بهمناسبت بیستوششم مرداد، سالروز ورود آزادگان معزز به میهن اسلامی:
آزادگان، شناسنامه عزت و افتخار ایران اسلامی و وفاداری به میهن هستند
فشافویه (پانا) - یکی از آزادگان سرافراز بازگشته به میهن در زمان جنگ تحمیلی، به وفاداری اسرا به امام و میهن خود اشاره کرد و گفت آزادگان در دوران اسارت زیر شکنجه های فراوان رژیم بعث عراق، وفاداری خودشان را به نظام ثبت کردند و بیماریهای جسمی و روحی را به جان خود خریدند تا ایران، انقلاب و امام (ره)همیشه سربلند و پیروز باشند.
علیایلانلو یکی از آزادگان سرافراز بازگشته به میهن پس از دوران اسارت، در گفتوگو با پانا از حال و هوای وصف ناپذیر و معنوی جبهههای حق علیه باطل، گفت و اذعان کرد: «در آن ایام شرایط کشور و شهرهای مرزی جنگی و به کشور ما حمله شده بود. حالی و هوای معنوی در جبههها خیلی خاص بود. بهترین دوران زندگی من همان دوران بود، چون بهترین دوستانم را در آن زمان پیدا کرده بودم و هیچ وقت آن روزها را از یاد نمیبرم.»
ایلانلو در ادامه به زمان و مکان اسارت خود اشاره کرد و گفت:«در تاریخ ۱۳۶۶/۴/۲۹ در جبهه جنوب ایران، خوزستان و در منطقه کوشک جاده المهدی به اسارت در آمدم؛ در روز اسارت، که ای کاش هیچ وقت اسیر نمیشدم ما را به شهر العماره بردند. ۱۶ ساعت آنجا بودیم و بعداز پذیرایی کامل ما را به شهر نهروان فرستادند، ۸ ماه آنجا بودیم و شرایط خیلی سختی را داشتیم.»
این آزاده سرافزار شرایط اردوگاه رو بسیار سخت دانست و خاطرنشان کرد:« شرایط اردوگاه خیلی سخت بود، امکانات پزشکی اصلا وجود نداشت و بعداز ۵۷ روز حمام سرپایی را انجام دادیم. در این مدت که آنجا بودم هر روز صبحانه یک عدد نان به ما میدادند.»
وی ادامه داد:« سختترین خاطره این است، زمانی که مارا به اردوگاه نهروان بردند بیشتر رزمندگان مجروح بودند و یکی از همسنگری هایم سه تیر به پایش خورده بود و بعثیها به مجروحان رسیدگی نمیکردند.»
علی ایلانلو افزود:« در طول اسارت، رزمندهها با عراقیها زیاد درگیر میشدند و از اطاعت دستورات عراقیها سر باز میزدند. بعداز گذشت چند روز به ما لباسنو دادند و آنها را پوشیدیم. یک جلد قرآن به بچهها میدادند که ما فقط قرآن را بوسیدیم و به خودشان برگرداندیم حتی به زور هم متوسل نشدند، همه بچهها به عراقیها میگفتند شما مسلمان نیستید.»
زیارت امامحسین(ع) آرزوی قلبی همه رزمندهها بود
وی زیارت کربلا و حرم امامحسین(ع) را آرزوی قلبی همه رزمندهها برشمرد و اظهار کرد:«همه رزمندهها آرزو داشتند به زیارت حرمینشریفین عتبات عالیات به ویژه امامحسین(ع) نائل شوند ولی حتی این زیارت نصیب بسیاری از اسرا نشد، علت این بود که میان اسرا و ماموران عراقی درگیری به وجود میآمد و اینچنین ما را به زیارت نمی بردند.»
ایلانلو یاد آور شد:«اغلب اوقات اسرا با عراقیها درگیر میشدند تا میتوانستند به دستورات آنها گوش نمیکردند. در یکی از این اقدامات باید علیه امام خمینی(ره) شعار میدادیم، به جای کلمه مرگ بر همه یک صدا جمله "مرد است خمینی" را سر دادیم. پس از این فعالیت، سخنرانی از سازمان مجاهدین خلق آوردند که برای ما سخنرانی کند و مجلههایی هایی را بین بچه ها توزیع کردند که رزمندهها همه مجلهها را پاره کردند.»
این رزمنده شجاع خاطر نشان کرد:«در ۲۲ شهریور سال ۱۳۶۹ به ایران اسلامی بازگشتم و بعد از آزادی از اسارت رژیم بعث عراق، این آزادی برایم قابل باور نبود. همچنین استقبال با شکوهی که مردم میهنم کردند را فراموش نمیکنم و به تمام مردم خوب ایرانم افتخار میکنم.»
علی ایلانلو، مسأله اسارت خود را یه آزمایش الهی دانست و گفت: «این اسارت، یک آزمایش الهی از طرف خدای متعال بود تا من بهتر بدانم در چه کشور با شکوه و عزیزی زندگی میکنم و چه دلاور مردان و شیر زنانی در کشور ایران وجود دارند و من همیشه به مردم کشورم افتخار میکنم.»
خبرنگار دانشآموز: مریم محسنی
ارسال دیدگاه