حجتالاسلام علی شیرازی*
حقیقت وجودی حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
تهران (پانا) - حضرت سیدالشهدا علیه السلام دارای مراتب و مقامات والا و بالایی بود که همه آن بزرگی و عزت را مرهون عظمت نبوی و علوی و فاطمی است.
ما در این نوشتار، نمایی از حقیقت وجودی آن حضرت را بیان میکنیم؛ تا پیروان امام عاشورا علیه السلام، با معرفت بیشتر، به تبعیت از آن امام همام بپردازند و با علم و درایت، به سمت کمال مطلق حرکت کنند.
۱. مقام علمی؛
اولین حرف ما درباره علم امام حسین علیه السلام است. قرآن در آیه ۶۵ سوره کهف می آورد: بندهای از بندگان خاص ما یعنی خضر را پیدا کردند که خودمان مستقیم به او ویژگیهای ممتاز داده و علم بیواسطه آموخته بودیم.
حضرت ابراهیم نیز به آذر گفت: به من علمهایی دادهاند که به تو ندادهاند؛ پس حرف مرا بپذیر و از من پیروی کن.
امام صادق علیه السلام فرمود: علم ۲۷ حرف دارد. از این علم فقط دو حرف در اختیار انسان قرار گرفته است.
تمام ۲۷ حرف علم را به نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دادند. به او بیش از خضر و ابراهیم، از علوم آموختند. پیامبر همه علم را به علی منتقل کرد.
حضرت علی علیه السلام فرمود: رسول خدا هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر میگشاید؛ تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود، آگاه شدم.
آن حضرت با توجه به علمی که داشت، فرمود: ای مردم پیش از آن که مرا از دست بدهید، آنچه میخواهید از من بپرسید، که من راههای آسمان را بهتر از راههای زمین میشناسم.
همه این علوم در اختیار امام حسین علیه السلام قرار گرفت.
قرآن در آیه ۴۳ سوره رعد میآورد: و من عنده علم الکتاب - کسی که منبع علم قرآن است. امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا سوگند تمام علم کتاب، نزد ما اهل بیت است.
همه علوم را خدا به امیرمومنان داد و از او به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام رسید. امام عاشورا اقیانوس علم الهی بود.
عبدالله بن عمر میگفت: همانا حسین علم را مینوشید.
علم حسینی، از علم ابراهیمی بیشتر و بالاتر است. علم حسینی، علم نبوی و علوی است. علم فاطمی است. حضرت سیدالشهدا علیه السلام دارای مراتب بلند علمی بود. این امام الگو و مقتدای ماست.
۲. مقام ترس از خدا؛
حضرت سیدالشهدا علیه السلام فرمود: خدایا تویی که انوار معرفت را در دل دوستانت تاباندی، تا تو را شناختند و یگانه دانستند.
در دعای عرفه نیز فرمود: خدایا چنانم کن که از تو بترسم، گویا که تو را میبینم، و با تقوا مرا خوشبخت گردان.
این معرفت و نگاه یقینی به عظمت الهی و قدرت پروردگار از امام عاشورا، وجودی الهی ساخته بود که فقط و فقط از خدا میترسید و تسلیم فرمان او بود.
حضرتش میفرمود: هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن کس که در دنیا خدا ترس باشد.
یک شاهد جریان کربلا میگوید: به خدا قسم در شگفت بودم که این چه دلی بود، چه قوت قلبی بود؟! یک آدمی که این چنین دل شکسته باشد که در جلوی چشمش تمام فرزندان و اهل بیت و اصحابش را قلم قلم کرده باشند و او این مقدار قوت قلب داشته باشد.
وقتی یقین به خدا حاصل شود، دل انسان خداترس میگردد. از احدی جز او نمیترسد. همه سختیها را برای رضای او تحمل میکند. امام عاشورا اینگونه بود و تنها به رضای خدا فکر میکرد.
۳. مقام رضای الهی؛
خداوند در آیههای ۲۷ و ۲۸ سوره فجر می آورد: ای جان آرامش یافته، پیش پروردگارت برگرد؛ در حالی که تو از او راضی هستی و او هم از تو خشنود و راضی است.
برخی از مفسرین، این آیات را درباره امام حسین علیه السلام میدانند. وجود با عظمتی که غیر از خدا به چیزی نمیاندیشید.
امام حسین علیه السلام در قنوت نماز میفرمود: خدایا به حکم تو که با علم خود آن را به سوی من راندهای، خشنودم. به هرجا روانهام کنی، میروم. هرچه تو قصد کردهای، قصد میکنم.
به حضرت زینب سلام الله علیها نیز در کربلا سفارش کرد: ای خواهرم! به قضای الهی راضی باش.
امام به قضای خدا راضی بود. تسلیم خدا بود و خدا نیز از حضرت سید الشهدا علیه السلام راضی و خشنود بود.
پیرو امام عاشورا باید از این ویژگی بزرگ حضرتش درس بگیرد و در رسیدن به مقام رضا تلاش کند.
۴. مقام شب زندهداری؛
مقام خدا ترسی، مقام رضای الهی، حتی مقام علم الهی اولیای پروردگار، در پرتو مقام شب زندهداری و تهجد و خواندن نماز شب حاصل میشود.
خداوند در آیه ۲ سوره مزمل، خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بیشتر شب را، حدود نصفش را، حالا کمی کمتر یا کمی بیشتر، شب زندهداری کن.
در آیه ۷۹ سوره اسراء نیز فرمود: قسمتی از شب را هم برای خواندن نماز شب، به بیدار خوابی بگذران. این البته وظیفهای اضافی برای توست؛ به این امید که خدا تو را به جایگاهی تحسین برانگیز برساند.
مقام محمود را خدا در پرتو تهجد و شب زندهداری و نماز شب به پیغمبرش عطا کرد. همین مقام را خداوند به امام حسین علیه السلام هم داد.
در زیارت عاشورا میگوییم: از او می خواهم که مرا برساند به مقام تحسین برانگیز و ستودهای که برای شما در نزد خداست.
مقام محمود برای همه اولیای الهی، از جمله برای امام عاشورا ثابت میباشد و امام حسین علیه السلام این مقام را با تهجد و نماز شب کسب کرده است. ما نیز در پیروی از امام خود بایستی روش او را برای رشد و رسیدن به مقام قرب الهی، در زندگی خویش ساری و جاری کنیم.
۵. مقام طهارت؛
یکی دیگر از مقامهای حضرت سیدالشهدا علیه السلام، مقام طهارت و پاکی است.
خداوند عزیز در آیه ۳۳ سوره احزاب فرمود: خدا می خواهد هرگونه ناپاکی را فقط از شما اهل بیت دور کند و نیز شما را کاملا پاک و پاکیزه نگه دارد.
این آیه درباره پنج تن آل عباست، و با آن عصمت محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم ثابت میشود.
امام حسین علیه السلام، یکی از آن پنج تن است، که مقام طهارت و عصمتش با این آیه روشن میشود.
خدا این مقام را به امام داد، تا ماها بدانیم، رهبری جامعه دینی نه تنها فریب ثروت و قدرت و ریاست و دنیا را نمیخورد، بلکه حاضر است برای رشد جامعه انسانی و حفظ دین، همه هستی خود را فدا نماید.
با چنین امام و رهبری است که جامعه مطمئن میشود؛ انسانها به هدف میرسند و راه را درست میروند.
۶. مقام امامت؛
خداوند مقام امامت و ولایت جامعه را به دست انسانهای پاک، وارسته، و خودساخته میدهد.
در آیه ۱۲۴ سوره بقره میخوانیم: وقتی خدا ابراهیم را با حوادثی مهم امتحان کرد و وی را در آزمایشها موفق دید، فرمود: من تو را امام مردم میکنم.
ابراهیم گفت: از بچهها و نسلم چطور؟
فرمود: البته این جایگاه حساس به بدکارها و ظالمها نمیرسد، و به معصومان و پاکان، آری.
خداوند ابراهیم را در مبارزه با بتپرستی، در مواجهه با نمرود، در بتشکنی، در انداخته شدن در آتش، در هجرت از وطن، و در قربانی کردن اسماعیلش، امتحان کرد.
امام حسین علیه السلام هم در میدانهای متعددی، از عصر پیامبر، تا دوران امامت حضرت علی و امام حسن علیهماالسلام، بارها امتحان شد و از همه آزمایش ها سربلند بیرون آمد و به او مقام امامت اعطا گردید.
امام عاشورا فرمود: به جانم سوگند امام کسی نیست جز آن که بر اساس کتاب خدا حکومت و داوری کند و قیام به قسط و عدل نماید و به دین حق گردن نهد و خود را وقف راه خدا کند.
تنها انسانهای خودساخته و پاک، قادر به راهبری درست جامعه اند و ما موظف به تبعیت از چنین افرادی هستیم که امام عاشورا از همان نمونه است.
مقام امامت امام حسین علیه السلام، مقام اجرای شریعت اسلامی، مقام هدایتگری، و مقام نجات انسان ها از گمراهی و گناه است. مقام احیای فرهنگ قرآن است. مقام احیای سیره محمدی و علوی است. مقام اصلاح فرهنگ جامعه است. مقام مراقبت از آلوده نشدن انسانها به کفر و نفاق است. مقام دفاع از حریم قرآن و ولایت و جلوگیری از تحریف اسلام ناب محمدی است.
۷. مقام مدیریتی؛
پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر که زمامدار دهتن شود، عقل چهل تن دارد و هر که زمامدار چهل تن شود، عقل چهارصد تن دارد.
کسی که میخواهد رهبریت بشریت را به عهده گیرد، بایستی یک انسان عاقل کامل و مدیر برجسته و بزرگ باشد.
امام حسین علیه السلام شاخصهای یک مدیر برجسته را دارا بود. در دانش، در رفتار، در اخلاق، در بیان، در عبادت، در مهارت؛ شایستگی کامل داشت. در مهارت سیاسی، در مهارت اجتماعی، در مهارت انسانی، و در مهارت نظامی بارز بود. آن امام همام در جنگ جمل و صفین فرمانده بود. در جنگ جمل فرماندهی جناح چپ و در جنگ صفین فرماندهی جناح راست با امام عاشورا بود. در جنگ نهروان نیز امام حسین علیه السلام فرماندهی ده هزار نفر از جنگجویان عراق را بر عهده داشت. در عصر امام حسن علیه السلام هم در کنار برادر بود. هنگام حرکت امام مجتبی برای جمع آوری سپاه به منظور مقابله و جنگ با معاویه، امام حسین همراه برادر بود. امام حسن علیه السلام جلو بود و امام حسین پشت سر او قرار داشت و چونان در عصر علوی، امام سوم مرتب وزر میخورد و قویتر و درخشانتر و تابناکتر میشد. ایشان ده سال قبل از عاشورا، مشغول عبادت و تضرع و توسل و اعتکاف در حرم پیغمبر بود. در نشر علم و معارف و مبارزه با تحریف تلاش مینمود و مثل کوه، پردههای تحریف را پاره میکرد و در میدان تجربه و مدیریت پیش میرفت و ویژهتر میشد. در تصمیمگیری، در تفکیک مسائل شخصی از مدیریتی، در پایبندی به ضوابط و قانون، در وفای به عهد، در اجرای عدالت، در سعه صدر، در ساده زیستی، در اعتماد به نفس، و در نظم و انضباط نمونه بود. در توانایی، در قدرت تجزیه و تحلیل، در قاطعیت، در تعهد، در بهرهگیری از تمامی ظرفیتها، در شایستهگزینی، در فسادزدایی، در ضلالتروبی، در جهلزدایی، در تصمیمگیری، در برنامهریزی، در سازماندهی، در هماهنگی، در هدایت و رهبری و در نظارت و کنترل؛ خاص بود.
امام عاشورا یک مدیر به تمام معنا بود. در مدیریت میدان، در مدیریت بحران و در هر میدان مدیریتی تخصص کامل داشت. مساله را درست تشخیص می داد و درست تعریف میکرد. راهکارهای مناسب و بیبدیل را شناسایی میکرد. پیامدها و آثار راهکارها را ارزیابی میکرد. راهکار مطلوب را انتخاب مینمود و آن را اجرا میکرد و به هدف میرسید.
امام حسین علیه السلام با مدیریت و رهبری صحیح، در برابر انحرافات ایستاد، در افشای چهرههای فاسد کوشید، از تصفیه فرصت طلبان غفلت نورزید، از جذب افراد صادق غافل نشد، با محبت؛ انگیزه افراد را بالا برد، به نقش زنان در حرکت و میدان مبارزه توجه کرد و به جایگاه و نقش کار فرهنگی بها داد.
نتیجه کار مدیریتی امام عاشورا نفی طاغوت شد. دین را حفظ کرد و آن را گسترش داد. به مسلمان عزت داد. رهبری دینی را احیا کرد. روحیه جهادی را تقویت نمود. روحیه شهادت طلبی را فرهنگ کرد. عظمت صبر و پایداری را به نمایش گذاشت. پیروزی در زیر چتر ولایت را تضمین نمود.
۸. مقام شهادت.
امام حسین علیه السلام با آن همه عزت و عظمت و تقوا و معرفت و اخلاص و بزرگواری، به مقام شهادت هم رسید. شهادت را به هر کس نمیدهند.
خداوند در آیه ۱۱۱ سوره توبه فرمود: خدا جان و مال مومنان را به بهای وعده بهشت، از آنان خریده است؛ همانانی که در راه خدا میجنگند و میکشند و کشته میشوند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شرافندانهترین مرگ، شهادت است.
ایشان فرمود: بالاتر از شهادت هیچ نیکیای وجود ندارد.
این مقام، خاص دوستان ویژه خداست. این مقام را به بهترین شکل، به امام عاشورا دادند. او را سرور شهیدان نامیدند.
امام حسین علیه السلام با تربیت فرزندان و یارانی شهادتطلب، وارد کربلا شد و در آن سرزمین با زیباترین وجه جانفشانی کرد و با پروردگار بزرگ وارد معامله شد. خدا نیز به نیکوترین صورت، شهادتش را پذیرفت.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند متعال به حسین علیه السلام در برابر کشته شدن و شهادتش، پاداش داد که امامت در فرزندانش و شفا در تربتش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد.
این لطف الهی در حق کسی بود که هستیش را برای معامله با خدا به صحنه آورد و خود سرور شهیدان هستی شد و مظلومانه به شهادت رسید و بدنش در راه خدا قطعه قطعه گشت. سرش بالای نیزه رفت. عزیزترین کسانش، در جلوی چشمانش به شهادت رسیدند و خاندانش به اسارت رفتند.
*جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع
منبع: وزارت دفاع
ارسال دیدگاه