خاطرات «جمشید مشایخی» از تختی تا مسعود کیمیایی و ناصر تقوایی
تهران (پانا) - موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود بهمناسبت زادروز زندهیاد «جمشید مشایخی» بازیگر پیشکیوت سینما، تئاتر و تلویزیون بخشهایی از گفتوگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر میخوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، جمشید مشایخی با بیان اینکه در سال ۱۳۳۶ ازدواج کرده است، گفت: یادم میآید پدرم دوستی داشت که ما را در دربند پاگشا کرده بود. وقتی از ماشین او پیاده شدیم از من خواست تا درهای ماشین را ببندم و بعد به رستوران بروم. بستن درها کمی طول کشید و در حدود صد قدم از آنها عقب افتادم به یکباره در یکی از رستورانهای آنجا مرحوم تختی را دیدم که تنها نشسته بود و روزنامه میخواند . دلم نیامد سلام نکرده از او بگذرم زیرا او را خیلی دوست داشتم و از طرفی هم نمیخواستم خلوت او را بهم بزنم به هر ترتیب داخل رستورام رفتم به او سلام کردم و او با خوشرویی من را بغل کرد و دعوت کرد تا پیش او بنشینم. وقتی از او جدا شدم پیش خودم گفتم خدایا اگر روزی در کارم شهرتی پیدا کردم از تو میخواهم مانند تختی فروتن باشم.
وی ادامه داد: بعد از پایان فیلم سینمایی گاو ، مسعود کیمیایی از من دعوت کرد تا در فیلم قیصر حضور داشته باشم . ابتدا قرار بود نقش فرمان را من و نقش خان دایی را محمدعلی کشاورز بازی کند که او نیامد و زمانیکه قبول کردم و رفتم سر صحنه فیلمبرداری متوجه شدم مسعود کیمیایی نقش را عوض کرد یعنی نقش فرمان را به ناصر ملک مطیعی و خان دایی را به من داد و این شروع کار من در سینمای حرفه ای بود و بعد از آن در فیلمهای زیادی همچون شازده احتجاب، سوته دلان، چشمه، سلطان صاحب قران، نفرین و... حضور پیدا کردم. فیلم نفرین ساخته ناصر تقوایی بود که ایشان از بهترین کارگردانهای ایران است و بنده خاک پای ایشان هستم.
مشایخی بیان داشت: من همیشه به جوانان توصیه کردم که هیچ چیز بالاتر از فروتنی و تواضع نیست. یادم می آید زنده یاد حسین تهرانی (کارگردان تئاتر) می گفت اگر به یک هنرمندی مانند حافظ و سعدی بخواهیم نمره ۱۰۰ بدهیم ۹۹ عدد آن انسانیت و یکی از آن هنر است.متاسفانه گاعی افراد به سینما و تلویزیون به خاطر شهرت وارد می شود و زمانیکه هدف شهرت باشد انسان به فساد کشیده میشود. هدف یک هنرمند باید خدمت به جامعهای باشد که در آن زندگی میکند باید به جوامع بشری خدمت کرد. در حد حافظ ، فردوسی، شکسپیر و دیگر بزرگان جهان. بنده خاک پای ملت ایران بوده، هستم و خواهم بود.
ارسال دیدگاه