ماجرای همسفری ۱۳ ساله معلم ورزنه‌ای با فرشته‌های مدرسه صابر

تهران (پانا) - مدیر مدرسه صابر شهرستان ورزنه از توابع اصفهان در کنار شغل شریف مدیریت، عهده‌دار رساندن دانش‌آموزان با نیازهای ویژه بدون هیچ چشم‌داشتی بود.

کد مطلب: ۱۳۷۸۶۲۶
لینک کوتاه کپی شد
ماجرای همسفری ۱۳ ساله معلم ورزنه‌ای با فرشته‌های مدرسه صابر

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش‌وپرورش؛ محمد زهیری هاشم‌آبادی، مدیر مدرسه‌ای است که تمام خاطرات ۳۰ سال سابقه کاری‌اش بدون هیچ جابه‌جایی در آن سپری شده است. اکنون که در سن ۴۵ سالگی و دارای ۳ فرزند است، لحظه‌ای از انتخاب این مدرسه و این شغل پشیمان نشده و می‌گوید: به قول برادرم، خداوند ما را خیلی دوست داشته که در مسیر این بچه‌ها قرار داده تا به آن‌ها کمک کنیم.

او می‌گوید: من هم مثل خیلی از بچه‌های رشته تجربی، دوست داشتم دکتر شوم اما به تربیت معلم رفتم و این رشته را انتخاب کردم چون شخصا به آن علاقه داشتم. پدر و مادر هم در ابتدا نگران بودند اما بعد از اینکه علاقه و کار من را دیدند، آسوده‌خاطر شدند. در طول مدتی که مشغول خدمت بودم، خانواده‌ام مرا همراهی کردند و اگرچه گاهی از سختی‌های کار گلایه می‌کردند اما همواره پشتیبان من بودند.

آقای مدیر در خصوص آغاز اتفاقی که دلیل نگارش روایت بود، توضیح داد و مرا به سال ۱۳۸۹ برد. زمانی که مسیر هاشم‌آباد به ورزنه را برای رسیدن به مدرسه صابر طی می‌کرد: یکی از دانش‌آموزانی که در آن سال در مقطع پیش‌دبستانی در مدرسه صابر ثبت‌نام شد، دانش‌آموزی ناشنوا از روستای کبریت بود. پدرش نسبت به رفت و آمد این دانش‌آموز بسیار نگران بود. آن زمان من هم یک ماشین قدیمی داشتم. به او گفتم نگران نباشد و من خودم پسر او را به مدرسه می‌برم. کار خیلی سختی بود. دو هفته اول این کودک ناشنوا از ابتدا تا انتهای مسیر جیغ می‌کشید. کنار آمدن با یک غریبه و محیط ناآشنا برای یک کودک ناشنوا دشوار بود. اما بعد از ۲ هفته کم‌کم به هم عادت کردیم و الان با هم رفیق هستیم.

این اولین باری بود که آقای زهیری با افتخار در کنار شغل شریف مدیریت و آموزگاری کودکان با نیاز ویژه، وظیفه رساندن این دانش‌آموزان را بی هیچ چشم‌داشتی بر عهده گرفت. ۲ سال بعد، کودک دیگری از روستای هاشم‌آباد که دارای مشکلات جسمی - حرکتی بود نیز همسفر با آقای زهیری راهی مدرسه صابر می‌شد و از سال ۱۳۹۱ تا کنون دانش‌آموزان زیادی همسفر آقای ظهیری شده‌اند.

این ۲ دانش‌آموز هر روز صبح با آقای زهیری به مدرسه می‌روند و علاوه بر آن نیز در طول سالیان، دانش‌آموزانی زیاد و کم می‌شدند.

او می‌گوید: تمام دلخوشی همین بچه‌ای که مشکل جسمی - حرکتی دارد، مدرسه است. چون روی ویلچر می‌نشیند و نیاز به مراقبت ویژه دارد، نمی‌تواند به هرجایی برود و مدرسه فرصت ویژه‌ای برای او محسوب می‌شود. خدا را شکر در این مدت که بچه‌ها را به مدرسه می‌رساندیم، اتفاق و تصادفی در مسیر برایمان پیش نیامده و این را لطف خداوند متعال می‌دانیم.

آقای زهیری ادامه می‌دهد: مدرسه او امسال ۳۶ دانش‌آموز دارد و ۹۵ میلیون تومان هزینه سرویس آن‌ها شده است. ۳٠ میلیون تومان آن را اداره کمک کرده است و ۴۵ میلیون تومان کمکی است که خیرین معزز با قلب‌های مهربانشان اهدا کرده‌اند اما هنوز ۲٠ میلیون تومان دیگر باقی است. این در حالی است که حمل‌ونقل تعدادی از دانش‌آموزان توسط وی و آقای علی عباسی، معاون مدرسه صابر به‌صورت رایگان انجام می‌شود و با این احتساب همچنان مشکل تامین هزینه سرویس مدرسه وجود دارد. خانواده‌ها نیز به اندازه کافی، هزینه‌های درمانی فرزندانشان را به دوش می‌کشند و توانایی پرداخت این مبالغ را ندارند.

در سال‌های گذشته، مدرسه پُرقصه صابر یک مینی بوس برای جابه‌جایی دانش‌آموزان داشت که از رده خارج شد. مدیر این مدرسه اظهار می‌کند: اگر مراکز مربوطه و خیرین گرانقدر بتوانند یک مینی‌بوس یا یک ون برای مدرسه تهیه کنند، بخش زیادی از مشکلات سرویس دانش‌آموزی این مدرسه حل می‌شود.

مدیر مدرسه صابر ضمن بیان مزیت‌های مدارس شهری عنوان می‌کند: در تمام مدارس با نیاز ویژه شهری، نیروهای گفتاردرمانی و کاردرمانی در داخل مدرسه برای کار با دانش‌آموزان سازماندهی می‌شود اما مدرسه ما چون از مرکز دور است این نیروها را ندارد و این در درمان و پیشرفت دانش‌آموزان خلل ایجاد می‌کند. امیدوارم یک سهمیه خاص در کنکور برای این منطقه در رشته‌های کاردرمانی و گفتاردرمانی در نظر گرفته شود تا خانواده‌های این بچه‌ها مجبور نشوند هر دفعه برای جلسات درمانی به اصفهان مراجعه کنند.

مدیر مدرسه صابر ورزنه از قابلیت‌های بچه‌های با نیاز ویژه می‌گوید: خیلی از افراد که از دور می‌بینند، حتی کارورزها، تعامل با بچه‌های استثنایی را سخت و دشوار می‌پندارند اما نمی‌دانند وقتی که چیزی را به این بچه‌ها یاد بدهیم و یاد بگیرند چه لذتی دارد. کودکانی که از نظر هوشی مشکلی نداشته باشند، مثلا فقط ناشنوا یا نابینا باشند تا دانشگاه‌ هم می‌توانند ادامه تحصیل دهند.

او ادامه می‌دهد: الان ۲ نفر از دانش‌آموزان صابر، حسن آقاجانی و مجید باقری که در مسابقات ورزشی حائز رتبه استانی شدند، دارای مربیان ناشنوایی بودند که خودشان مدال جهانی داشتند. بنابراین این کودکان نیز حق تحصیل، آموزش و زندگی معمولی دارند. دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی و چندمعلولیتی نیز می‌توانند تا پایه دوازدهم ادامه تحصیل دهند. در حال حاضر مدرسه صابر علاوه بر دوره ابتدایی، دارای هنرستان کاردانش است که دختران در رشته کمک‌خیاط با گرایش دوخت سرویس آشپزخانه و پسران در رشته کمک‌نقاش با گرایش نقاشی ساختمان در حال آموزش هستند و اگر جامعه به آن‌ها اعتماد کند، می‌توانند قابلیت‌های خود را نشان دهند.

صحبت از شغل بچه‌ها که شد، آقای زهیری از یکی از دانش‌آموزان مدرسه‌اش نام برد که می‌خواهد کمک‌راننده کامیون شود. خیلی از ما نمی‌دانیم که دانش‌آموزان با نیازهای ویژه هم می‌توانند گواهینامه بگیرند و دور تا دور ذهنمان حصاری از «نمی‌تواند» برای این بچه‌ها می‌کشیم.

مدیر مدرسه صابر، معتقد است که باید این الفاظ عقب‌مانده ذهنی، استثنایی و... در جامعه حذف شود. اگر فارغ‌التحصیلان مدرسه توانستند کاری انجام دهند، دید جامعه هم به آن‌ها فرق می‌کند ولی اگر ناتوان ماندند، جامعه هم آن‌ها را کنار می‌گذارد. مثلا همین حسن آقاجانی از روستای اشکهران که موفق به کسب مقام قهرمانی استانی در مسابقات دوومیدانی شده بود، دهیاری این روستا هم برای این دانش‌آموز، یک بنر در روستا نصب کرد و موفقیتش را تبریک گفت.

بچه‌های مدارسی مثل مدرسه صابر، نیاز به ترحم ندارند بلکه دوست دارند مثل بقیه افراد جامعه مورد احترام قرار بگیرند. نباید دست یک نابینا را گرفت بلکه باید بازوی خود را جلو آورد تا او بازوی شما را بگیرد و حرکت کند یعنی با اختیار، کمک شما را قبول کند.

مدیر مدرسه صابر در پایان ضمن تشکر از همه کسانی که به بچه‌های با نیاز ویژه، کمک یا خدمت می‌کنند، بردن فرشته‌های صابر به مدرسه را لطف خداوند مهربان می‌داند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار