانگاشتن دانشآموزان به عنوان سپاه نوجوان رهبری، در مسائل تربیتی آموزشی در تراز حکومت اسلامی ایران با اشاره به سخن حضرت آقا که جوانان قلب پرتکاپوی سرزمینند گفتم. از تحول تدریجی سطوح گوناگون آموزشی نظام توسط آحاد جامعه فرهنگی و دانشآموزی، با تحقق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و از تلاش معلمین دلسوز برای به عمل رسیدن مقداری از بندهای این سند و نیاز به انسجام در عمل به بندهای آن گفتم و در انتها از استعدادها و ظرفیتهای بی حد و حصر جوانانی گفتم که با عشق گوش جانشان را برای شنیدن سخنان حضرت آقا گشوده بودند، گفتم که همه ما در انتظار راهنمایی امام خامنهای برای جهتدهی این استعدادها هستیم تا که به فرموده ایشان آینده ایران زمینی که از آن ماست را به خوبی بسازیم و نقش خود را در نظام آینده جهان مشخص کنیم، من گفتم که ما برای یادگیری آمدهایم و این من نبودم و این سخنان فقط برای من نبود که سخن تمام دانشآموزانی بود که به دیدار آمده و نیامده بودند.
وی در پایان، آموختههایش از رهبر انقلاب، از نگاههای پر صلابت ایشان اینگونه روایت میکرد: حضرت آقا همان الگوی نورانی مسیر تاریک ما بودند که دیدارشان سوق داد گامهایمان را به سوی مسیر آگاهی، که ما تحلیلگرانی برای مسائل کشورمان باشیم نه پیروی کننده تحلیل دیگران برای ما که ما دانش، آموز مسیر علم و بصیرت شویم. این لحظات در خاطرات ذهن من درخشانترین میشود پس از آنکه از دست رهبر امتم، خاتمی را به یادگاری به شهرشان آوردهام و به دوستانم میگویم که این فرصت را از جانب آنان سخن گفتم و من در آن جایگاه سلام تمامیشان را به مقام معظم رهبری رساندم.
دانش آموزان خبرنگار: رقیه زهرا علیزاده، فروغ الزمان چمنزاری
ارسال دیدگاه