احسان دبیروزیری*

«سیاه‌چاله»؛به‌دنبال موقعیت‌های کمیک

با تماشای قسمت دوم سریال «سیاه‌چاله»، درک بهتری از مسیر کلی این سریال پیدا کرده‌ایم. به‌نظر می‌رسد خلق موقعیت‌های متوالی کمیک از دل خط داستانی برای سازندگان این سریال اهمیت بیشتری نسبت به پیشبرد سریع داستان دارد.

کد مطلب: ۱۳۶۶۹۷۰
لینک کوتاه کپی شد
«سیاه‌چاله»؛به‌دنبال موقعیت‌های کمیک

قسمت دوم سریال «سیاه‌چاله» جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ در پلتفرم فیلم‌نت منتشر شد. «سیاه‌چاله» یک کمدی اجتماعی به کارگردان حسین نمازی و تهیه‌کنندگی سعید خانی است که در آن بازیگرانی همچون حسن پورشیرازی، ژاله صامتی، مهران احمدی، شهره سلطانی، الناز حبیبی، مجید نوروزی نقش‌آفرینی کرده‌اند. در قسمت دوم از کاراکتر آیت با بازی بهرنگ علوی رونمایی شد. همچنین رضا بهبودی، عباس جمشیدی‌فر، غلامرضا نیکخواه و بیوک میرزایی از دیگر بازیگران مطرحی هستند که هنوز وارد داستان نشده‌اند.
در این مطلب به آنالیز قسمت سوم «سیاه‌چاله» از سه منظر فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری پرداخته‌ایم.

فیلمنامه

قسمت اول «سیاه‌چاله» به معرفی شخصیت‌ها و خط اصلی داستانی اختصاص داشت. در قسمت دوم نوبت به پیشروی داستان رسیده است. اما واقعیت این است که داستان با ریتمی آرام‌تر از آن‌چه انتظار داشتیم پیش می‌رود. محمدعلی حسینی و پوریا شجاعی (نویسندگاه «سیاه‌چاله») ترجیح داده‌اند بیشتر روی قابلیت‌های مسیر داستانی برای خلق موقعیت‌های کمیک تمرکز کنند. بنابراین داستان را نسبتا آرام پیش می‌برند (کل قسمت دوم، فاصله بین تصمیم جمشید برای استخراج نفت و شروع کندن زمین است) و در عوض در هر بخش از داستان، به‌دنبال تمام قابلیت‌های ممکن برای خلق لحظات کمیک می‌گردند. به همین دلیل است که قسمت دوم «سیاه‌چاله» خسته‌کننده جلوه نمی‌کند. در این قسمت ایده‌های بامزه بیشتری نسبت به قسمت قبل وجود دارد و همین می‌تواند تماشاگر را با سریال همراه کند. هرچند اگر به‌دنبال پیشرفت سریع داستان باشید، ممکن است با دیدن قسمت جدید «سیاه‌چاله» سرخورده شوید.
از سوی دیگر با اشاره‌هایی سیاسی و اجتماعی روبه‌روییم که عمق چندانی پیدا نمی‌کنند و در حد شعار باقی می‌مانند. بنابراین تا پایان قسمت دوم باید گفت که جنبه کمیک «سیاه‌چاله» قوی‌تر و موفق‌تر از جنبه اجتماعی‌اش است.
در مجموع کیفیت کلی فیلمنامه قسمت دوم «سیاه‌چاله» در سطح متوسط قرار دارد.

کارگردانی

«سیاه‌چاله» سریال نسبتا شلوغی است و بنابراین کارگردانی حساب‌شده‌ای را می‌طلبد. نمازی در مدیریت سکانس‌های پرجمعیت (از جمله بخش‌هایی از مراسم عروسی اواخر قسمت دوم) موفق نشان می‌دهد. اما در عین حال به این نکته هم توجه دارد که نباید تمام سریال را به نمایش جمعیت پرتعداد اختصاص دهد. در عوض در مواردی با استفاده از توالی نماهای شلوغ و خلوت، به بارور شدن حس طنز کمک می‌کند. شاید بهترین نمونه‌اش جایی باشد که مراسم عروسی به هم ریخته اما جمشید (حسن پورشیرازی) و رستم (مهران احمدی) در حین استراحت میان حفاری زمین و در حالی که گوشی به گوش دارند و صدایی نمی‌شنوند، فارغ از هیاهوی پشت سر در حال استراحت و نوشیدن چای هستند. آن‌چه جنبه کمیک این صحنه را افزایش می‌دهد، قطع مداوم لحظات به‌هم ریختن عروسی و استراحت جمشید و رستم است.
در مجموع می‌توان کارگردانی قسمت دوم «سیاه‌چاله» را موفق ارزیابی کرد.

بازیگری

با توجه به حضور بازیگران باتجربه در «سیاه‌چاله» (که اکثر آنها پیش از این تجربیات موفقی در حوزه طنز داشته‌اند)، عجیب نیست که عملکرد تقریبا تمام آنها از سطح قابل‌قبولی برخوردار است. در این میان بیشتر بار طنز کار به تقابل رستم (مهران احمدی) با دیگر شخصیت‌ها اختصاص یافته و بنابراین حضور احمدی عموما بیش از دیگر بازیگران به چشم می‌آید. برخی از بازیگران دیگر هم در لحظاتی توانسته‌اند خودی نشان بدهند. به‌عنوان مثال می‌توان به چند لحظه رقص اجباری مجید نوروزی اشاره کرد.
کار بازیگران «سیاه‌چاله» در قسمت دوم در مجموع از سطحی استاندارد برخوردار است.

روزنامه‌نگار

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار