در گفتوگوی پانا با بازیگر، نویسنده و کارگردان نمایش آلزایمر مطرح شد؛
حامد رحیمی نصر: براساس دغدغههای ذهنیام کار میکنم
تهران (پانا) - نویسنده و کارگردان نمایش «آلزایمر» میگوید تردیدی نیست که اخلاق و مفاهیم عالی انسانی نخستین دغدغه بشر است. اما وقتی انتفاع و سهمخواهی بشر به روح فرد یا هر طیف، گروه و جامعهای سیطره پیدا میکند، اخلاق و انسانیت به باد فراموشی سپرده میشود. این موضوع مقولهای فرامرزی است و به اقلیم و جغرافیای خاصی منحصر نمیشود.
حامد رحیمی نصر، سالهاست که بهعنوان نویسنده، صداپیشه، بازیگر و کارگردان در عرصه هنرهای نمایشی مشغول به فعالیت است. وی طی سالهای گذشته آثار متعدد و متفاوتی را به عنوان نویسنده و کارگردان به روی صحنه برده که موفقترین آنها نمایشهایی چون؛ «وامانده تهران»، «اوردوز»، «مرگ خندهدار یک دوچرخهسوار استقامت»، «دیوار»، «خونآشامکشی» و «علیمردان خان» هستند.
قریب سه سال پیش بود که آخرین اثر وی کنسرت نمایش «وامانده تهران» با آهنگسازی و خوانندگی جهانگیر رها، با وجود استقبال پرشور مخاطبان بواسطه پاندمی کرونا نیمهتمام ماند و اکنون این سکوت ۳ساله با نمایش «آلزایمر» شکسته شد.
روایتگری با شیوه و لحن متفاوت اما استوار بر کمدیسیاه دیگر سبک و امضاء شخصی این هنرمند است. این کارگردان گروتسککار مخاطبین خاص و ویژه خود رانیز طی سالیان فعالیتش پیدا کرده است. وی حرف خود را میزند و کار خود را میکند آنچنان که درک و دریافت شخص خود اوست از جهان پیرامون.
در ستایش هنر او شاید این نکته کافی باشد که بیهیچ متن و نمایشنامهای ساعتهای متمادی تماشاگر سرگرم خواهد بود. اما او خود در اساس نویسندگی را پیشه و حرفه اصلی خود میپندارد و اکنون تجربه علمی او از بیماری دمانس یا آلزایمر بازپرداختی دراماتیک از زوال عقل است. آنچه میخوانید حاصل گپوگفت با این نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر است، با هم میخوانیم:
حامد رحیمی نصر با اشاره اجرای جدیدترین اثر نمایشی خود در گفتوگو با پانا با اشاره به سال های دوری اش از تئاتر گفت: «پس از سه سال دوری از صحنه تئاتر به دلیل همهگیری ویروس کرونا، قرار بود تا نمایش «ویاِیآر» را روی صحنه ببرم که به دلایل مختلف امکان اجرای این اثر در پردیس شهرزاد مهیا نشد.»
وی ادامه داد: «پس از آن، بیماری پیشرفته مادر یکی از نزدیکترین دوستانم که تا همین چند ماه پیش کاملا مرا میشناخت اما اکنون با ترس و تردید تنها مرا نگاه میکرد و نگاه خالی او نشانگر این بود که مرد به یاد نمی اورد؛ آنچنان مرا تحت تاثیر قرارداد که تنها با نگارش این نمایشنامه توانستم فاجعه را هضم کنم. همواره سعی داشتم بر اساس دغدغههای ذهنی خود کار کنم و جهان زیسته خود و درک و دریافتم را از مقولات گوناگون را دریچه دید خودم با مخاطبین خود به اشتراک گذارم. این اتفاق به میزانی مرا تحت تاثیر قرار داد تا اینکه خروجی آن متنی شد که به نسبت به اوضاع کنونی جامعه و البته تحت نظارت و پژوهشهای علمی متخصصان مرکز بیماریهای اعصاب و روان ساخته شد. این اثر نیز مثل تمامی نمایشنامههای من فضایی گروتسک داشته و با ذرهبین جامعهشناسانه این بیماری جانکاه را واکاویی میکند و البته به موازات آن سعی دارد به برخی از مسائل روز جامعه نیز بپردازد.»
وی که خود نگارش این متن را بر عهده داشته، درباره رویکردهای انسانی و جامعهشناختی آن توضیح داد: «تردیدی نیست که اخلاق و مفاهیم عالی انسانی نخستین دغدغه بشر است. اما وقتی انتفاع و سهمخواهی بشر به روح فرد یا هر طیف، گروه و جامعهای سیطره پیدا میکند، اخلاق و انسانیت به باد فراموشی سپرده میشود. این موضوع مقولهای فرامرزی است و به اقلیم و جغرافیای خاصی منحصر نمیشود.»
رحیمی نصر با ارایه توضیحی درباره خط اصلی نمایشش افزود:«این نیروی شر وقتی به واسطه جاهطلبی و سلطهگری نمود پیدا کند، سوءاستفاده از سادگی یا بلاهت طبقه ضعیف و فرودست جامعه را چپاول میکند. این خط اصلی قصه نمایش «آلزایمر» است اما این بار فاجعه بیش از اینهاست. ما این فرمول را در یک خانواده میبینیم که برادر و خواهر از پس سهمخواهی، پدر دچار نسیان شده را استثمار میکنند.»
این هنرمند باسابقه افزود: «نمایش «آلزایمر» اثری پُرپرسوناژ است که تمامی شخصیتها در طول اجرا روی صحنه هستند. این اثر در یک فضای کاملاً ایرانی اتفاق میافتد و هرکدام از شخصیتهای اثر کاملاً با دیگری متفاوت است. در واقع شخصیتها همگی نماینده طیف و طبقه خاصی از اجتماع هستند که با بزرگنمایی جزئیات و معایب رفتاری جامعه بهنوعی نکوهش میشوند.»
وی ادامه داد: «نمایش «آلزایمر» یک کمدی گروتسک علمی است که تمام اتفاقات آن در زندگی افراد مابهازای عینی دارد. در واقع مخاطب برای تکتک اجزای اثر نمونهای در زندگیاش دارد.»
دبیر نخستین دوره جشنواره مهرواله تصریح کرد: «تمرینهای این نمایش از اوایل بهار آغاز شد و تا تیر و مرداد ۱۴۰۲ در عمارت نوفللوشاتو به نمایش درمیآید.»
نویسنده و صداپیشه مجموعه انیمیشنهای «دینگدانگ» با تاکید بر پژوهش و مطالعه روی بیماری دمانس، تصریح کرد: «ممکن است هر مخاطبی درباره این موضوع آنالیز متفاوتی داشته باشد، آنچنانکه طی یکی دو روز اخیر شاهد بودیم که مخاطبین در طول اجرا به وسعت دل میخندند و در پایان و به هنگام خروج از سالن سخت به هضم غذای روحی که میل کردهاند مشغولند و این مهمترین هدف من در آفرینش این نمایش بوده. تولید اندیشه!.»
رحیمی نصر درباره نگارش نمایشنامه و دغدغههایی که دنبال می کند، بیان کرد: «مساله اصلی که در این اثر نمایشی قصد به تصویر کشیدنش را داشتم و در ساختار متن هم پررنگ است، دغدغه انسان بودن است که در آن یک دیدگاه فرامرزی وجود دارد به این ترتیب که افرادی هم که خارج از ایران زندگی میکنند با متن ارتباط برقرار کردند چون حرف این نمایشنامه ارتباطی به فرهنگ و آداب ایرانی و یا مسائل ایدئولوژیک ندارد و مساله ای جهان شمول را مطرح می کند. من پدیدهای را دستمایه خلق اثر دراماتیک کردهام که علم بشر در پیشگیری و یا درمان آن همچنان در گام اول است.»
نمایش آلزایمر به نویسندگی و کارگردانی حامد رحیمینصر و تهیهکنندگی مسعود والا تیر و مرداد ۱۴۰۲ هر شب به ساعت ۲۱/۱۵دقیقه در عمارت نوفللوشاتو به روی صحنه میرود.
همچنین بازیگران این نمایش (به ترتیب حروف الفبا):
سعید ابک، نگین ابراهیمی، روناک برخوردار، سامان خلیلیان، حامد رحیمی نصر، محسن زرآبادیپور، حمید عرب، میرنادر مظلومی، وحید نفر و نساء یوسفی در این نمایش که مسعود والا تهیه کننده آن است، بازیگرانی چون (به ترتیب حروف الفبا): سعید ابک، نگین ابراهیمی، روناک برخوردار، سامان خلیلیان، حامد رحیمی نصر، محسن زرآبادی پور، حمید عرب، میر نادر مظلومی، وحید نفر و نساء یوسفی ایفای نقش میکنند.
دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: دستیار اول کارگردان و برنامهریز: طلوع فولادوند، مدیر تولید: سیاوش عباسی، گروه کارگردانی: رضا آرامش، حمید دمیرچی، شکیبا آدینه، منشی صحنه: آرمان عسگری، طراح پوستر و گرافیک: مهدی رایگانی، طراح لباس: مهرناز عباسی، طراح گریم: سولماز نجفی، طراح نور: فرشاد نصیری، مدیر روابط عمومی و تبلیغات: محسن بیده، ساخت تیزر و تولید محتوا: مجتبی حسینی، عکاس: محسن بیده، مجری گریم: رحمان احمدوند، مدیر صحنه: مرگل رحمانی، دستیار صحنه : یوسف رحیم وند، مدیر رسانه: محمد دانشور، حامی رسانهای: پایگاه تحلیلی-خبری سینماآفیس.
نمایش «آلزایمر» تیر و مرداد ۱۴۰۲ هر شب در ساعت ۲۱:۱۵ در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه است.
ارسال دیدگاه