در دیدار با فارسیآموزانی از کشورهای هند و روسیه مطرح شد؛
فارسی آموزان نگهبانان زبان فارسی هستند
تهران (پانا) - محمدرضا سنگری می گوید فارسی آموزان باید به میدان بیایید و نگهبان این زبان باشید. به یاد داشته باشید که راه سختی در پیش دارید باید این مسیر را محکم ادامه دهید و راه را به نیمه نرسانید.
به گزارش روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، یاسر احمدوند؛ دبیر شورای پاسداشت زبان فارسی و معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از اهالی قلم با دانشجویان زبان و ادبیات فارسی از کشورهای هند و روسیه دیدار و گفتوگو کردند. در این دیدار که عصر دوشنبه (بیستوچهارم مهرماه ۱۴۰۲) در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد علی رمضانی؛ مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، شهروز فلاحتپیشه، معاون امور بینالملل بنیاد سعدی، محمدرضا سنگری، گلستان جعفریان، علی اصغر عزتی پاک و زهیر توکلی نیز حضور داشتند.
در ادبیات امروز عصر انقلاب، زنان میداندار هستند
محمدرضا سنگری با اشاره به خاطرهای از سفرش به لاهور، این شهر را پاره فرهنگی ایران دانست و گفت: با مطالعه تاریخ کشورهای اطراف ایران به این موضوع پی میبریم که حداقل در یازده کشور ازجمله افغانستان، قرقیزستان، هندوستان، ترکمنستان، تاجیکستان و... زبان فارسی وجود دارد. در مرز بین پاکستان و هندوستان رجزخوانی طنزآمیزی رخ میدهد؛ به این صورت که پاکستانیها میگویند زنده باد پاکستان و آن طرف مرز هندیها میگویند زنده باد هندوستان. صحنه بسیار باشکوهی رقم میخورد و در این صحنه هرچه میشنویم زبان فارسی است. این امر نشاندهنده پیوند عظیم فرهنگی بین کشور ایران، پاکستان و هندوستان و گره خوردگی گذشته با امروز است. دریغا که این گره خوردگی، پیوند و میراث ارزشمند فرهنگی در حال فراموش شدن است.
این نویسنده با بیان اینکه پاسداشت زبان فارسی صرفا نگهبانی از زبان فارسی نیست بلکه نوعی نگهبانی از فارسیآموزان نیز محسوب میشود، عنوان کرد: بخش وسیعی از فرهنگ گذشته همه ما با زبان فارسی و ادبیات فارسی گره خورده است. شناخت زبان و ادبیات فارسی، شناخت خودمان است و اگر کسی خودش را نشناسد به هیچ شناختی نمیرسد.
سنگری در ادامه با اشاره به اینکه کتاب «کشف المحجوب» اثر علی بن عثمان هجویری اولین اثر عرفانی به زبان فارسی است، بیان کرد: زمانی که بر مزار نویسنده این اثر، ترجمه اردوی کتاب را دیدم به زبان خود کتاب به حاضران گفتم که اندوهمان باد که زبانی که باید آن را بشناسیم تا این کتاب را درک کنیم در حال از بین رفتن است. کسانی که صحبتهای من را شنیدند به خواهش و لابه از من میخواستند که زبان فارسی را به آنها یاد بدهم. از خانه کتاب و ادبیات ایران و بنیاد سعدی تقاضا دارم به این نیاز پاسخ دهند.
وی با بیان اینکه ما باید فرهنگ و زبان فارسی را بهتر و بیشتر بشناسیم، گفت: درصد زیادی از آثار اقبال لاهوری به زبان فارسی است. این جمله را از کسی شنیدهام که میگفت زمانی که موفق نشوم به حج بروم به هند میروم. حج زبانی و ادبی ما سرزمینهای پاکستان، هند، کشمیر، افغانستان، تاجیکستان و همه کشورهایی است که هنوز رد پایی از زبان و ادبیات فارسی در آنها میبینیم؛ هر چند این ردپا در حال محو شدن است. در سفر به استانبول دیدم که آثار بسیار زیبای خط فارسی آرام آرام در حال محو شدن است و هیچ تکاپو و تلاش روشنی برای حفظ آن صورت نمیگیرد. در قسمت ایرانشناسی یکی از کتابخانههای این شهر انبوهی از کتابها و نسخههای خطی در حال از بین رفتن بودند. ما نباید ردپای فرهنگی خودمان را گم کنیم بلکه باید به طور ویژه به آنها بپردازیم. شما فارسیآموزان در آینده این آثار را پیدا خواهید کرد و غبار غفلت و فراموشی را از آنها پاک میکنید و آنها را به آیندگان میشناسانید.
این نویسنده با اشاره به اینکه در لاهور و هند احساس کردم زبان اردو تا صد سال دیگر خواهد مُرد، گفت: در این شهرها همه کودکان زبان انگلیسی یاد میگیرند و نمیدانیم تا ۵۰ سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. اما شما فارسیآموزان باید به میدان بیایید و نگهبان این زبان باشید. به یاد داشته باشید که راه سختی در پیش دارید و از شما میخواهیم این مسیر را محکم ادامه دهید و راه را به نیمه نرسانید. اگر از پایاننامه خود دفاع کردید به معنای پایان راه نیست بلکه آغاز راه است. این نکته را بدانید که «هر که در عشق سر از قله برآرد هنر است».
سنگری با بیان اینکه من نگران از بین رفتن آثار زبان و ادب فارسی هستم، عنوان کرد: اگر گذشته خود را از دست بدهیم آینده را درک نخواهیم کرد. اقبال لاهوری در شعر «ضبط کن تاریخ را پاینده شو * از نفسهای رمیده زنده شو * سر زند از ماضی تو حال تو * خیزد از حال تو استقبال تو » به این موضوع اشاره میکند. دیروز پشتوانه امروز و فردای ما است. بدون نگاه به گذشته و بهرهگیری از تجربهها و اندوختههای گذشتگان رسیدن به میراث ارزشمند فرهنگی امکانپذیر نیست.
او با تاکید بر اینکه فارسیآموزانی که شعر فارسی میخوانند آهنگ شعر را خوب نمیشناسند، عنوان کرد: فارسیآموزان باید قدرت شنیداری خود را تقویت کنند. ۲۶هزار بیت در شش دفتر مثنوی معنوی مولانا نوشته شده است و عدهای میگویند این ۲۶هزار بیت در ۱۸ بیت اول مثنوی معنوی خلاصه میشود. مثنوی معنوی کاملا تحت تاثیر قرآن بوده است. از این جهت که با خواندن سوره حمد گویی همه قرآن را خواندهایم. عدهای دیگر میگویند چهار بیت اول مثنوی همان ۲۶ هزار بیت است.
«بشنو این نی چون شکایت میکند/ از جداییها حکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند/ در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق/ تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش»
وی افزود: عدهای دیگر میگویند این چهار بیت در همان دو بیت اول خلاصه شده است و اگر بیت اول مثنوی را درک کنید گویی کل ۲۶ هزار بیت را درک کردهاید. عدهای دیگر زیرکانه میگویند کل مثنوی معنوی در کلمه «بشنو» خلاصه شده است. در نتیجه باید «خوب شنیدن» را تمرین کنیم. مولانا میگوید: «آدمی فربه شود از راه گوش / جانور فربه شود از حلق و نوش». سیدعلی موسوی گرمارودی از شاعران شاخص عصر انقلاب، تمام غزلهای حافظ را خوانده است. این اشعار را گوش دهید چرا که گوش دادن، در خوانش شعر فارسی و تقویت حافظه به شما کمک میکند. میگویند شعر با وجود ایرانیان آمیخته است. نزار قبانی در این زمینه گفته است: « اگر رگ ایرانیان را بزنید چیز سبزی از آن میجوشد. تصور نکنید نفت است بلکه آن شعر است.» اشعار شاعران بزرگ از سوی افراد مختلف خوانده شده است و شما میتوانید این اشعار را هنگام خواب با استفاده از تلفنهای همراه خود گوش دهید.
سنگری در پایان خطاب به فارسی آموزان گفت: به ادبیات امروز ایران نیز توجه کنید و با آن انس و الفت داشته باشید. زبان و ادبیات فارسی در هیچ دورهای از تاریخ، شکوفایی روزگار ما را نداشت. در این سالها واژههای زیادی خلق شده است و زبان رشد داشته است. معتقدم اگر فردی از صد سال گذشته زنده شود از زبان و واژگان فارسی شگفتزده خواهد شد و بسیاری از واژگان را نمیشناسند. در هیچ ملت دیگری زبان اینگونه نیست؛ در زبان انگلیسی با متنهای ۵۰۰ سال گذشته خود نمیتوانند ارتباط برقرار کنند. در هیچ روزگاری حتی نسبت به جمعیت این تعداد شاعر نداشتیم. در ادبیات امروز عصر انقلاب، زنان میداندار هستند و بهترین کتابهای خاطره دفاع مقدس از سوی بانوان نوشته میشود. در حوزه شعر، ۴هزار شاعر زن داریم. هیچ ایرانی را پیدا نمیکنید که در طول عمر خود یک بیت شعر نسروده باشد. این نشاندهنده گره خوردگی و پیوند با شعر است. در ایران به جز فضای دانشگاه، مجموعهها و نهادهایی هستند که میتوانند به شما در یادگیری زبان و ادب فارسی کمک کنند. در خانه کتاب و ادبیات ایران جلسات نقد و بررسی کتاب برگزار میشود و میتوانند تدابیری بیندیشند تا شما هم از این جلسات بهرهمند شوید.
جنگ تحمیلی برای من گنج است
در ادامه، گلستان جعفریان با بیان اینکه سه دهه است در حوزه ادبیات پایداری قلم میزند، توضیح داد: دوران کودکی و نوجوانی من در جنگ سپری شد. تفریح ما در مدرسه این بود که به پدران و برادران دوستان ما که در جنگ آسیب دیده بودند، سر بزنیم. یکی از اتاقهای خانه ما کتابخانه داشت و دیگر تفریح ما در تابستان کتاب خواندن بود. زبان فارسی برای من عشق است و نمیدانم به چه صورت دینم را نسبت به این زبان ادا کنم. زبان فارسی زندگی است و خودم را با این زبان شناختم. اشعار مولانا، حافظ و... لرزه بر اندام ما میاندازد. از دوران کودکی کتابهای زیادی خوانده بودم و شاید دچار این احساسات کتابخوانها بودم که درد بودن و درد انسان بودن در من جانکاه شده بود. خواندن کتابهای صادق هدایت و کافکا من را دچار سرخوردگی کرده بود. تا اینکه با ادبیات پایداری آشنا شدم. ورود به این حوزه مصداق این بیت حافظ است: « اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها / که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها». این بیت را در ادبیات پایداری درک کردم.
این نویسنده ادامه داد: چیزی را که در رزمندگان، ایثارگران، همسران و مادران شهدا پیدا کردم من را از خودم و دنیایی که انسانمداری بر آن چیره شده بود، جدا کرد. در دوران دانشجویی به اردوی راهیان نور رفتم؛ در دشت طلائیه گروههای تفحص در آب به دنبال پیکر شهدا بودند. در حین تفحص پیکر دو شهید که به هم بسته شده بودند و زنده به گور شده بودند پیدا کردند و ما بر پیکر آنها نماز خواندیم. قلم، من را به سوی ادبیات پایداری کشاند و سی سال است که در این حوزه قلم میزنم. تاکنون بیست عنوان کتاب منتشر کردهام و دو عنوان کتاب در دست چاپ دارم. در حوزه مستند داستانی نیز قلم میزنم. ما جوانان سیزده سالهای داشتیم که به جنگ رفتند و دختران جوانی داشتیم که همسرانشان آنها را از عواقب جبهه رفتن آگاه کرده بودند اما با این حال آنها به این ازدواج راضی بودند. من میخواستم دلیل این رفتارها را بدانم بنابراین مدار کاری من در حوزه ادبیات پایداری پاسخ به این سوالات بود.
وی با بیان اینکه «مقاومت» یک واژه عربی اما «پایداری» یک واژه فارسی است، بیان کرد: در جنگی که به ما تحمیل شد جانانه ظاهر شدیم. این جنگ برای من یک گنج بود چرا که به واسطه آن با آدمها و شخصیتهایی روبه رو شدم که یا شهید شدند یا همچنان هستند و ما میتوانیم از وجود آنها استفاده کنیم. این افراد آدمهای پیچیدهای هستند که فلسفه زندگی را به گونهای دیگر برای ما روایت میکنند. جنگ برای من بعد از سی سال کار کردن در این حوزه هنوز پایان ندارد.
گلستان جعفریان در پایان سخنان خود بخشهایی از کتاب «همه سیزده سالگیام» را خواند و گفت: این کتاب مجموعهای از خاطرات ۹ سال اسارت نوجوان سیزده سالهای به نام مهدی طحانیان است، کم سنترین اسیر ایرانی که در سیزده سالگی به میدان نبرد میرود و در حالی که هنوز چند روز به آزادی خرمشهر مانده بود به اسارت عراقیها در میآید. زمانی که آقای طحانیان از زندانهای عراقی آزاد شد تنها ۲۱ سال داشت و بهترین سالهای عمر خود را در زندان سپری کرد. در زندگی و خاطرات مهدی طحانیان حوادث جالبی رخ داده است که معروفترین این خاطرات، همان ماجرای مصاحبه نکردن او با خبرنگار زن بیحجاب بود. خبرنگار از او میخواهد که مصاحبه کند اما مهدی طحانیان در جواب میگوید که تو حجاب نداری و من با تو مصاحبه نمیکنم.
زبان و ادبیات یکدیگر را یاد بگیریم
زهیر توکلی از دیگر میهمانان حاضر در این نشست خطاب به دانشجویان زبان و ادب فارسی گفت: نگاه من به شما این نیست که سفیر زبان فارسی باشید. روسیه برای من روسیه استالین نیست بلکه روسیه تولستوی و داستایوفسکی است. وقتی صحبت از هند، پاکستان و کشمیر میشود آرزو دارم بر مزار نظامالدین اولیا بروم و در آنجا برایش فاتحهای بخوانم. آن چیزی که جهان را با وجود قدرتطلبی شرکتهای اسلحهسازی و داروسازی و خودشیفتگی سیاستمداران، پذیرفتنی و تحمل کردنی کرده این است که بعد از ادیان و مکاتب عرفانی جهان، شاعران، نویسندگان و هنرمندان به زبان انسانیت، به عنوان زبان مشترک دنیا حرف میزنند. بهترین وسیله برای ایجاد این گفتوگو این است که بتوانیم زبان و ادبیات یکدیگر را یاد بگیریم تا خودمان با خودمان دوست باشیم. به قول مولانا همدلی از همزبانی خوشتر است. امیدوارم روزی برسد که من بتوانم زبان روسی، ترکی و هندی را یاد بگیرم و آثار نویسندگان این کشورها را به زبان اصلی بخوانم.
زبان فارسی خالی از داستان و حکمت گوهر بار نیست
در ادامه علیاصغر عزتیپاک بیان کرد: نویسنده و داستاننویس هستم. طبعا کسانی که در این نشست صحبت کردند و فارسی یاد میگیرند به قلههای ادبیات کلاسیک نظر دارند. اگر به قول یک فیلسوف آلمانی، زبان را خانه بدانیم شما خانه جدیدی برای خود بنا کردهاید و میخواهید این خانه شکوهمند باشد و اشعار شاعرانی مانند مولانا، حافظ، سعدی و... را میخوانید. در کنار سنت شعری بسیار قوی که در زبان فارسی وجود دارد نثر ما نیز قدرتمند بوده و بخش بزرگی از تجارب انسان ایرانی در نثر زبان فارسی منعکس شده است. روزگار جدید، روزگار زبان مُجمل و خلاصه نیست بلکه زبان تفصیل است. تفصیل در نثر اتفاق افتاده است و در آن زبان پر از کنایه و تلمیح کنار میرود. شعر در ایران بسیار قدرتمند بوده و همچنان نیز هست.
این نویسنده با تاکید بر اینکه ما یکی از دورههای پر شکوه زبان فارسی را سپری میکنیم، افزود: اتفاق تازه زبان فارسی این است که نثر بیشتر به میدان آمده و بخشی از تجارب بزرگ انسان ایرانی در صد سال اخیر را در خود جای داده است. ترکشهایی از جنگ جهانی به ما رسیده است که در ادبیات منثور خود را نشان میدهد. ما تحولات بزرگ سیاسی و اجتماعی را پشت سر گذاشتهایم که در داستانهای نوشته شده به نثر خود را نشان میدهند. با گذشت زمان تحولات ریتم تندتری پیدا کردند و انقلاب اسلامی ایران رخ داد و مردم ایران به پا خواستند و روزگار خود را دگرگون کردند. ایران در عرصههای سیاسی و اقتصادی توسعه پیدا کرد و همه این موضوعات در نثر خود را نشان داده است.
وی خطاب به دانشجویان زبان و ادب فارسی گفت: کمی از قلههای پر شکوه فاصله بگیرید و تجارب جدید انسان ایرانی را هم ببینید و آنها را برای ملت خود ترجمه و آنها را در تجارب بزرگی که ما از سرگذراندیم شریک کنید. تجارب جنگ جهانی اول و دوم در اروپا برای همه ما قابل استفاده بود. ما هم تجارب بزرگی داریم که بیشتر در قامت نثر، داستان و رمان خود را نشان داده است. این حرفها میتواند محل دعوا باشد اما خالی از حقیقت نیست. مردمی که مولانا، حافظ، عطار، سعدی، نظامی و فردوسی را در دامن خود پروراندهاند طبعا نگاه شعرا و نویسندگانشان به قلهها است و دست این ملت و زبان از گوهر خالی نیست. زبان فارسی هیچگاه خالی از داستان و حکمت گوهر بار نیست.
علی اصغر عزتی پاک در پایان صحبتهای خود گفت: اگر میخواهید از قرن چهارم، پنجم و ششم جلوتر حرکت کنید و آثار دورههای بعد را به مردم خود بشناسانید باید داستان فارسی بخوانید. پیشنهاد میکنم رمان «سووشون» نوشته سیمین دانشور همسر جلال آل احمد را بخوانید. تجارب ما در این رمان منعکس شده و در عین حال رمان پرشکوهی است.
زبان فارسی حلقه وصل ما با سرزمینهایی است که با آنها ریشه تمدنی و فرهنگی داریم
شهروز فلاحتپیشه نیز در این نشست بیان کرد: دانشجویان حاضر در این جمع برای گذراندن دوره دانشافزایی زبان فارسی و دوره تخصص رسالهنویسی دو هفته در تهران حضور خواهند داشت. مرکز تحقیقات زبان فارسی در دهلی نو به عنوان نماینده بنیاد سعدی در هندوستان برای برگزاری این دوره احساس نیاز کرد و ما با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی این دوره آموزشی را برگزار کردیم.
وی با بیان اینکه زبان فارسی یکی از زبانهای کلاسیکی است که تا به امروز زنده و پویا باقی مانده است، گفت: زبان فارسی حلقه وصل ما با سرزمینهایی است که با آنها ریشه تمدنی و فرهنگی داریم. زبان فارسی قلب تپنده روابط فرهنگی ایران و هند است و باید در راستای حفظ و نگهداری آن بکوشیم. مردم هندوستان بالغ بر ۲۲ زبان صحبت میکنند اما زبان فارسی جزو زبانهای رسمی است و در بین همه ایالتها زبان فارسی جایگاه خوبی دارد. امیدوارم فارسیآموزان با ایدههای جدیدی به کشور خود برگردند و از توشه ادبیات پایداری به عنوان گفتمان نوین جمهوری اسلامی برای تعامل با کشورهای دیگر استفاده کنند و در سفرهای بعدی خود با علاقه بیشتری به این موضوع بپردازند.
معاون امور بینالملل بنیاد سعدی ادامه داد: در سند ۲۰۲۰ آموزش زبان فارسی به دولت هندوستان، آموزش زبان فارسی به عنوان یکی از ۱۰ زبان کلاسیک مورد تدریس در مدارس هندوستان مصوب شده است. از این رو بنیاد سعدی از سال گذشته برای تهیه و تدوین کتابهای آموزش زبان فارسی اقدام کرده است. در هندوستان، فراوانی مدرسه و دانشآموز زیاد است و ظرفیت بالایی برای آموزش زبان فارسی در این کشور وجود دارد. در هندوستان بالغ بر ۱۳۰ کرسی زبان فارسی فعال است. بنیاد سعدی علاقهمند است از این ظرفیت برای توسعه روابط فرهنگی ایران و هندوستان استفاده کند. کتابی با عنوان «طوطی» برای آموزش زبان فارسی در مدارس هندوستان تهیه و ویراست اولیه آن آماده شده است. متخصصان زبان فارسی در بنیاد سعدی به همراه متخصصان کشور هندوستان در مسیر بازبینی و اصلاح نکات این کتاب هستند تا محتوایی مناسب با فرهنگ مخاطبان این کشور منتشر شود.
وی افزود: بنیاد سعدی متولی زبان فارسی در خارج از ایران است و برای اثربخشی بیشتر به همافزایی دستگاهها و نهادهای مختلف نیاز دارد. خانه کتاب و ادبیات ایران حامی آموزش زبان فارسی در جهان باشد. یکی از مسائل و مشکلات ما کمبود منابع آموزش زبان فارسی، ادبیات پایداری، ادبیات کلاسیک و... است. امکان دسترسی ۱۳۰ کرسی و هزاران دانشجوی زبان و ادبیات فارسی به منابع زبان فارسی به دلایل مختلفی همچون بعد مسافت محدود است. راهکاری برای تسهیل توزیع و عرضه کتاب به فارسیآموزان هندوستان اندیشیده شود. تمام آثار منتشر شده در ایران در یک بستر مناسب در بستر اینترنت برای فارسیآموزان قابل دسترسی باشد تا با یک جستوجو به این آثار دسترسی پیدا کنند. معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب و ادبیات ایران با فراوانی ارزشمندی که در حوزه استان زبان و ادبیات فارسی دارند پیشنهادهایی در قالب برنامههای مختلف به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ارائه دهند تا بر اساس آن به معرفی جهانی زبان فارسی بپردازیم.
فلاحت پیشه در پایان با بیان اینکه بزرگترین خانه فرهنگ در خارج از کشور در دهلی نو قرار دارد که بسیار فعال است، گفت: فارسیآموزان بعد از طی دوره آموزشی رها نمیشوند. ما به دنبال نهایی سازی یک شبکه بینالمللی فارسیآموزان در فضای مجازی هستیم تا پیوند و ارتباط فارسیآموزان حفظ شود. امیدوارم مسیر پر فراز و نشیب توسعه و گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزهای کشور حفظ و تسهیل شود و دستاوردهای ارزشمندی در توسعه روابط فرهنگی ایران با سایر کشورها به همراه داشته باشد. زبان فارسی میراث ناملموس فرهنگی ایران و جهان است و باید برای حفظ و گسترش این زبان بیش از پیش بکوشیم.
ارسال دیدگاه