محمد سرشار*
از مصلحت تا عدالت
فیلم سینمایی «مصلحت» را با همسر و پسرم در سینما آزادی تماشا کردم و برایم تجربه عجیبی بود. همان صبح فیلم مصاحبه رئیس سازمان زندانها را دیده بودم که در برابر سماجت مجری، از وضعیت کاریکاتوری (نه زندانی، نه عفو، نه آزاد و نه مرخص) سه زندانی صاحب زر و زور (اکبر طبری، محمدعلی نجفی و مهدی هاشمی رفسنجانی) خبر میداد و همان شب فیلمی را میدیدم که تا پیش از این وضعیتی کاریکاتوری (نه غیر قابل پخش و نه قابل پخش) پیدا کرده بود و اکران نمیشد.
آن شب گویی از حوضچه آب سرد مصلحتگرایی، به حوضچه آب گرم عدالتخواهی پریده بودم و از تماشای بدیهیاتی که ملت بزرگ ایران برای آن انقلاب کرده است، هم ذوق میکردم و هم حرص میخوردم. عمیقا باور دارم دو بال پرواز جمهوری اسلامی در دهه چهارم عمرش، «پیشرفت» و «عدالت»اند و اگر هنرمندان شجاعی چون محمدرضا شفاه و حسین دارابی (و دیگر عزیزانی که علم عدالتخواهی را در عرصه هنر بر دست گرفتهاند)، نباشند یک «جمهوری اسلامی پیشرفته ناعادلانه» خواهیم داشت که زیاد بر پا نخواهد ماند. چرا که فرمود: «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم.». فیلم سینمایی مصلحت از نظر فیلمنامه و بازیها، فیلم متوسطی است و تمرکز بیشتر داستان بر حس خونخواهی مادر و تلاشهای نافرجام برای کسب رضایت او، میتوانست پیرنگ قویتری را برای فیلم رقم بزند. به خانوادهها، دیدن فیلم سینمایی مصلحت را در سینما به همراه فرزندان نوجوانشان توصیه میکنم.
تماشای فیلمهایی چون مصلحت فرصت خوبی برای پدر و مادرهاست که با نوجوانانشان درباره آرمانهای انقلاب سخن بگویند و گوهر ناب عدالت را به آنان بشناسانند. نشان دادن قله کمک میکند تا بچهها از سختیهای دامنه نهراسند و تسلیم فشارهای بیرونی و درونی نشوند. در این چند سال، سازمان اوج و حوزه هنری نگذاشتهاند چراغ عدالتخواهی در سینما خاموش بماند و چندین فیلم چون «خروج»، «دیدن این فیلم جرم است» و «مصلحت» را آفریدهاند. باید به این دو مجموعه نیز آفرین گفت.
*مدیر پیشین شبکه کودک
ارسال دیدگاه