محدودیت اینترنت شوکی به اشتغال زنان

تهران (پانا) - در یک دهه اخیر اشتغال زنان در ایران، با نوسانات قابل توجهی روبه‌رو بوده است. به نظر می‌رسد «تحریم‌های اقتصادی» و «کرونا» دو عامل اثرگذار بر کاهش میزان مشارکت اقتصادی زنان و افت سهم اشتغال آنان در بازار کار بوده‌اند. حال باید عامل سوم، یعنی اختلال اینترنتی نیز به آنها افزوده شود.

کد مطلب: ۱۳۱۶۲۲۰
لینک کوتاه کپی شد
محدودیت اینترنت شوکی به اشتغال زنان

به گزارش دنیای اقتصاد، مطابق برآوردها، زنان سهم قابل توجهی در مشاغل فضای اینترنت داشتند که تحولات هفته‌های اخیر، ضربه جدیدی به اشتغال آنها وارد کرده است. این رسانه با تحلیل آخرین آمارها، وضعیت نوسانی اشتغال زنان را بررسی کرده است.

مقایسه میزان فعالیت اقتصادی زنان ایران با میانگین جهانی نشان‌دهنده یک شکاف قابل‌توجه است. میانگین جهانی مشارکت اقتصادی زنانی که در سن کار هستند حدود 50درصد است. این در حالی است که در دو فصل ابتدایی سال جاری تنها 7/ 13درصد از زنان بالای 15 سال ایران مشارکت اقتصادی داشتند. شرایط نابسامان اقتصادی سال‌های گذشته موجب شده است اشتغال در ایران به صورت کلی با چالش مواجه باشد.

تحت‌تاثیر این مساله اشتغال زنان نیز به صورت چشمگیری کم بوده است. بررسی مشارکت اقتصادی زنان در دهه 1390 بیانگر آن است که این نسبت به صورت کلی با افت‌و‌خیر همراه بوده اما پس از شیوع کرونا مشارکت اقتصادی زنان کاهشی و پس از واکسیناسیون و عبور از بحران نیز روند کاهش متوقف نشده است. دلیل این امر را می‌توان در از میان رفتن بسیاری از مشاغل خانگی که زنان به آن مشغول بودند جست‌وجو کرد. البته کرونا تنها تهدید این نوع مشاغل نبوده و در هفته‌های گذشته اختلال اینترنت موجب شده بار دیگر مشاغل خرد و خانگی در معرض خطر قرار گیرند. بدیهی است در شرایطی که زنان بستر مناسبی برای مشارکت اقتصادی نداشته باشند، شکاف قابل‌توجهی میان فعالیت اقتصادی زنان و مردان در کشور به وجود می‌آید. به صورت کلی می‌توان گفت 3 عامل «تحریم‌های اقتصادی»، «شیوع کرونا» و «اختلال اینترنت» موجب شده بستر اشتغال زنان در کشور بیش از پیش ناهموار شود.

نسبت فعالیت‌های اقتصای زنان در دهه 1390

بررسی نسبت فعالیت اقتصادی زنان در دهه 1390 نشان‌دهنده آن است که این نسبت افت‌و‌خیزهای متعددی را تجربه کرده است. منظور از جمعیت فعال اقتصادی مجموع جمعیت شاغل و بیکار است. براساس اطلاعات مرکز آمار، این نسبت از سال 1390 تا 1391 رشد داشته و از 6/ 12درصد به 8/ 13درصد رسیده است. پس از آن سیر نزولی نسبت مشارکت اقتصادی زنان آغاز شده اما در سال 1394 دوباره نسبت مشارکت اقتصادی زنان افزایشی شده و در سال 1395 به 9/ 14درصد رسیده است. این روند تا سال 1397 تداوم یافته است. در اواخر سال 1398 ویروس کرونا شیوع پیدا کرد و به همین دلیل مشارکت اقتصادی به صورت کلی کاهش یافت. آسیب‌های پاندمی در آمار مشارکت اقتصادی یک سال پس از شیوع ویروس کرونا به‌خوبی قابل‌مشاهده است.

در واقع همان‌گونه که مشارکت اقتصادی در سال 1399 با کاهش مواجه شد، نسبت فعالیت اقتصادی زنان به کل فعالیت‌های اقتصادی نیز کاهش یافت. اما نکته قابل‌توجه این است که پس از واکسیناسیون سراسری و عبور از بحران در سال 1400، مشارکت اقتصادی به صورت کلی و مشارکت اقتصادی مردان افزایش یافت، اما این مساله در مورد مشارکت اقتصادی زنان صادق نبود و سیر نزولی نسبت فعالیت اقتصادی زنان ادامه داشت و در پایان سال 1400 به 3/ 13درصد رسید. آخرین آمار مربوط به فعالیت اقتصادی زنان در 6 ماه ابتدایی سال 1401 بیانگر این است که فعالیت اقتصادی زنان معادل 7/ 13درصد بوده است. دلیل این مساله و کاهش فعالیت اقتصادی زنان را می‌توان در نابسامانی و از میان رفتن بسیاری از کسب‌و‌کارهای خرد بررسی کرد. به عبارتی می‌توان گفت زنانی که به کسب‌و‌کارهای خرد و خانگی اشتغال داشتند، نتوانستند پس از عبور از بحران کرونا، فعالیت‌های اقتصادی خود را بازیابی کنند.

در سال‌های گذشته اقتصاد کشور به دلایل مختلفی مانند تحریم‌های اقتصادی و نابسامانی اقتصاد کلان نه‌تنها گامی به جلو حرکت نکرده بلکه دائما در حال عقب‌گرد بوده است. در چنین شرایطی این پرسش مطرح است که چه چیزی می‌تواند موتور محرکه اقتصاد کشور باشد؟ هرچند که بسیاری از سیاستگذاران در سال‌های گذشته بر این عقیده بوده‌اند که اقتصاد با استفاده از نهادها و کارخانه‌های بزرگ و اقتصاد دولتی می‌تواند به جلو حرکت کند. این در حالی است که کسب‌و‌کارهای کوچک و مستقل می‌توانند نقش موتور محرکه اقتصاد یک کشور نقش ایفا کنند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت از بین رفتن کسب‌و‌کارهای کوچک و خانوادگی خبر بدی برای اقتصاد کشور است.

در واقع با آغاز پاندمی کرونا، مشارکت اقتصادی به صورت کلی کاهش پیدا کرد اما این کاهش تا حدودی در سال 1400 ترمیم پیدا کرد. این در حالی است که مشارکت زنان در طول این یک سال نه‌تنها ترمیم پیدا نکرد، بلکه همچنان روند نزولی خود را طی کرد. به عبارتی کسب‌وکارهای خانگی و کوچک و مشارکت اقتصادی زنان هر دو قربانی پاندمی کرونا بودند. البته کرونا تنها تهدید مشاغل خرد و خانگی نبود. در هفته‌های گذشته نیز این نوع مشاغل به دلیل قطعی و اختلال‌های مکرر اینترنت با چالش مواجه شده و حتی در معرض نابودی قرار گرفته‌اند.

میانگین جهانی اشتغال زنان

بررسی داده‌های بانک جهانی بیانگر این است که زنان در سراسر جهان دارای فرصت‌های شغلی و درآمدی پایین‌تری هستند. به عبارتی زنان در مقایسه با مردان ساعات کمتری را به کار کردن و کسب درآمد می‌پردازند؛ در واقع آنان کم‌تر دنبال کار می‌گردند. زنان کم‌تر در مشاغل رسمی کار می‌کنند و فرصت‌های کمتری برای گسترش کسب‌و‌کار یا پیشرفت شغلی دارند. زنان حتی زمانی که کار می‌کنند درآمدی کمتری دارند. به صورت کلی نرخ مشارکت جهانی نیروی کار برای زنان کمی بیش از 50درصد است. این درحالی است که نرخ مشارکت جهانی نیروی کار برای مردان80درصد است. شواهد نوظهور از آخرین نظرسنجی‌های انجام‌شده نشان‌دهنده این است که شکاف جنسیتی به دلیل همه‌گیری کووید 19 افزایش یافته است.

چالش‌های اقتصادی اشتغال زنان

چالش‌های اقتصادی یکی از مهم‌ترین دلایل مشارکت پایین زنان در اقتصاد ایران است. در نظر داشتن دو نکته در تحلیل اقتصادی اشتغال زنان از اهمیت بالایی برخوردار است. اول اینکه مشارکت اقتصادی زنان حتی در نقاطی از جهان که با چالش‌هایی مانند تحریم مواجه نیستند نیز نسبت به اشتغال مردان پایین‌تر است. دوم اینکه در ایران مساله اشتغال به دلایلی نظیر نفتی بودن، تحریم‌های اقتصادی و نابسامانی اقتصاد کلان همواره با چالش مواجه بوده است. برای مثال بررسی‌ها نشان‌دهنده این است که در طول سال‌های جنگ ایران و عراق مشارکت زنان در فعالیت‌های اقتصادی کاهش پیدا کرده است. در واقع با وجود رشد جمعیت زنان کشور طی سال‌های 1356 تا 1365، نرخ مشارکت اقتصادی زنان از حدود 13درصد به هشت‌درصد رسیده است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت در وضعیتی که اشتغال به صورت کلی با چالش مواجه است، طبیعی است ورود زنان به عرضه اشتغال نیز راحت نخواهد بود. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به محض اینکه اقتصاد به زنجیره ارزش جهانی قدم گذاشت، اشتغال و به تبع آن نسبت اشتغال زنان نیز افزایش یافته است.

زنان تحصیلکرده در صف اشتغال

ابتدای هفته گذشته این رسانه در گزارش «گام اول عبور از بحران» به بررسی بیانه 5 اقتصاددان و تحلیل ریشه‌های تاریخی اعتراضات اخیر پرداخت. یکی از نکات قابل‌توجه در بیانیه مذکور افزایش جمعیت زنان تحصیلکرده در سال‌های گذشته و نبود بستر مناسب شغلی برای آن‌ها بود. در واقع در سال 1355 حدود 16میلیون نفر از جمعیت کشور را زنان تشکیل می‌دادند. این در حالی است که 11میلیون نفر از آن‌ها سواد خواندن و نوشتن نیز نداشتند. در سال مذکور 48هزار نفر از زنان دانشجو بودند. این در حالی است که در 40 سال گذشته آموزش عالی توسعه پیدا کرده و تعداد دختران دانشجو در برخی از سال‌ها به 2/ 2میلیون نفر نیز رسیده است.

در‌حال‌حاضر تعداد زنانی که تحصیلات عالی دارند به بیش از 7میلیون نفر رسیده است. بدیهی است که این رشد جمعیت تحصیل‌کرده نیازمند بستر شغلی بیشتری نسبت به گذشته است. به عبارتی جامعه زنان در سال‌های گذشته با شیب قابل‌توجهی به تحصیلات دانشگاهی دست یافته، اما زمانی که قصد ورود به بازار کار را داشته، با درهای بسته مواجه شده است. این نتیجه از آنجا حاصل شده که نرخ بیکاری زنان جوان تحصیلکرده در سال‌های گذشته به ندرت از 55درصد پایین‌تر بوده است. اهمیت این عدد آن‌جا مشخص می‌شود که عدد مذکور برای جوانان تحصیلکرده اعم از زن و مرد نیز همواره در حاشیه 40درصد قرار داشته است.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار